فطرت انسان
#فطرت_انسان
زراره گويد :
از حضرت امام باقر اين سخن خداى عز و جل را پرسيدم: «و چون پروردگارت از فرزندان آدم از پشتهايشان نسلشان را برگرفت و بر خودشان گواه ساخت كه مگر من پروردگار شما نيستم؟ گفتند: چرا (البته)
امام فرمود: از پشت آدم نژادش را تا روز قيامت در آورد، و مانند مورچگان خارج شدند، سپس خود را بآنها معرفى كرد و وانمود، و اگر چنين نميكرد، هيچ كس (دردنيا) پروردگارش را نميشناخت، و فرمود رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمايد: هر نوزادى بر همين فطرت متولد مىشود، يعنى خداى عز و جل را خالق خود ميداند، همچنين است قول خداى تعالى: «اگر از آنها بپرسى، آسمانها و زمين را كه آفريده؟ خواهند گفت: خدا».
توضیح
- فطرت بمعنى سرشت و آفرينش انسان است با صفتى مخصوص، و مقصود از اين روايات اينست كه: خداى تعالى انسان را با صفت خداپرستى آفريده و اين معرفت را در ذات و نهاد او به امانت گذاشته است، به طوری كه اگر انسان خود را از تلقينات و وساوس خانواده و محيط بركنار دارد، و از ديده سرشت و فطرت بىآلايش خود بنگرد، بصانع و خالق خويش اعتراف ميكند، و اگر اين صفت را خداى تعالى در فطرت انسان نميگذاشت، هيچ كس خداشناس نمىگشت، اكنون كه مىبينيم هر يك از افراد بشر به تكاپو افتاده و معبود و صانعى براى خود انتخاب ميكنند، دليل بر فطرى بودن آنست در نهاد اوليه آنها، منتهى برخى از افراد، در تطبيق مصداق دچار اشتباه گشتهاند. و نيز گاهى آلودگيهاى متراكم محيط روى فطرت پاك انسان را ميپوشاند و او را دچار ترديد يا انكار صانع ميكند، ولى همين افراد گاهى كه گرفتار بيچارگى ميشوند و در جهان طبيعت ملجأ و پناهى براى خود نمىبينند، فطرت پاك و منورشان تجلى ميكند و از ميان كشتى ای كه نزديك به غرق شدن است، فرياد خدايا و پروردگارا از آنها بلند مىشود.
📚أصول الكافي / ترجمه مصطفوى.