* سلام بر مهدی فاطمه*

  • خانه 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

آداب نشستن در مجالس

30 اردیبهشت 1396 توسط ثریا

از حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام منقول است كه كسي كه مجموع اين سه خصلت يا يكى از آنها در او نباشد و در صدر مجالس بنشيند احمق است : اوّل آن كه هر چه بپرسند و او جواب تواند گفت دويم آن كه چون ديگران عاجز شوند او حق را تواند بيان كرد سيم آن كه راهنمائى براى كسي كه صلاح اهلش در آن باشد تواند كرد.
از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه سزاوار نيست مؤمن را كه بنشيند مگر بعد از جماعتى كه نشسته اند زيرا كه پا برگردن مردم گذاشتن و بالا رفتن علامت سبكى عقل است .
به سند معتبر از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه از علامات تواضع و فروتنى آن است كه آدمى راضى باشد به مجلسى كه پست تر باشد از مجلسى كه سزاوار اوست و به هر كه برسد سلام كند و ترك مجادله كند هر چند كه حق با او باشد و نخواهد كه او را به پرهيزكارى ستايش كنند.
در حديث ديگر فرمود كه چون مردم در جاى خود بنشينند و ديگرى در آيد اگر كسى از آنها او را بطلبد و جا از برايش بگشايد برود كه آن كرامتى است كه برادر او نسبت به او كرده است و اگر كسى جا از براى او نگشايد هر جا كه گشاده تر است آن جا بنشيند.
در حديث معتبر ديگر فرمود كه چون كسى به خانه شخصى بيايد هر جا كه صاحب كن خانه مى فرمايد بنشيند كه صاحب خانه نيك و بد خانه خود را به تر مى داند و حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام فرمود كه زينهار كه بر سر راه ها منشينيد.
در حديث ديگر فرمود كه نبايد كسى در ميان جماعتى بنشيند و جامه را از ران خود دور كند.
از حضرت امام حسن عسكرى عليه السّلام منقول است كه هر كه راضى شود به نشستن در جائي كه مناسب شرف (او نباشد و) او بالاتر از آن باشد پيوسته خدا و ملائكه بر او صلوات فرستند تا برخيزد.
از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه چون رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله وسلّم داخل مجلسى مى شدند به هرجا كه به درگاه نزديك تر بود مى نشستند.
در روايت معتبر از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه در اكثر اوقات رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم رو به قبله مى نشست .
در حديث حسن منقول است كه حضرت صادق عليه السّلام در خانه خود نزديك درگاه مى نشستند رو به قبله .
در حديث ديگر منقول است كه حضرت رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله وسلّم سه روش مى نشست گاهى زانوها را از زمين برمى داشتند و دستها را بر پائين زانوها گذاشته ساعد يك دست را به دست ديگر مى گرفتند و گاهى دو زانو مى نشستند و گاهى يك پا را بر روى پاى ديگر مى گذاشتند و هرگز چهار زانو نمى نشستند.
در حديث حسن از ابوجمزه منقول است كه گفت ديدم حضرت امام زين العابدين عليه السّلام نشسته بودند و يك پا را بر بالاى ران ديگر گذاشته بودند گفت كه مردم اين نشستن را خوب نمي دانند و مى گويند كه اين نشستن پروردگار است حضرت فرمود كه من از براى واماندگى چنين نشسته ام خدا را واماندگى نمي باشد و او را پينكى و خواب نمي باشد و جسم نيست و نشستن او را نمي باشد.
در روايت ديگر منقول است كه حضرت صادق عليه السّلام چنين نشسته بودند و پاى راست را بر روى ران چپ گذاشته بودند.
در حديث معتبر منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود سزاوار نيست جماعتى كه با يك ديگر بنشينند در تابستان به قدر استخوان ذراع كه تقريبا يك شبر باشد از هر طرف ميان خود و ديگرى فاصله نگذارند كه از گرما آزار بكشند.
از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه : آدم مشمار كسى را كه در جاى تنگ چهار زانو بنشيند..

 نظر دهید »

آداب و اوقات ناخن گرفتن

30 اردیبهشت 1396 توسط ثریا

از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه ناخن گرفتن دردهاى بزرگ را منع مي كند، روزى را فراخ مي كند.
حضرت امام محمّد باقر عليه السّلام فرمود كه : براى اين امر كرده اند به ناخن گرفتن كه چون بلند شود شيطان در آن جا مى كند، مورث فراموشى است . حضرت صادق علیه السّلام فرمود كه سنّت مؤكّد است ناخن گرفتن .
در حديث ديگر منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم مردان را مي فرمود، كه ناخن را از ته بگيريد و زنان را مي فرمود كه اندكى بلندتر بگذاريد، كه زينت شما است و در روايت ديگر وارد شده است ، كه چند گاه وحى بر حضرت رسول خدا نازل نشد از سبب آن پرسيدند، فرمود كه چگونه وحى باز نايستد و حال آن كه شما ناخن نمي گيريد و چرك انگشتان را ازاله نمى كنيد.

در بيان آداب و اوقات ناخن گرفتن :

