شعر درباره حضرت مهدی
آقا جان
من از نگاه تو دورم ولی تو چشم خدائی
چه می شود که دمی دیده ای به من بگشائی
تمام عمر کنار تو بودم ای دل غافل
نیافتم که تو بودی ندیدمت که کجائی
آقا جان
چنان چه جدت تو می رفت بر سرای فقیران
چه می شود به سرای من فقیر بیائی
دعا هم از نفسم خسته شد ندیدمت آخر
بیا بگو چه دعائی کنم که رخ بگشائی
آقا جان
دل مریض مرا ای مسیح آل محمد
تو مرحمی تو طبیبی تو نسخه ای تو دوائی
به دور کعبه که گشتم به یاد روی تو گشتم
تو کعبه ای تو مقامی تو زمزمی تو صفائی
آقا
تو سجده ای تو رکوئی تو نیتی تو قیامی
تو حمدی و تو قنوتی تو ذکری و تو دعائی