* سلام بر مهدی فاطمه*

  • خانه 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

فرستادن صلوات از زبان امیر المؤمنین

17 خرداد 1396 توسط ثریا

اراده محكمش سست نگشت و در قبول و پذيرش وحى نيرومند بود،پيمان رسالت‏را حافظ و نگهدار بود،آنچنان در اجراى فرمانت كوشش كرد كه شعله فروزان حق را آشكارو راهرا براى جاهلان روشن ساخت،و دلهائى كه در فتنه و گناه فرو رفته بودند به واسطه اوهدايت گرديدند.

پرچمهاى حق را برافراشت،و احكام زنده اسلام را بر پا نمود.

او امين مورد اعتماد و گنجينه‏دار مخزن علوم تو،و شاهد و گواه در روز رستاخيز،وبرانگيخته تو براى بيان حقائق،و فرستاده تو بسوى خلايق است.

دعا براى پيامبر(ص)پروردگارا در سايه لطفت‏برايش جاى با وسعتى بگشاى!

و از فضل و كرمت چندين برابر پاداشش ده!

خداوندا كاخ پر شكوه او را از هر بنائى برتر،و مقام او را در پيشگاه خود گرامى دار.

نورش را كامل گردان،و پاداش رسالتش را پذيرش شهادت(و شفاعت)،و قبول‏گفتار او قرار ده. او كه داراى منطق عادلانه،و طريقى كه جدا كننده حق از باطل بود.

بار خدايا!بين ما و پيغمبرت در جائى كه نعمتش جاويدان،زندگيش خوش،وآرزوهايش مطلوب،خواسته‏هاى آن بر آمده،در كمال آرامش،در نهايت اطمينان و همراه‏با مواهب و هداياى با ارزش است،جمع گردان!

من خطبة له (عليه السلام)

علّم فيها الناس الصلاة على رسول الله(صلى الله عليه وآله)
[وفيها بيان صفات الله سبحانه وصفة النبي والدعاء له]
[صفات الله]
اللَّهُمَّ دَاحَيَ الْمَدْحُوَّاتِ، وَدَاعِمَ الْمَسْمُوكَاتِ، وَجَابِلَ الْقُلُوبِ عَلَى فِطْرَتِهَا: شَقِيِّهَا وَسَعِيدِهَا.
[صفة النبي]
اجْعَلْ شَرَائِفَ صَلَوَاتِكَ، وَنَوَامِيَ بَرَكَاتِكَ، عَلَى مُحَمَّد عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ، الْخَاتمِ لِمَا سَبَقَ، وَالْفَاتِحِ لِمَا انْغَلَقَ، وَالْمُعْلِنِ الْحَقَّ بِالْحَقِّ، وَالدَّافِعِ جَيْشَاتِ الاَْباطِيلِ، وَالدَّامِغِ صَوْلاَتِ الاَْضَالِيلِ، كَمَا حُمِّلَ فَاضْطَلَعَ، قَائِماً بِأَمْرِكَ، مُسْتَوْفِزاً فِي مَرْضَاتِكَ، غَيْرَ نَاكِل عَنْ قُدُم، وَلاَ وَاه فِي عَزْمِ، وَاعِياً لِوَحْيِكَ، حَافِظاً لِعَهْدَكَ، مَاضِياً عَلَى نَفَاذِ أَمْرِكَ; حَتَّى أَوْرَى قَبَسَ الْقَابِسِ، وَأَضَاءَ الطَّرِيقَ لِلْخَابِطِ، وَهُدِيَتْ بِهِ الْقُلُوبُ بَعْدَ خَوْضَاتِ الْفِتَنِ، وَأَقَامَ مُوضِحاتِ الاَْعْلاَم، وَنَيِّرَاتِ الاَْحْكَامِ، فَهُوَ أَمِينُكَ الْمَأْمُونُ، وَخَازِنُ عِلْمِكَ الَْمخْزُونِ، وَشَهِيدُكَ يَوْمَ الدِّينِ، وَبَعِيثُكَ بِالْحَقِّ، وَرَسُولُكَ إِلَى الْخَلْقِ.