منقول است كه حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم نهى فرمود از گرفتن ناخن به دندان .
در حديث حسن از حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام منقول است كه ناخن گرفتن در روز جمعه ايمن می گرداند، از خوره و كورى و پيسى و اگر احتياج به گرفتن نداشته باشى بساى تا از ريزها بريزد.
در چند حديث ديگر فرمود كه شارب و ناخن در هر جمعه بگير و اگر نباشد از سوهان و غير آن حك كن تا ديوانگى و خوره و پيسى به تو نرسد.
در حديث ديگر فرمود، كه هر كه در هر جمعه ناخن و شارب بگيرد پيوسته با طهارت باشد تا جمعه ديگر.
در حديث ديگر فرمود كه ناخن و شارب گرفتن و سر را با خطمى شستن در هر جمعه فقر را برطرف مى كند و روزى را زياد مى كند.
درحديث ديگر منقول است كه به آن حضرت عرض كردند، كه خبر به ما رسيده است ، كه تعقيب خواندن بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب نافع تر است براى زيادتى روزى از سفر كردن به شهرها، حضرت فرمود كه مي خواهى چيزى به تو تعليم كنم كه از اين همه نافع تر باشد؟ گفتم بلى فرمود كه ناخن و شارب را در هر جمعه بگير اگر چه بسائيدن باشد.
در حديث معتبر منقول است كه حضرت امام رضا عليه السّلام شخصى را ديدند كه آزار چشم داشت ، فرمود كه مي خواهى به تو چيزى بياموزانم كه اگر به جا آورى هرگز درد چشم نبينى ؟ گفت بلى ، فرمودند كه در هر پنجشنبه ناخن بگير آن شخص چنين كرد هرگز درد چشم نديد.
از حضرت امام محمّد باقر علیه السّلام نيز منقول است كه هر كه به اين مداومت كند آزار چشم نبيند، هرگز.
در حديث معتبر وارد شده است كه در ناخن گرفتن ابتدا به انگشت كوچك از دست چپ بكنيد، وبه انگشت كوچك دست راست ختم كنید.
درحديث ديگر وارد شده است كه هر كه روز چهارشنبه ناخن بگيرد و ابتدا كند به انگشت كوچك دست راست و ختم كند به انگشت كوچك دست چپ ، او را امان دهد از درد چشم .
در روايت ديگر وارد شده است كه اگر روز پنجشنبه ابتدا كند به ناخن انگشت كوچك دست راست و تا انگشت مهين بگيرد، پس ابتدا كند به انگشت كوچك دست چپ و تا انگشت مهين بگيرد، امان يابد از درد چشم ، دور نيست كه اگر در روز چهارشنبه بگيرد ابتدا به انگشت دست چپ كردن بهتر است ، اگر در روز پنجشنبه گيرد ابتدا در هر دستى به انگشت كوچك آن دست كند، اگر در روز جمعه يا ساير روزها گيرد، ابتدا به انگشت كوچك دست چپ كند و ختم به انگشت كوچك دست راست بكند، اگر در هر وقت ابتدا به انگشت كوچك دست چپ بكند خوب است چنان چه على بن بابويه گفته است .
در حديث ديگر منقول است كه هر كه ناخن هاى خود را در روز پنجشنبه بگيرد، يك ناخن را براى روز جمعه بگذارد، خدا پريشانى از او زايل گرداند.
از حضرت امام رضا عليه السّلام منقول است كه در روز سه شنبه ناخن بگيريد.
در حديث معتبر از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه هر كه ناخن هاى خود را در روز جمعه بگيرد حق تعالى دردها را از سر انگشتان او بيرون كند، دوا را در آنها داخل كند، كسى كه در روز شنبه يا پنجشنبه ناخن و شارب بگيرد، از درد دندان و درد چشم عافيت يابد.
از حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام منقول است كه ناخن ها را در روز جمعه گرفتن هر دردى را برطرف مي كند، در روز پنجشنبه گرفتن روزى را فراخ مي كند.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه هر كه در روز جمعه ناخن بگيرد، ريشته كردن بن ناخن ها از او بر طرف شود.
از حضرت امام محمد باقر عليه السلام منقول است كه هر كه پنجشنبه ناخن بگيرد، فرزندانش بسيار شود و درد چشم نبيند، اگر كسى خواهد ثواب پنجشنبه و جمعه هر دو را بيابد، در روز پنجشنبه بگيرد و يكى را براى جمعه بگذارد، يا همه را در پنجشنبه بگيرد و در روز جمعه سوهانى بر آن بمالد كه ريزه چند بريزد، در وقت ناخن گرفتن بگويد بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ وَعَلى سُنَّةِ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ .
در دفن كردن مو و ناخن و ساير چيزها كه دفن بايد كرد :
از حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام منقول است در تفسير اين آيه كريمه كه اَلَمْ نَجْعَلِ اْلاَرْضَ كِفاتا اَحْياءً وَ اَمْواتا يعنى آيا نگردانيده ايم ، زمين را محل انضمام و اجتماع و پنهان شدن در حالتي كه زنده اند، در حالتي كه مرده اند حضرت فرمود كه مراد از حال زندگى دفن كردن ، مو و ناخن است .
در حديث معتبر از حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم امرفرمود، ما را كه چهار چيز را در خاك پنهان كنيم ، مو و ناخن و دندان و خون .
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه هفت چيز است كه از آدمى جدا مي شود و آنها در دفن مي بايد كرد، مو و ناخن و خون و خون حيض و بچه دان و دندان و نطفه كه پاره خون شده باشد.

 نظر دهید »

آداب و فضيلت ضيافت مؤمنان

30 اردیبهشت 1396 توسط ثریا

از حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم منقول است كه از جمله گرامى داشتن آدمى برادر مؤمنش را آن است كه تحفه او را قبول كند و آن چه حاضر داشته باشد براى او به تحفه بياورد و چيزى كه نداشته باشد براى او تكليف نكند.
به سند حسن از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه هرگاه برادر مؤمن تو نطلبيده به نزد تو آيد آن چه حاضر دارى براى او بياور و اگر طلبيده باشى او را براى او تكلّف كن .

حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود كه وليمه و مهمانى سنّت در پنج چيز مي باشد : در عروسى و عقيقه و ختنه كردن پسر و خانه نو خريدن يا بنا كردن و در وقتى كه از سفر به خانه خود برگردد.
در حديث ديگر وقتى كه از سفر حج برگردد .
در احاديث معتبره وارد شده است كه هر كه داخل شهرى شود مهمان برادر مؤمن و اهل دين خود است تا از آن شهر بيرون رود و سزاوار نيست كه مهمان روزه دارد مگر به رخصت صاحبان خانه كه مبادا طعامى براى او به عمل آورند ضايع شود و سزاوار نيست اهل خانه را روزه داشتن مگر به رخصت مهمان كه مبادا به سبب روزه ايشان شرم كند و طعام نخورد.
به سند معتبر منقول است از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم كه حد ضيافت سه روز است و بعد از سه روز تصدّق و تبرعي است كه نسبت به او مى كنى و فرمود كه آن قدر نمانيد نزد برادر مؤمن خود كه او را درهم شكنيد كه ديگر چيزى نداشته باشد كه خرج شما كند.
ابن ابى يعفور روايت كرده است كه در خانه حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام مهمانى ديدم كه برخاست پى كارى، حضرت او را منع كردند و خود برخاستند و آن كار را به جا آوردند و فرمودند كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم نهى فرموده است از خدمت فرمودن مهمان (امر کردن به او برای انجام کاری) .
در حديث ديگر منقول است كه مهمانى در خدمت حضرت امام رضا علیه السّلام بود دست دراز كرد كه چراغ را اصلاح كند حضرت او را منع كردند و خود اصلاح چراغ كردند و فرمودند كه اما اهل بيت مهمان خود را خدمت نمي فرمائيم (به کاری امر نمی کنیم).
از حضرت امام محمّد باقر عليه السّلام منقول است كه از جمله ضعف و سستى آن است كه كسى به تو احسانى كند و تو به عوض مكافات او نكنى و خلاف ادب است خدمت فرمودن مهمان(امر کردن به او برای انجام کاری) . پس چون مهمان بيايد او را اعانت و يارى كنيد در فرود آمدن و وقتى كه خواهد بار كند و برود او را مدد نكنيد بر رفتن كه اين دليل بر خسّت نفس است و در رفتن توشه همراهش بكنيد و توشه نيكو و خوشبو به عمل آوريد كه اين دليل جوان مردي است .
به سند معتبر از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه از جمله حقّ مهمان آن است كه همراه او برويد تا در خانه و از حضرت امام محمّد باقر عليه السّلام منقول است كه چون شخصى به خانه كسى برود هر جا كه صاحب خانه امر مي كند بنشيند كه صاحب خانه امور مخفى خانه خود را به تر مي داند.
در حديث ديگر فرمود كه به طعام خود ضيافت كن كسي را كه از براى خدا او را دوست دارى .
حضرت امام محمّد باقر عليه السّلام فرمود كه چون حضرت رسول با مهمانان طعام تناول مي فرمودند پيش از همه شروع مي كردند و بعد از همه دست مي كشيدند.
حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم مي فرمود كسي كه به جماعتى آب دهد بايد كه خودش بعد از همه آب بخورد.
از حضرت صادق عليه السّلام به سند صحيح منقول است كه چون برادر مؤمن تو به خانه تو بيايد مپرس كه امروز چيزى خورده وليكن هر چه حاضر دارى به نزد او بياور كه جواد و جوان مرد آن است كه هر چه دارد حاضر سازد..

حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود كه از جمله حقّ مهمان آن است كه او را گرامى دارند و خلال براى او حاضر كنند.
در احاديث بسيار وارد شده است كه هرگاه مهمان مي آيد با روزى خود مي آيد و چون طعام خورد خدا صاحب خانه را مي آمرزد و در روايت ديگر چون بيرون مي رود گناه تو و عيال تو را بيرون مي برد.
و از حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام منقول است كه هر مؤمنى كه صداى مهمانى را بشنود و به آن شاد شود گناهانش آمرزيده شود اگر چه ميان زمين و آسمان را پر كرده باشد.
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه هر خانه كه مهمان به آن خانه نمي رود ملائكه داخل آن خانه نمي شوند.
از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه از حقوق واجبه مؤمن بر مؤمن آن است كه او را اگر به ضيافت بطلبد قبول كند.
در آداب ملاقات صاحب خانه با كسی كه به خانه او می آيد :
در حديث معتبر از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه برخاستن از براى تعظيم مكروه است مگر از براى كسي كه به جهت دين مانند علم و صلاح و نيكى تعظيم او كنند.
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه حقّ كسى كه داخل خانه مى شود بر اهل آن خانه آن است كه در وقت داخل شدن و بيرون رفتن پاره ای با او راه روند و فرمود كه چون كسى داخل خانه شود بر صاحب خانه حاكم است تا بيرون آيد و آن چه گويد مى بايد صاحب خانه اطاعت كند.
در حديث معتبر منقول است كه دو شخص به خانه حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام آمدند. حضرت از براى هر يك از ايشان بالشى انداختند يكى روى بالش نشست و ديگرى ابا كرد حضرت فرمود كه بنشين كه ابا نمي كند كرامت را مگر خر. بعد از آن فرمود كه رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود كه هرگاه بيايد به سوى شما كسى كه نزد قوم خود گرامى باشد شما او را گرامى داريد.
در حديث ديگر از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه سه كس اند كه كسى جاهل به حقّ ايشان نيست مگر منافقى ؛ كسى كه در اسلام ريشش سفيد شده باشد و كسي كه حامل لفظ يا معنى قرآن بوده باشد و امام عادل و فرمود كه از تعظيم خدا است تعظيم پيران كردن .
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كسى را كه اكرام مى كنند و او را گرامى دارند بايد كه او قبول كند و رد نكند كه رد نمي كند كرامت را مگر خر.
در چند حديث از حضرت امام رضا عليه السّلام پرسيدند كه كدام است اين كرامت كه رد نمي بايد كرد؟ فرمود: كه مثل آن كه جائى از براى او بگشايند يا بوى خوشى از براى او بياورند يا بالشى از براى او بگذارند يا مثل اين ها از كرامت ها.
از حضرت امام حسن عسكرى عليه السّلام منقول است كه اكرام مكن كسى را به چيزي كه بر او دشوار باشد و از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه هر كه خدمت كند گروهى از مسلمانان را حق تعالى مثل عدد ايشان خدمت كاران در بهشت به او كرامت فرمايد.
حضرت صادق عليه السّلام فرمود هر كه برادر مؤمن او بيايد و او را گرامى دارد چنان است كه خدا را گرامى داشته است و از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه هر ملاطفتى كه كسى با برادر مؤمن خود بكند حق تعالى او را از خدمه بهشت كرامت فرمايد.
در حديث ديگر فرمود كه هر كه اكرام كند برادر مؤمنش را به يك كلمه كه از روى لطف با او بگويد و غمى از او بردارد پيوسته در سايه رحمت الهى باشد تا مشغول اين اكرام باشد.
حليه المتّقين - علاّمه محمّد باقر مجلسی رحمه الله

آداب مهمانی :
1 - پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمودند: ((يكى از شيوه هاى گرامى داشتن برادر مؤ من آن است كه تحفه او را قبول كند و حاضر است تا برايش بياورد
به عنوان تحفه براى او مهيا سازد.))
2 - امام صادق (عليه السلام ) فرمودند: ((وقتى برادر مؤ من به خانه تو آمد، او را به خوردن تكليف كن . اگر قبول نكند، به آشاميدن تكليف كن . اگر قبول نكند تكليف كن كه دست و رويش را با آب يا عرق خوشبو بشويد.))
3 - سزاوار است كه مهمان روزه نگيرد، مگر به اجازه مهمان تا مبادا طعامى كه براى او درست مى كنند، ضايع شود.
4 - سزاوار است كه اهل خانه روزه نگيرند، مگر به اجازه مهمان تا مبادا او به سبب روزه ايشان شرم كند و طعام نخورد.
5 - پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمودند: ((حد ضيافت و مهمانى سه روز است .)) همچنين فرمودند: ((آن قدر نزد برادر مؤ من خود نمانيد كه او را درهم شكنيد و ديگر چيزى نداشته باشد تا خرج شما كند.))
6 - سزاوار است كه صاحب خانه مهمان را از كار در خانه منع كند و خودش ‍ كارها را انجام دهد.
7 - سزاوار است كه انسان ميهمان را به هيچ كارى امر نكند.
8 - صاحب خانه بايد هنگام آمدن ميهمان ، او را كمك كند تا داخل خانه شود و هنگام رفتن ، او را مدد نكند. زيرا اين عمل دليل بر خست نفس ‍ است . همچنين سزاوار است كه هنگام رفتن ميهمان توشه اى همراه او كند؛ توشه اى نيكو و خوشبو.
9 - از جمله حق ميهمان است كه صاحب خانه هنگام رفتن ميهمان تا در خانه همراه او برود.
10 - امام محمد باقر (عليه السلام ) فرمودند: ((چون شخصى به خانه كسى برود، هر جا كه صاحب خانه او را امر مى كند، همان جا بنشيند. چرا كه صاحب خانه امور مخفى خانه خود را بهتر مى داند.))
11 - سزاوار است كه انسان بر سر سفره اى كه او را نطلبيده اند، حاضر نشود.
12 - ميهمان نبايد بر صاحب خانه فشار آورد و نبايد بر او تحكم كند.
13 - صاحب خانه نبايد از ميهمان بپرسد كه امروز چيزى خورده است يا نه ، بلكه بايد هر چه حاضر دارد نزد او بياورد. امام صادق (عليه السلام ) فرمودند: ((اگر كسى هزار درهم صرف طعامى كند و مؤ منى از آن بخورد، اسراف نكرده است .))
14 - از جمله حق ميهمان بر گردن صاحب خانه آن است كه برايش خلال دندان حاضر كند.

 نظر دهید »

آداب و دعاهای وضو

30 اردیبهشت 1396 توسط ثریا

آداب و دعاهاي وضو :

و سزاوار آن است كه در حالت وضو رو به قبله بنشيني و در حين نظر كردن به آب بگويي :
امام محمّد باقر عليه السّلام فرمودندكه : هر گاه از براي وضو ساختن دست در آب وارد کردي، بگو:
بسم الله و بالله ، اللهم اجعلنى من التوابين ، و اجعلنى من المتطهرين .
بنام خدا، و به ياري خدا، خداوندا مرا از توبه كنندگان و از پاكيزه گان قرار ده .
دعاي هنگام وضو :
روايت شده است از امام جعفر صادق عليه السّلام که فرمودند :
روزي اميرالمؤمنين عليه السّلام با فرزند خود محمّد حنفيّه - رضي الله عنه - نشسته بود كه گفت : اي محمّد براي من ظرفي از آب بياور تا براي نماز وضو سازم. پس محمّد حنفيّه امتثال امر پدر بزرگوار نمود و براي وضوي آن حضرت آب آورد. پس حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام از آن آب به دست راست خود برداشتند و بر دست چپ ريختند و در آن حين اين دعا را خواندند:
بسم الله و الحمدلله الّذي جعل الماء طهورا و لم يجعله نجسا ؛
تبرّك مي جويم در ابتداي اين فعل به نام پروردگار خود، و سپاس و ستايش خدايي را كه آب را پاك و پاك كننده گردانيد (تا به آن خود را از آلودگي ها پاك سازيم)، و آن را نجس نگردانيد ( كه ما نتوانيم خود را به آن پاك سازيم). گفت : بعد از آن، حضرت استنجا فرمودند، يعني در مقام تطهير عورتين در آمدند و در آن حين اين دعا را مي خواندند:
اللّهمّ حصن فرجي ، و اعفه ، و استر عورتي ، و حرّمني علي النّار ؛
خدايا نگاه دار عورت مرا از ملامست به بدن نامحرم ، و نظر افتادن غير بر آن ، و بپوشان عورت مرا از چشم مردم ، و مرا بر آتش دوزخ حرام گردان . گفت : بعد از آن مضمضه كردند يعني سه مرتبه به دست مبارك آب در دهان كردند، و در آن حين مبادرت به خواندن اين دعا فرمودند:
اللّهم لقّني حجّتي يوم القاك ، و اطلق لساني بذكراك ؛
خدايا مرا تفهيم كن و حجت مرا به زبان من ده روزي كه به موقف لقاي تو در آيم ( تا به آن توسّل جويم به جواب آنچه از من پرسند)، و گويائي ده زبان مرا به ذكر خود تا هميشه به آن مشتغل باشم. گفت : بعد از آن استنشاق كردند يعني سه مرتبه به دست مبارك آب در بيني كردند و در آن حين اين دعا را خواندند :
اللّهمّ لا تحرّم علي ريح الجنّه ، و اجعلني ممّن يشمّ ريحها و روحها و طيبها ؛
خدايا بر من نسيم بهشت را حرام مگردان، و مرا از جمله ي آن كساني كه استشمام آن مي كنند و از نكهت و بوي خوش آن دِماغ جان را معطّر مي سازند قرار بده . گفت : بعد از آن روي مبارك را شستند و در حال شستن اين دعا را خواندند:
اللّهمّ بيّض وجهي يوم تسودّ فيه الوجوه و لا تسوّد وجهي يوم تبيضّ فيه الوجوه ؛
خدايا مرا روزي كه بندگان گناهكار تو از خجلت بسياري گناه خود سياه رو مي شوند، سفيد رو گردان و مرا روزي كه بندگان نيكو كردار تو در جزاي حسن كردار سفيد رو مي باشند، سياه رو مگردان . بعد از آن دست راست را شستند، و اين دعا را خواندند :
اللّهمّ اعطني كتابي بيميني و الخلد في الجنان بيساري و حاسبني حسابا يسيرا ؛
خدايا در موقف عرصات نامه ي اعمال مرا به دست راست من بده ، (و از تقصيرات من كه مقتض نامه به دست چپ دادن باشد در گذر) و خلود بهشت عنبر سرشت را به آساني به من ارزاني دار، و چون مرا در معرض حساب آري حساب مرا به آساني و سهولت انجام ده. بعد از آن دست چپ را شستند و اين دعا را خواندند:
اللّهمّ لا تعطني کتابي بشمالي و لا تجعلها مغلوله الي عنقي و اعوذبك من مقطّعات النّيران ؛
خدايا در موقف عرصات نامه ي اعمال مرا به دست چپ من مده، و آن را طوق گردن من مگردان، و پناه مي برم به رحمت و مغفرت تو از جامه هائي كه از قطعه قطعه ي آتش فراهم شده است . و بعد از آن مسح سر كردند و اين دعا را خواندند:
اللّهمّ غشّني رحمتك و بركاتك ؛
خدايا رحمت و بركات نعمت خود را شامل من ساز. بعد از آن پاها را مسح كردند و اين دعا را خواندند:
اللّهمّ ثبّتني علي الصّراط يوم تزلّ فيه الاقدام و اجعل سعيي فيما يرضيك عنّي ؛
خدايا مرا بر پل صراط بر پاي دار، و قدم هاي مرا از لغزيدن بر آن نگاه دار و همه ي سعي مرا بر امري كه متضمّن رضاي تو از من باشد، مصروف بدار. بعد از آن سر مبارك بالا كردند و به جانب محمّد حنفيّه نظر افكنده، فرمودند كه : اي محمّد، هر بنده از بندگان مؤمن كه وضو سازد مثل اين وضويي كه من گرفتم و بگويد مثل آنچه من گفتم در هر وقت، هر آينه خداوند در جزاي عمل او به ازاء هر قطره از قطرات آبي كه در آن وضو صرف كرده است، تا روز قيامت ملكي كه تقديس و تسبيح و تكبير او مي كرده باشد، بيافريند ، و ثواب عمل او را تا روز قيامت در نامه ي اعمال آن بنده ي مؤمن ثبت گردانند، و ذلك فضل الله يوتيه من يشاء ( مفتاح الفلاح . ص 41 – 44(
کتاب شريف (( مفتاح الفلاح )) تأليف محمّد عامِلي ( شيخ بهايي ) رحمه الله مي باشد.
* اندکي از کلمات و عبارات کتاب مفتاح الفلاح، با ادبيات روان تري نوشته شده است و با متن اصلي کتاب تفاوت ناچيزي دارد.

آداب وضو :

1 - مستحب است كه مصرف آب بيش از يك مد نباشد؛ (حدود 750 گرم )
2 - مسواك كردن ؛ هر چند با انگشت باشد. بهتر است كه با شاخه سبز شاخه اى كه هنوز خشك نشده است ، مسواك نمود. (چوب ادراك ) چرا كه مسواك نمودن ، دهان را پاكيزه ، بلغم را برطرف و حافظه را زياد مى كند و باعث خشنودى حق تعالى است . گفته اند كه دو ركعت نماز بعد از مسواك زدن از هفتاد ركعت نماز به غير مسواك با فضيلت تر است .
3 - اگر از ظرف وضو مى گيرد، آن را سمت راست خود قرار دهد و رو به قبله بنشيند.
4 - وقتى نگاهش به آب افتاد اين دعا را بخواند: الحمدلله الذى جعل الماء طهورا و لم يجعله نجسا؛ حمد و سپاس شايسته خدايى است كه آب را پاك كننده قرار داد و آن را نجس و ناپاك نساخت .
5 - گفتن نام خدا ؛ (بسم اللّه و بالله ).
6 - شستن دست ها قبل از شروع وضو و گفتن : اللهم اجعلنى من التوابين و اجعلنى من المتطهرين ؛ خدايا مرا از توبه كاران و از پاكيزه كنندگان قرار بده.
7 - سه بار مضمضه كردن (گرداندن آب در دهان ). بهتر است كه آب را بيرون بريزد و بگويد: ((اللهم لقنى حجتى يوم القاك و اطلق لسانى بذكرات ؛ خدايا دليلم را روزى كه ملاقات مى كنم تو را به دهانم گذار و زبانم را به ذكر خودت گويا كن !))
8 - سه بار استنشاق كردن ؛ يعنى آب در بينى كردن و بيرون ريختن و بگويد: اللهم لاتحرم على ريح الجنة واجعلنى ممن يشم ريحها و روحها و طيبها؛ خدايا بوى بهشت را بر من حرام مكن و مرا از كسانى قرار بده كه بو، نسيم و عطر بهشت را مى بويند.
9 - دو بار شستن صورت و دست ها.
10 - هنگام شستن صورت بگويد: اللهم بيض وجهى يوم تسود الوجوه و لاتسود وجهى يوم تبيض الوجوه خدايا مرا رو سفيد كن روزى كه صورت ها سياه مى شوند و سياه مكن رويم را روزى كه چهره ها سفيد مى شوند!))
11- با دست راست يك كف آب بردارد و در كف دست چپ بريز و سپس ‍ روى دست راست بريزد و بگويد: اللهم اعطنى كتابى بيمينى و الخلد فى الجنان ظهرى و لا تجعلها مغولة الى عنقى و اءعوذ الى عنقى و اءعوذ بك من مقطعات النيران ؛ خدايا نامه اعمالم را به دست چپم مده و آن را از پشتم نيز مده و آن را به گردنم نبند! پناه مى برم به تو از تكه هاى آتش !))
13 - مردها در شستن اول ، آب را بر پشت آرنج بريزند و در شستن دوم بر پيش آرنج قسمت داخلى بريزند؛ بر عكس زن ها.
14 - مستحب است كه آب روى قسمت بالاى آرنج ريخته شود.
15 - مستحب است كه آب را بر عضو بريزد، نه عضو را در آب فرو ببرد.
16 - مستحب است كه هنگام شستن ، دست را بر اعضا بكشد؛ هر چند بدون كشيدن دست ، شسته شود.
17 - مستحب است كه هنگام شستن صورت ، چشم ها را باز بگذارد.
18 - مستحب است كه در موقع مسح سر بگويد: اللهم غشنى رحمتك و بركاتك ؛ خدايا رحمت و بركاتت مرا فرا گيرد!
19 - سزاوار است كه هنگام مسح پاها بگويد: اللهم ثبتنى على الصراط يوم تزل الاقدام واجعل سعيى فيما يرضيك عنى يا ذاالجلال و الاكرام خدايا مرا بر صراط پا بر جا بدار؛ روزى كه پاها بلغزد و سعى و تلاش مرا در راهى قرار بده كه از من بپسندى اى صاحب جلال و اكرام !
20 - مستحب است كه بعد از اتمام وضو، بگويد: اللهم انى اسئلك تمام الوضوء و تمام الصلوة و تمام رضوانك و الجنه . الحمداللّه رب العالمين خدايا از تو درستى وضو و نماز و كمال رضوان و بهشت را مى خواهم . حمد براى خداست ؛ خدايى است كه پروردگار جهانيان است .
21 - خواندن سوره قدر؛ سه مرتبه بعد از وضو.
22 - استعمال بوى خوش.

مكروهات وضو :
1 - كمك گرفتن از ديگران در مقدمات قريبه وضو؛ مثل ريختن آب در دست وضو گيرنده .
2 - وضو گرفتن در محل استنجا؛ مثلا در توالت .
3 - وضو گرفتن از ظرفى كه طلاكوب يا نقره كوب است يا نقش صورت بر آن مى باشد.

وضو گرفتن با آب هاى زير مكروه مى باشد :
الف ) آبى كه در آفتاب گرم شده باشد.
ب ) آبى كه در غسل واجب به كار رفته باشد.
ج ) آب متعفن .
د) آب چاهى كه حيوانى در آن افتاده قبل از كشيدن آب چاه به مقدار معين .
ه ) آبى كه در آن مار يا عقرب يا قورباغه مرده باشد.
و) آب نيم خورده زن حائض . ز) آب نيم خورده موش ، اسب ، قاطر، الاغ و حيوان نجاستخوار و مردارخوار، بلكه آب نيم خورده همه حيوانات حرام گوشت.

 نظر دهید »

آداب شب و روز جمعه

30 اردیبهشت 1396 توسط ثریا

روزهاى هفته ، جمعه ويژگى خاصى دارد كه ما بخشى از آداب شب و روز جمعه را ذكر مى كنيم .

فضيلت شب و روز جمعه :
از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) روايت شده است كه : ((شب و روز جمعه بيست و چهار ساعت است و در هر ساعت ، حق تعالى ششصد هزار نفر را از جهنم آزاد مى كند.)) از امام صادق (عليه السلام ) نيز وارد شده است كه : ((هر كس ، مابين زوال (ظهر) روز پنج شنبه تا زوال روز جمعه بميرد، خداوند او را از فشار قبر پناه دهد.))
در روايات آمده است كه شب جمعه ، وقت استجابت دعاست . در روايتى ديگر آمده است كه چون شب جمعه مى آيد ماهيان دريا، از آب سر بيرون مى آورند و وحشيان صحرا، گردن مى كشند و حق تعالى را ندا مى كنند كه : پروردگارا ما را به گناه آدميان عذاب مكن ! از امام صادق (عليه السلام ) روايت شده كه : ((بپرهيزيد از گناه در شب جمعه ، كه عقوبت گناهان در آن شب مضاعف است ؛ چنانچه ثواب حسنات مضاعف است و هر كه معصيت خدا را در شب جمعه ترك كند، حق تعالى گناهان گذشته او را بيامرزد و هر كه در شب جمعه ، معصيتى را علانيه (علنى ) انجام دهد حق تعالى او را به گناهان جميع عمرش عذاب كند و عذاب آن آن گناه را بر او مضاعف كند.))

آداب شب جمعه :
1 - مستحب است كه در شب جمعه ذكر سبحان اللّه و اللّه اكبر و لا اله الااللّه را زياد بگويد.
2 - بسيار صلوات فرستادن در اين شب از مستحبات است . روايت شده است كه صلوات فرستادن در شب جمعه ، برابر است با هزار حسنه و محو مى كند هزار گناه را و بالا مى برد هزار درجه را. امام صادق (عليه السلام ) فرمودند: ((چون عصر روز پنج شنبه مى شود، ملائكه از آسمان به زير مى آيند با قلمهاى طلا و صحيفه هاى نقره و به غير از صلوات بر محمد و آل محمد (صلى الله عليه و آله و سلم ) تا غروب جمعه چيزى نمى نويسند.))
3 - مستحب است كه انسان در آخر روز پنج شنبه استغفار كند به اين نحو: استغفر اللّه الذى لا اله الا هو الحى القيوم و اتوب اليه توبة عبد خاضع مسكين مستكين لا يستطيع لنفسه صرفا و لا عدلا و لا ضرا و لا حيوة و لا موتا و لا نشورا و صلى اللّه على محمد و عترته الطيبين الطاهرين الخيار الابرار و سلم تسليما.
4 - خواندن سوره هاى بنى اسرائيل ، كهف ، سه طس ، الم سجده ، يس ، ص ، احقاف ، واقعه ، حم سجده ، حم دخان ، طور، اقتربت ، جمعه در شب جمعه مستحب است . اگر فرصت ندارد، سوره واقعه و سوره هاى قبل از آن كه ذكر شدند را بخواند. از امام صادق (عليه السلام ) روايت شده كه : ((هر كه در هر شب جمعه ، سوره بنى اسرائيل بخواند، نمى ميرد تا به خدمت حضرت قائم (عليه السلام ) برسد و از اصحاب آن حضرت باشد.))
5 - مستحب است كه خواندن شعر در شب جمعه ترك شود.
6 - مستحب است كه انسان در شب جمعه ، در حق مؤ منين زياد دعا كند.
7 - مستحب است كه دعاهاى وارده را در شب جمعه بخواند. امام صادق (عليه السلام ) فرمود: ((هر كه در شب جمعه در سجده آخر نافله شام هفت مرتبه اين دعا را بخواند چون فارغ شود آمرزيده شده باشد و اگر در هر شب ، چنين كند بهتر است و دعا اين است :
اللهم انى اسئلك بوجهك الكريم و اسمك العظيم اءن تصلى على محمد و آل محمد و اءن تغفرلى ذنبى العظيم .
دعاهاى ديگرى نيز وارد شده است كه در مفاتيح الجنان و كتب دعا موجود مى باشد.
8 - خواندن دعاى كميل در شب جمعه نيز مستحب مى باشد.
9 - سزاوار است كه دعاى اللهم يا شاهد كل نجوى كه در شب عرفه خوانده مى شود، خوانده شود.
10 - مستحب است كه انسان در شب جمعه ، ده مرتبه بگويد: يا دائم الفضل على البرية يا باسط اليدين بالعطية يا صاحب المواهب السنية صل على محمد و آله خير الورى سجية واغفرلنا يا ذاالعلى فى هذه العشية
11 - مستحب است كه انسان در شب جمعه ، انار تناول كند و در انار خود ديگرى را شريك نكند. همچنين سزاوار است كه دستمالى در زير آن پهن كرده تا دانه اش را ضبط كند، سپس از آن بخورد.
12 - مستحب است كه انسان بين دو ركعت نافله صبح و فريضه صبح روز جمعه صد مرتبه بگويد: سبحان ربى العظيم و بحمده استغفر اللّه ربى و اتوب اليه .
13 - مستحب است كه در سحر و شب جمعه اين دعا خوانده شود: اللهم صل على محمد و آله وهب لى الغداة ….
14 - مستحب است كه چون صبح روز جمعه طالع مى شود، اين دعا را بخواند: اصبحت فى ذمة اللّه و…
15 - مستحب است كه پيش از نماز صبح جمعه سه مرتبه بگويد: استغفر اللّه الذى لا اله الا هو الحى القيوم و اتوب اليه در روايت است هر كس اين را بخواند، گناهانش گر چه بيشتر از كف دريا باشد، آمرزيده مى شود(19).

آداب روز جمعه :
1 - مستحب است كه انسان در نماز صبح جمعه ، در ركعت اول ، سوره جمعه و در ركعت دوم توحيد را بخواند.
2 - مستحب است كه انسان بعد از نماز صبح جمعه ، پيش از آنكه سخن بگويد، اين دعا را بخواند تا كفاره گناهان او از جمعه تا جمعه ديگر باشد: اللهم ما قلت فى جمعتى هذه من قول او حلفت فيها من حلف او نذرت فيها من نذر فمشيتك بين يدى ذلك كله فما شئت منه اءن يكون كان و ما لم تشاءمنه لم يكن اللهم اغفرلى و تجاوز عنى اللهم من صليت عليه فصلواتى عليه و من لعنت فلعنتى عليه .
(بار خدايا هر چه گفته ام در اين جمعه از گفتارى يا هر سوگندى در آن خوردم يا هر نذرى در آن كردم ، خواست تو برابر همه آنهاست . هر كدام را كه بخواهى ، باشد، هست و هر كدام را نخواهى ، باشد، نباشد. خدايا بيامرزم و از من درگذر! خدايا هر كه را تو رحمت كنى رحمت او را بخواهم و هر كه را لعنت كنى ، لعنت او را جويم .)
3 - روايت است هر كه بعد از نماز ظهر و نماز صبح در روز جمعه و غير جمعه بگويد: اللهم صل على محمد و آل محمد و عجل فرجهم نمى ميرد تا حضرت قائم (عليه السلام ) را دريابد و اگر صد مرتبه اين صلوات را بخواند، حق تعالى شصت حاجت او را برآورد، سى حاجت از دنيا و سى حاجت از آخرت .
4 - مستحب است كه بعد از نماز صبح جمعه ، سوره الرحمن بخواند و بعد از: فباءى آلاء ربكما تكذبان بگويد: لا بشيى ء من آلائك رب اكذب (من به هيچكدام از نعمتهاى پروردگارم تكذيب ندارم .)
5 - شيخ طوسى رحمت اللّه فرموده كه سنت است بعد از نماز صبح روز جمعه صد مرتبه توحيد و صد مرتبه صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد و صد مرتبه استغفار كرده و هر يك از اين سوره ها را بخواند: نساء، هود، كهف ، صافات ، الرحمن .
6 - خواندن سوره احقاف و مؤ منين در روز جمعه ، مستحب است .
7 - خواندن سوره ((كافرون )) ده مرتبه قبل از طلوع آفتاب ، مستحب است .
8 - غسل جمعه ، استحباب زيادى دارد. همچنين مستحب است كه در موقع غسل كردن اين دعا را بخواند: اشهد اءن لا اله الا اللّه وحده لا شريك له و اشهد اءن محمدا عبده و رسوله اللهم صل على محمد و آل محمد واجعلنى من التوابين واجعلنى من المتطهرين .
وقت غسل جمعه از طلوع فجر تا زوال آفتاب (ظهر) است .
9 - شستن سر، با خطمى كه امان مى بخشد از پيسى و ديوانگى در روز جمعه مستحب است .
10 - گرفتن ناخن و شارب در روز جمعه مستحب است و فضيلت زياد دارد؛ روزى را زياد مى كند و از گناه پاك مى كند تا جمعه ديگر و امان مى بخشد از ديوانگى و خوره و پيسى . مستحب است كه انسان در حين اين عمل بگويد: بسم اللّه و بالله و على سنة محمد و آل محمد. در گرفتن ناخن ابتدا انگشت كوچك دست چپ را شروع كند و به انگشت كوچك دست راست ختم كند. همچنين در گرفتن ناخن هاى پاى خود چنين كند؛ پس ريزه هاى ناخن را دفن كند.
11 - استعمال بوى خوش و پوشيدن لباس پاكيزه در روز جمعه مستحب است .
12 - صدقه دادن در روز جمعه ، هزار برابر اوقات ديگر است .
13 - سزاوار است كه براى اهل و عيال چيز نيكو و تازه اى از ميوه و گوشت بخرد تا با آمدن جمعه شاد شوند.
14 - مستحب است كه انسان وقت ناشتا، انار بخورد و هفت برگ كاسنى پيش از زوال (ظهر) نيز بخورد. از امام موسى بن جعفر (عليه السلام ) روايت است كه هر كه يك انار در روز جمعه ، ناشتا بخورد تا چهل روز و اگر دو تا انار بخورد تا هشتاد روز و اگر سه انار بخورد تا صد و بيست روز دلش را نورانى گرداند و هر كه وسوسه شيطان از او دور گردد، معصيت خدا نكند و هر كه معصيت خدا نكند داخل بهشت مى شود.
15 - خوب است كه در روز جمعه خود را از كارهاى دنيا فارغ سازد و به آموختن مسائل دين مشغول شود. نه آنكه روز جمعه را به سير و گشت و تفرج در باغ ها، مصاحبت با اراذل و بى عاران ، مسخره گى ، عيب گويى مردمان خنده هاى قهقهه و خواندن اشعار، صرف كند.
16 - مستحب است كه انسان در روز جمعه ، هزار مرتبه صلوات بفرستد.
17 - زيارت حضرت رسول (صلى الله عليه و آله و سلم ) و ائمه طاهرين (عليهم السلام ) در روز جمعه ، ثواب دارد.
18 - رفتن به زيارت قبر پدر و مادر و اموات در روز جمعه فضيلت بسيار دارد.
19 - خواندن دعاى ندبه در صبح جمعه ، مستحب مى باشد.
20 - مستحب است كه انسان هنگام زوال شمس ، دعايى را كه محمد بن مسلم از حضرت صادق (عليه السلام ) روايت كرده است ، بخواند كه اول آن چنين است : لا اله الا اللّه و اللّه اكبر و سبحان اللّه و الحمد لله الذى لم يتخذ ولدا و….
21 - خواندن نماز ظهر جمعه به سوره جمعه و منافقون و نماز عصر به سوره جمعه و توحيد مستحب است .
22 - خواندن دعاى ((اللهم هذا يوم المبارك )) از صحيفه كامله ، سوره قدر و دعاى عشرات در روز جمعه مستحب است.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 60
  • 61
  • 62
  • ...
  • 63
  • ...
  • 64
  • 65
  • 66
  • ...
  • 67
  • ...
  • 68
  • 69
  • 70
  • ...
  • 73
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

* سلام بر مهدی فاطمه*

جستجو

موضوعات

  • همه
  • آداب اسلامی
  • احادیث
  • احادیث تصویری
  • اخلاق
  • امام خمینی در کلام شهدا
  • بدون موضوع
  • برای کوچولوهای نازنین
  • برگی از نهج البلاغه
  • تفاوت اخلاق و عرفان
  • ثواب روزه داری در هوای گرم
  • ثواب قرائت سوره های قرآن
  • جملات تصویری ناب
  • جملات زیبا
  • حضرت فاطمه زهرا س/ زندگینامه، شعر...
  • حضرت فاطمه زهرا/شعر
  • خاطرات طنز شهدا
  • خاطراتی زیبا و کوتاه از شهدا
  • خاطره
  • داستانک های زیبا
  • دلنوشته
  • رهبر عزیزمان
  • زندگینامه شهدا
  • زیر باران خدا
  • زیر چتر خدا
  • سیر و سلوک
  • شعر
  • شناخت امام زمان عج
  • شهدای زن /زندگینامه، وصیتنامه
  • شهید رضا دهقانیان
  • عاشقانه هایم برای خدا
  • عرفان
  • ماه رمضان /اعمال، فضیلت....
  • مناسبت های روز
  • هشدار برای جوانان
  • وصیتنامه شهدا
  • پیامک های مناسبتی
  • کلام شهدا
  • کورش کبیر افتخار هر ایرانی
  • گام های عاشقی با شهدا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

آهنگ

خوش آمدید




  • تبلیغات اینترنتی
  • ساعت



    زیبا

    تصاویر زیباسازی نایت اسکین
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس