روایت زیبا
روایت زیبای شهید طهرانی مقدم از شهید سپهبد صیاد شیرازی:
چندین کشور بودند که افسران خود را برای آموزش به آمریکا میفرستادند از ایران هم شهید صیاد شیرازی توسط سرلشگر مین باشیان اعزام شده بودند.
ایشان وقتی که به جلسه امتحان رفتند و امتحان برگزار شد و نتیجهها آمد به نمره خودشان اعتراض داشتند، چون نمره (A) نگرفته بودند شاگرد اول نمیشدند و یکی از شاگردهای کشورهای دیگر شاگرد اول میشد. مسئول آموزش گفتند دوباره امتحان میگیریم و شما با امتحان موفق حرف خودت را میتوانی ثابت کنی.»
ایشان گفتند: «وقتی که وارد اتاق مسئول آموزش شدم سوالها را برای من نوشتند و از اتاق بیرون رفتند و من شروع کردم به پاسخ دادن سوالات
در همان هنگام دیدم کتابی که از روی آن سوال طرح شده بود روی همان میز است در همین حین که وسوسه شدم برای باز کردن کتاب و نوشتن جوابها پیش خودم فکر کردم که حتماً به من اطمینان کرده است که کتاب را این جا گذاشته است؛
با خودم جنگیدم و گفتم هیچ چیزی بهتر از پاکی و صداقت نیست و سوالاتم را نوشتم تا تمام شد.
در همین هنگام بود که دیدم از پشت پرده بیرون آمد و من را نگاه کرد و گفت شاگرد اول واقعی تو هستی و میخواستم امتحانت کنم من یاد گرفتم که صداقت از آن مسلمانهاست و به شما افتخار میکنم. و آن شخص آنقدر با لذت از شهید صیاد حرف میزد و تعریف میکرد که حد نداشت.
این شهید بزرگوار با این پاکیاش حتی در کشورخارجی این باب را باز کرد و ما توانستیم بچههای باهوش و با استعداد خودمان را به دوره عالی توپخانه و فرهنگ عالی و مفاهیم کلاسیک بفرستیم و اینچنین نیروهایی داشته باشد.