 نظر دهید »

دوران كودكی حضرت مهدی ـ علیه السّلام

17 خرداد 1396 توسط ثریا

دوران كودكی حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ

واضح است كه حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ در سامراء و تحت سرپرستی پدرشان حضرت امام حسن عسكری ـ علیه السّلام ـ ـ در حالی كه در طول زندگانیشان مشمول عنایات و عواطف پدر می‌بودند ـ زندگی می‌فرمودند.
در این مدّت، حضرت امام حسن عسكری ـ علیه السّلام ـ فرزندشان را برای برخی از افراد مورد اعتماد شیعه ظاهر می‌فرمودند و حضرتش را به عنوان دوازدهمین امام و پیشوا و مهدی موعود منتظر به آنان معرفی می‌فرمودند
وقتی كه حضرت امام حسن عسكری ـ علیه السّلام ـ را زهر خوراندند و آن حضرت لحظات پایانی حیات را می‌گذراندند ـ و اغیار و جاسوسان پس از اطمینان از تأثیر زهر در جسم ایشان منزل حضرت امام حسن عسكری ـ علیه السّلام ـ را ترك كرده بودند ـ حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ نزد پدرشان حاضر گردیدند تا ایشان را در نوشیدن دارو كمك نماید و ظرفی را كه در دست گرفته و می‌خواستند بنوشند نگه دارند؛ زهر فوق‌العاده قوی بود و رعشه‌ای در دو دست مبارك حضرتش حادث گردیده بود كه حضرت امام حسن عسكری ـ علیه السّلام ـ نمی‌توانستند ظرف دارو را بنوشند؛ چرا كه ظرف به دندانهایشان می‌خورد.
این ملاقات آخرین دیدار و آخرین عهد بود. حضرت امام حسن عسكری ـ علیه السّلام ـ پس از آن دنیا را بدرود گفتند و پاك فرزند عزیزشان را در تندباد روزگار و در معرض حوادث و مسائل زندگی یتیم گذاردند؛ در پناه محافظت همیشگی خدا و حمایت حق كه هرگز از بین نمی‌رود.
دسته اوّل:
در اینجا به برخی از روایات که دوران کودکی امام مهدی(عج) را نقل نموده اند اشاره میکنیم:
1. بانوی بزرگوار حضرت«حكیمه» عمه حضرت امام حسن عسكری ـ علیه السّلام ـ كه در هنگام تولد حضرت مهدی ـ علیه الصلاه و السلام ـ حاضر بود و پس از آن ماجرا نیز چندین بار حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ را زیارت نمود.
2. نسیم، كنیز حضرت عسكری ـ علیه السّلام ـ ، او می‌گوید: یك شب (به روایتی ده شب) پس از تولد حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ بر ایشان وارد شدم. درمحضرشان عطسه كردم. به من فرمود: «یَرْحَمُكِ الله» من از این سخن شادمان گردیدم. سپس به من فرمودند: آیا بشارتی در مورد عطسه به تو بدهم؟ عرض كردم: آری ای مولای من. فرمودند: «عطسه » تا سه روز انسان را از مرگ در امان می‌دارد.»[1]
3. جماعتی از یاران حضرت عسکری ـ علیه السّلام ـ . از ابوغانم خادم روایت شده است كه گفت:امام عسکری ـ علیه السّلام ـ را فرزندی به دنیا آمد كه وی را «محمّد » نامیدند. آن حضرت فرزندشان را در روز سوم به یاران خویش نمایاندند و فرمودند:«این صاحب شما پس از من است و خلیفه من بر شما. او همان قائمی است كه به انتظار او گردن می‌كشند و هنگامی كه زمین از جور و ظلم آكنده گردد ظهور كرده آن را از عدل و داد پر خواهد ساخت.»[2]
4. تقریباً ‌چهل مرد حضرتش را زیارت نمودند؛ آن هنگام كه پدرش حضرت امام حسن عسكری ـ علیه السّلام ـ وی را به آنان نشان داده فرمودند: « این، امام شما پس از من است و خلیفه من بر شما.»
5. شیخ بزرگوار«احمد‌بن‌اسحاق‌قمی اشعری». وی می‌گوید:
«بر حضرت ابومحمد حسن‌بن‌علی ـ علیهماالسّلام ـ وارد شدم. در نظر داشتم از ایشان راجع به جانشینشان سؤال كنم. حضرتش ـ بدون آن كه من سؤالی كرده باشم ـ ابتدا به سخن كرده فرمودند: ای احمد‌بن‌اسحاق! خدای تبارك و تعالی از زمانی كه حضرت آدم ـ علیه السّلام ـ را خلق فرمود، زمین را از حجتی كه از سوی خود بر مردم معین می‌كند، خالی نگذارده است و تا روز قیامت نیز خالی نخواهد گذارد. به وسیله او بلا را از اهل زمین دفع می‌نماید و به واسطه او باران را فرو می‌فرستد و به سبب او بركات زمین را خارج می‌گرداند.»
سؤال كردم: ای پسر پیامبر، امام و خلیفه پس از شما كیست؟
حضرت به سرعت برخاسته به اندرون رفتند سپس بیرون آمدند؛ در حالی كه كودكی را كه چهره‌اش مانند ماه شب چهارده و سنش در حدود3 سال بود بر دوش گرفته بودند. پس به من فرمودند:«ای احمد‌بن‌اسحاق، اگر نزد خدا و حجّت‌های او گرامی نمی‌بودی، این فرزندم را به تو نشان نمی‌دادم. او هم نام رسول خدا و هم كنیه اوست. وی همان كسی است كه زمین را از عدل و داد پر می‌كند؛ همان گونه كه از ظلم و جور پر شده باشد.
ای احمد‌بن‌اسحاق، مَثَل او در این امت مثل خضر است و ذوالقرنین. سوگند به خدا كه آن چنان غیبتی خواهد داشت كه در آن غیبت، هیچ كس از هلاكت نجات نیابد؛ مگر آن كس كه خدای عزّوجلّ وی را در اعتقاد به امامت او ثابت دارد و به دعاكردن برای تعجیل در فرجش توفیق دهد.»
عرض كردم: مولای من، آیا نشانه‌ای هست ك قلب من با آن آرامش یابد؟ در این هنگام كودك شروع به سخن گفتن به زبان عربیِ‌فصیح نمود و فرمود:«من بازمانده خدا در زمین اویم و انتقام گیرنده از دشمنان او؛ بعد از این دیگر از من اثری مجوی، ای احمد‌بن‌اسحاق.»[3]
احمد‌بن‌اسحاق گوید: خوشحال و شادمان برگشتم، وقتی فردا شد مجدّداً‌به محضر حضرت امام حسن عسكری ـ علیه السّلام ـ شتافتم و به ایشان عرض كردم: ای فرزند رسول خدا، شادمانی من به خاطر منّتی كه بر من نهادید، زیاد گردید. اما سنت جاریه‌ای كه در او از خضر و ذوالقرنین است، چیست؟
فرمودند:«طولانی شدن غیبت، ای احمد.»
عرض كردم: ای فرزند رسول خدا، آیا غیبت وی به طول خواهد انجامید؟
فرمودند:«آری، سوگند به پروردگارم؛ تا آن جا كه بیشتر معتقدان به وی از اعتقاد به او برمی‌گردند و هیچ كس(بر این امر) باقی نمی‌ماند مگر آن كس كه خدای تعالی از او بر ولایت ما پیمان گرفته و در قلبش ایمان را ثبت نموده و وی را به روحی از سوی خود تأیید فرموده باشد. ای احمد‌بن‌اسحاق، این امری از امور خداست وسرّی از اسرار او و غیبی از علم غیب خدا؛ آن چه را به تو دادم بگیر و از شكركنندگان باش تا در بالاترین درجات بهشت با ما باشی.»[4]
6. یعقوب‌بن‌منقوش. او می‌گوید:«بر حضرت ابومحمد حسن‌بن‌علی ـ علیهماالسّلام ـ داخل شدم. بر سكویی در منزل نشسته بودند و سمت راستشان اطاقی بود كه پرده‌ای آن را پوشانده بود. از ایشان سؤال كردم:
ای آقای من، چه كس صاحب این امر خواهدبود؟ فرمود:«پرده را بردار.»
پرده را برداشتم. كودكی را دیدم كه قامتش پنج وجب بود و به نظر می‌رسید كه حدوداً هشت یا ده ساله باشد. پیشانی‌‌ای گشاده، صورتی سفید، چشمانی درخشنده داشت. ستبر دست و خمیده‌ زانو بود. خالی بر گونه راستش و موهایی برآمده در جلوی سرش دیده می‌شد. آن كودك آمد و بر روی پای حضرت امام حسن عسكری ـ علیه السّلام ـ نشست.
حضرت عسكری ـ علیه السّلام ـ فرمودند:«این، صاحب شماست.» آنگاه حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ برخاستند كه بروند. حضرت امام حسن عسكری ـ علیه السّلام ـ فرمودند:«فرزندم، تا زمانی معین شده به داخل برو.» آن حضرت وارد اتاق گردید و من مشغول نظاره او بودم.
سپس حضرت امام حسن عسكری ـ علیه السّلام ـ فرمودند:«ای یعقوب، بنگر چه كسی در داخل اتاق است؟ من داخل شدم ولی كسی را ندیدم.»[5]
[1] . كمال الدین، ج2، ص 430؛ غیبت شیخ طوسی ص 139. [2] . كمال الدّین، ج2، ص431. [3] . انسان از اثر تفحص می‌نماید تا آنكه مؤثّر را بیابد؛ ولی وقتی مؤثّر را یافت، دیگر انگیزه‌ای برای تفحص از اثر نخواهد داشت. ممكن است مراد حضرت از این جمله كه «پس از این، از من اثری مجوی ای احمد‌بن‌اسحاق» این باشد كه تو امامت را یافته‌ای و لذا لزومی ندارد كه دنبال علامت و نشانهائی بگردی كه افراد شكّاك به دنبال آنها می‌گردند. [4] . قبلاً گفتیم كه علم غیب مسأله‌ای است و اطلّاع بر علم غیب مسأله‌ای دیگر. [5] . كمال الدّین، ج2، ص437.

 نظر دهید »

جایگاه امام زمان (علیه السلام) در زندگی ما

17 خرداد 1396 توسط ثریا

با ناله ی ستون، صدای جمعیت نیز به گریه و ناله برخاست.

رسول خدا صلي الله علیه و اله و سلم از منبر به زیر آمدند؛ ستون را در بغل گرفتند و دست مبارک را بر آن کشیدند و فرمودند: آرام باش. سپس به طرف منبر برگشته خطاب به مردم فرمودند:

«ای مردم این چوب خشک نسبت به رسول خدا اظهار علاقه و اشتیاق می کند و از دوری وی محزون می گردد، ولی برخی از مردمان باکشان نیست که به من نزدیک شوند یا از من دور گردند اگر من او را در بغل نگرفته و بر آن دست نکشیده بودم، تا روز قیامت از ناله خاموش نمی شد.»

آری، درختی خشک لحظه ای از پیامبر صلي الله علیه و اله وسلم دور شد و صدا به ناله بلند کرد؛ با اینکه آن حضرت را می دید. ما را چه شده است که امام زمان خویش را نمی بینیم و از او دوریم؛ اما به زندگی عادی خویش سرگرمیم؟ به یاد همه کس و همه چیز هستیم، جز امام زمانمان!

سیّد کریم پینه دوز از بخت یارانی بود که سعادت دیدار ولی غایب خدا امام زمان علیه السلام را در حجره ی محقر خود داشت. نوشته اند که روز امام ارواحناه فدا از آن مرد سعادتمند پرسیدند:

«سیّد کریم! اگر هفته ای بگذرد و ما را نبینی چه خواهی کرد؟»

سیّد کریم پاسخ داده بود: آقا جان می میرم! حضرت ولی عصر ارواحناه فداه نیز فرموده بودند:

«اگر این گونه نبود به سراغت نمی آمدیم.»

تعارف را کنار بگذاریم؛ اگر به راستی چنین حالتی به برخی شیعیان (نه همه ی آن ها!) دست بدهد و فراق و هجران آن حضرت دست کم گروهی از دوستان را اندوهگین و بی قرار سازد، به سعادت وصال و حضور ایشان نخواهیم رسید؟

داستان ما داستان صغیری است که پدر خویش را از دست می دهد. او به دلیل عدم بلوغ فکری، نمی داند به چه بلا و محرومیتی گرفتار شده است؛ اما بزرگ تر ها که عمق مصیبت را می فهمند برای وی اظهار دل سوزی می کنند. به بیان امام عسکری (علیه السلام): «سخت تر از یتیمی که پدرش را از دست داده، آن یتیمی است که از امامش بریده شده است و نمی تواند به او برسد (و بدو دست رسی ندارد).»

در برخی روزنامه ها ستونی به نام «جویندگان عاطفه» وجود دارد. بارها دیده شده است که فردی مثلا سی سال پیش طیّ حادثه ای، پدر و مادر یا نزدیکان خویش را گم کرده است. او آگهی می دهد؛ سرگذشت خود را می نویسد؛ عکس و پیام خود را به چاپ می رساند؛ مژدگانی هم تعیین و تلفن تماس اعلام می کند و عاجزانه از خوانندگان روزنامه تقاضا می کند که اگر ردّ و نشانه ای از بستگان او دارند، وی را مطّلع سازند. کدامین ما تا به این حد عاشق دیدن امام زمان خویش هستیم؟ به چه میزان برای دیدن او و درک محضر مقدّسش تلاش کرده ایم؟ پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله وسلم) فرمودند:

«هیچ بنده ای ایمان به خداوند ندارد مگر این که من در نزد او از خودش محبوب تر باشم و عترت مرا بیش از عترت خود و خانواده ام را بیش از خانواده ی خود و جان مرا بیش از جان خود دوست داشته باشد.»

اگر فرزند ما در بازگشت از مدرسه اندکی تأخیر کند، چه می کنیم؟ خون سرد و آرام در جای خویش می نشینیم یا از ترس این که مبادا برای وی اتّفاقی افتاده باشد سراسیمه به کوچه و خیابان می رویم؟

کدام یك از ما تاخیر در ظهور امام خویش را جدی گرفته ایم؟ دوری از امام چه تعداد از شیعیان را دردمند ودل نگران ساخته است؟ اصلا چند درصد جامعه ی شیعه غیبت امام را مصیبت و درد می دانند كه بخواهند به دنبال درمان و دوای آن باشند؟ چند نفر را دیده اید كه در این مصیبت آسایش خویش را، اگر چه موقت و محدود از دست داده باشند؟ سراغ دارید کسی را که هر چند وقت یک بار، خواب و خوراکش مختل شده باشد؟!

اگر پرسش نامه ای در اختیار ما بگذارند و از ما بخواهند گرفتاری های خود را به ترتیب اولویت فهرست كنیم، چند در صد نخستین گرفتاری خود را غیبت امام زمان علیه السلام خواهیم دانست؟

اگر هم اكنون فرشته ای از آسمان نازل شود و بگوید: من ماموریت دارم فقط یك حاجت و خواسته ی تو را حتما بر آورده سازم، كدام یك از ما مهم ترین حاجت و خواسته ی خود را فرج امام عصر علیه السلام ذكر خواهیم كرد؟

در سفرهای زیارتی، در اوقات استجابت دعا، در آن لحظه هایی که دل می شکند و اشک جاری می شود، چه تعدادی از ما، درخواست فرج را در اولویّت دعاهایمان قرار می دهیم؟

تأسف آور است که بگویم یکی از هم کاران فرهنگی- که سال ها معلّم دینی و عربی بوده و اخیراً بازنشسته شده است- پس از مطالعه ی این سطور، به نویسنده گفت:

من تا به حال نمی دانستم علّت غیبت امام عصر (علیه السلام)، بی وفایی و بی معرفتی ما شیعیان است!!

به راستی امام عصر (علیه السلام) در كجای زندگی ما قرار دارد؟ متن یا حاشیه؟ متاسفم که بگویم حتی در حاشیه ی زندگی برخی از ما نیز حضور آقا لمس نمی شود .اگر یك بار كسی من و شما را به خانه ی خویش دعوت كند و بر سر سفره ی خود بنشاند و به اصطلاح نمك گیرمان كند سعی می كنیم به هر نحو ممكن این محبت را تلافی كنیم . چگونه است كه عمری، خود به همراه خانواده و بستگان و هموطنان و هم نوعان و… همه ی مخلوقات خدا، مهمان خوان كرم امام عصر علیه السلام ایم؛ ولی حق نمك را ادا نمی كنیم؟!

متاسفانه آگاهی برخی نوجوانان و جوانان شیعه از زندگی ورزش کاران و چهره های به اصطلاح هنری و گاه علمی داخل و خارجی بیش تر از اطلاعات عمومی آن ها راجع به پیشوایان دین است. واقعا جای امام عصر (علیه السلام) در زندگی فردی و اجتماعی ما خالی است!

آشنائی اکثر شیعیان با ابعاد زندگی امام دوازدهم علیه السلام ناچیز و مبهم است و فلسفه ی غیبت امام و ظهور آن حضرت برای آن ه ا به خوبی تبیین شده نیست… مگر از یازده امام پیشین چه قدر می دانند؟!

اگر چند سال باران نبارد و خشک سالی مزارع و کشتزارها و دام ما را تهدید کند، حاضریم سر و پا برهنه، به بیابان رویم و با دل شکستگی، نماز استسقا بخوانیم؛ هر چند با اندک احتمالی به آمدن باران. آیا شایسته نیست دوازده قرن غیبت- که خشک سالی معنوی و قحطی دیانت را به دنبال داشته و سعادت دنیا و آخرت ما را تهدید کرده و دین نگه داشتن (یعنی از جهنّم رستن) را هم چون گرفتن آتش در کف دست مشکل ساخته است- ما را برای نماز جهت طلب ظهور و تعجیل فرج، به دشت ها و صحراها بکشاند؟ این کاری بود که بنی اسرائیل کردند و جواب گرفتند. پیر و جوان و زن و بچه به بیابان رفتند و یک پارچه خلاصی خود را از ستم فرعونیان طلب کردند و خداوند متعال نیز صد و هفتاد سال از باقی مانده ی عذاب آن ها را بخشید.

آری، برای امور شخصی و دنیوی- اگر چه احتمال اجابت ضعیف باشد- دست به دعا می شویم؛ امّا برای رسیدن وقت ظهور و تسریع امر فرج- با آن همه سفارش ها که ائمه ی معصومین (علیهم السلام) راجع به تأثیر دعا در جلو افتادن زمان ظهور به ما کرده اند- کم تر دعا می کنیم!

در توسّلات و سفرهای زیارتی ما نیز اماممان غریب است. شده است تا به حال مفاتیح الجنان را باز کرده زیارت حضرت صاحب الامر (علیه السلام) را بخوانیم و در بخش بخش آن تعمّق کنیم؟ اگر به سفر عتبات عالیات برویم، چند روز در سامرّا توقّف خواهیم کرد؟

مردم باید برای رسیدن به مقام قرب خداوند- تعالی-، کسب سعادت دنیا و آخرت و نجات از عذاب جاودان الاهی، به در خانه ی اهل بیت (علیهم السلام) مراجعه کنند و اگر سر برتافتند، به خویشتن ظلم و با دست خود موجبات هلاکت و خواری دنیا و آخرت خود را فراهم کرده اند.

منبع: کتاب آشنایی با امام عصر

نویسنده: دکتر علی هراتیان

 نظر دهید »

راز طول عمر حضرت ولیعصر (عج) چيست؟

17 خرداد 1396 توسط ثریا

يکي از دانشمندان در مقام مقايسه عمر انسان با ساير موجودات، مطالعات فراواني نموده و بالاخره ثابت کرد که بدن آدمي براي آن ساخته شده که هزاران سال عمر کند(۳) يکي از پزشکان مي گويد: براي مدت زندگاني انسان، حدي که تجاوز از آن محال باشد معين نشده است (۴) چيزي که تا کنون ثابت شده، اين است که علت اصلي مرگ، امراض و عوارضي است که به يکي از اعضاء، عارض شده، در نتيجه آن عضو را از انجام کار باز مي دارد و بواسطه ارتباط و اتصالي که ميان اعضاء برقرار است، از مرگ آن عضو، مرگ ساير اعضاء نيز فرا مي رسد.
لذا عمر انسان از نظر علمي حد ثابت و معيني ندارد بلکه انسان قابليت آن را دارد که هزاران سال عمر کند.
و اما حضرت آيت الله وحيد خراساني درباره کلمه «امام زمان» مي گويد: اگر درباره کلمه «امام زمان» و «صاحب الزمان» دقت کنيد مي بينيد آن حضرت، جلوي زمان است و زمان، پشت سر اوست. آن حضرت، امام و صاحب زمان است و چون مقدم بر زمان است، بر زمان هم امامت مي کند. اگر کسي عمق اين مطلب را بفهمد، خواهد دانست که چرا امام زمان(ع) پير نمي شود(۵) پس در نتيجه طول عمر هم امکان دارد و هم واقع شده است.
پي نوشت:
1ـ سوره عنکبوت، 14.
2ـ سوره نساء، 158.
3ـ اولين دانشگاه و آخرين پيامبر، ج2، ص220.
4ـ مصلح جهاني، ص67.
5ـ پيام امام زمان(ع)، حجازي، ص173

 نظر دهید »

امام زمان در کلام حضرت محمد (ص)

17 خرداد 1396 توسط ثریا

امام علی (ع) از حضرت محمد (ص) روایت می کند که حضرت فرمودند : برترین عبادت انتظار فرج است.

ابن عباس از رسول خدا (ص) روایت کرده که فرمود : علی بن ابی طالب پس از من امام امت و خلیفه من بر انان خواهد بود و قائم منتظری که زمین را پر از عدل و داد نماید همانگونه که پر از ظلم و جور شده باشد از فرزندان اوست و قسم به خدایی که مرا بشیر و نذیر مبعوث فرمود کسانی که در دوران غیبتش بر اعتقاد بدو ثابت باشند از کبریت احمر کمیاب ترند ؛ آنگاه جابربن عبدالله انصاری گفت : آیا قائمی که از فرزندان توست غیبت دارد؟ فرمود : به خدا چنین است تا در آن غیبت مومنان باز شناخته شده و کافران نابود شوند ، ای جابر! این امر از امور الهی و سری از اسرار ربوبی و مستور از بندگان خدا است ، مبادا در آن شک کنی که شک در امر خدای تعالی کفر است.

از امام صادق (ع) روایت است که پیامبر اکرم (ص) به علی (ع) فرمود : ای علی ! بدان که شگفت انگیزترین مردم از جهت ایمان و عظیم ترین آنها از روی یقین ، مردمی هستند که در آخرالزمان خواهند بود پیامبر را ندیده اند و از امام نیز محجوبند ، اما به سوادی که بر بیاضی رقم خورده است ایمان دارند.

—————————–

منبع: کمال الدین و تمام النعمه ، ج ۱ ، باب ۲۵

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • ...
  • 11
  • ...
  • 12
  • 13
  • 14
  • ...
  • 15
  • ...
  • 16
  • 17
  • 18
  • ...
  • 73
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

* سلام بر مهدی فاطمه*

جستجو

موضوعات

  • همه
  • آداب اسلامی
  • احادیث
  • احادیث تصویری
  • اخلاق
  • امام خمینی در کلام شهدا
  • بدون موضوع
  • برای کوچولوهای نازنین
  • برگی از نهج البلاغه
  • تفاوت اخلاق و عرفان
  • ثواب روزه داری در هوای گرم
  • ثواب قرائت سوره های قرآن
  • جملات تصویری ناب
  • جملات زیبا
  • حضرت فاطمه زهرا س/ زندگینامه، شعر...
  • حضرت فاطمه زهرا/شعر
  • خاطرات طنز شهدا
  • خاطراتی زیبا و کوتاه از شهدا
  • خاطره
  • داستانک های زیبا
  • دلنوشته
  • رهبر عزیزمان
  • زندگینامه شهدا
  • زیر باران خدا
  • زیر چتر خدا
  • سیر و سلوک
  • شعر
  • شناخت امام زمان عج
  • شهدای زن /زندگینامه، وصیتنامه
  • شهید رضا دهقانیان
  • عاشقانه هایم برای خدا
  • عرفان
  • ماه رمضان /اعمال، فضیلت....
  • مناسبت های روز
  • هشدار برای جوانان
  • وصیتنامه شهدا
  • پیامک های مناسبتی
  • کلام شهدا
  • کورش کبیر افتخار هر ایرانی
  • گام های عاشقی با شهدا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

آهنگ

خوش آمدید




  • تبلیغات اینترنتی
  • ساعت



    زیبا

    تصاویر زیباسازی نایت اسکین
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس