مركز پاسخگویی: دفتر تبلیغات اسلامی
موضوع اصلی: نحوه زندگانی
موضوع فرعی: نقش حضرت زهرا(س) به عنوان همسر و دختر
سؤال:نقش حضرت زهرا(س) به عنوان همسر در زندگی امام علی(ع) و در زندگی پیامبر(ص) به عنوان دختر را بنویسید.
پاسخ:وجود مقدس فاطمه زهرا(س) هم در زندگی فردی و هم در زندگی اجتماعی و سیاسی پیامبر(ص) و امام علی(ع) نقش داشت كه در ابتدا تأثیر گذاری حضرت زهرا(س) در زندگی پیامبر(ص) مورد بررسی قرار می گیرد.
پیامبر(ص) در زمانی مبعوث شد كه فضای جامعة جزیره العرب را بت پرستی و حاكمیت فرهنگ جاهلیت فرا گرفته بود.[1] از سوی دیگر مردم جزیره العرب با پیام صلح و آزادی پیامبر مخالف بوده و نسبت به ساحت مقدس او اهانت می كردند.[2] پیامبر در چنین شرایطی احساس تنهایی نموده، نیاز به یار و همراز داشت. خدیجه و ابوطالب به عنوان دو یار وفادار، پیامبر را در انجام وظایف الهی و طیّ مسیر پر فراز و نشیب زندگی كمك می نمودند. با از دست دادن این دو، پیامبر تنها ماند و نیاز به همراز داشت و این یار و همراز جز فاطمه زهرا(س) كسی نبود.
دانشمند ارجمند جعفر شهیدی می نویسد: اكنون فاطمه دیگر دختر خانواده نیست. او جانشین عبدالله، عبدالمطلب، ابوطالب و خدیجه است. امّ ابیها، چه كنیة مناسبی! او باید وظیفة مادرش را عهده دار شود. باید برای پدرش هم دختر و هم مادر باشد… او نمی خواست و یا نتواست به خانه شوهر برود. او نمی خواست پدرش را تنها بگذارد. او می دانست تا آنجا كه می تواند باید در خانه، پدرش را آرامش دهد. اكنون كه پدرش سرپرستی چون ابوطالب و غم خواری چون خدیجه را ندارد، دشمنان بر او گستاخ تر شده اند، و او به دلجویی نیاز دارد [و فاطمة (س) است كه غمخوار پدر است] ….[3]
فاطمه زهرا نه تنها در محیط خانه به پدر آرامش می داد، كه در زندگی اجتماعی و سیاسی او و در انجام رسالت الهی نقش بنیادی داشت و مشاوری امین برای رسول خدا بودو پرستاری پیامبر در جنگ را نیز بر عهده داشت: روزی فاطمه(س) دشمنان را دید كه در حجر اسماعیل نشسته و با هم پیمان می بندند و نقش قتل پیامبر(ص) را طرح می كنند. دختر با هوش و مهربان در حالی كه به شدّت می گریست، فوراً خود را به پدر رسانید و موضوع را به اطلاع رساند تا پیامبر(ص) خود را به نحوی از توطئة آنان نجات دهد.[4]
بدخواهان مكه جرئت و جسارت را به بی نهایت رسانده و با مقام رسالت به گونهای رفتار می كردند كه یكی از دشمنانش بر سر و روی پیامبر خاكروبه ریخت و آن حضرت با ظاهر خاك آلوده و افسرده به خانه آمد. فاطمه(س) با محبت تمام به استقبال پدر آمد و در حالی كه خیلی متأثر بود و گریه می كرد، آب آورد و گرد و غبار چهرة پیامبر را شست. پیامبر فرمود: دخترم، نگران مباش، زیرا خدا مدافع من است و مرا بر دشمنان پیروز می گرداند.[5]
فاطمه زهرا(س) از پیامبر در برخی از جنگ ها پرستادی می نمود. واقدی مینویسد: در جریان جنگ احد به زهرا(س) خبر رسید كه به پدرش رسول خدا آسیبی رسیده و دشمن سنگی بر صورت پیامبر(ص) زده و صورت حضرت زخمی و خونین شده است. حضرت با دسته ای زنان به ازمگان اُحد رفته و حضرت زهرا(س) جراحت پدر را شست و شو داد و آن را مداوا نمود.[6]
امام علی(ع) نیز گزارش نمود:ما در خدمت پیامبر(ص) بودیم و در حال كندن خندق (در جنگ احزاب) فاطمه قطعه نانی خدمت رسول آورد و به حضرت داد و پیامبر فرمود: این اولین غذایی است كه پس از سه دور به پدرت رسیده است.[7]
از آنچه گذشت، استفاده می شود كه فاطمه زهرا(س) نقش بنیادی در زندگی فردی، سیاسی و اجتماعی حضرت داشته است. كنیة امّ ابیها گرچه علاقه و جایگاه فاطمه زهرا(س) نزد پیامبر(ص) را می رساند، ولی حكایت از نقش بنیادی فاطمه زهرا(س) در زندگی حضرت دارد. از سوی دیگر دشمنان تصور می كردند كه محمد بن عبدالله ابتر بوده و نسل او قطع خواهد شد، ولی غافل از این كه وجود مقدس زهرا(س) یاد و خاطرة پیامبر(ص) را در تاریخ جاودانه نمود: إنّا اعطیناك الكوثر. فصلّ لربّك وانحر. انّ شانك هو الابتر.[8]
مصطفی را وعده داد الطاف حق گر بمیری تو، نمیرد این سبق
رونقت را روز روز افزون كنم نام تو بر زرّ و بر نقره زنم[9]
فاطمه زهرا(س) در زندگی امام علی(ع) نیز نقش بنیادی داشت. تأثیر گذاری یك زن در زندگی شوهر آن گاه ظهور می كند كه زن برای شوهر خود احترام قایل بوده، تقاضای غیر منطقی از شوهر نداشته و فرزندان صالح تحویل جامعه دهد. از سوی دیگر از حقوق سیاسی و اجتماعی شوهر دفاع نموده و تا آخرین لحظة زندگی هزار شوهر باشد. فاطمة زهرا(س) در تمام ابعاد زندگانی علی(ع) تأثیر گذار بود، زیرا وی دربرقراری آرامش در خانه، و عدم تقاضای غیر منطقی از علی(ع) و تربیت فرزندان علی(ع) نقش اساسی ایفا نمود. از سوی دیگر فاطمة زهرا(س) در سختی ها و دردهای علی(ع) شریك بود. صبح یكی از روزهایی كه علی(ع) و فاطمه(س) در كنار هم بودند، علی(ع) برای رفع گرسنگی شدید خود غذایی از همسرش طلب نمود. زهرا(س) گفت: خود دو روز است كه چیزی نخورده ام و هر چه در خانه بود، برای شما و فرزندان آوردم. علی(ع) فرمود: چرا مرا از این امر آگاه نكردی. زهرا(س) پاسخ داد: از خدای خودشرم كردم كه چیزی از تو بخواهم كه انجام آن برایت دشوار باشد.[10]
فاطمه زهرا(س) با تربیت فرزندانی مانند امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و زینب(س) یاد و خاطرة علی(ع) را در جهان زنده نگه داشت. به رغم آن كه علی(ع) یكی از شخصیت های جهان اسلام بود، ولی تحویل فرزندان صالح و تأثیر گذار مانند امام حسن(ع) و امام حسین(ع) شخصیت جهانی امام را چند برابر كرد. یكی از نویسندگان در خصوص تأثیر گزاری فاطمه زهرا(س) بر زندگی امام علی(ع) می نویسد:
فاطمه زهرا(س) در تمام مبارزات همسرش، اعم از مبارزات سیاسی و جنگ های نظامی، مایة امید و دلگرمی او بود؛ در غیاب شوهر، خانه و فرزندان او را به خوبی اداره می كرد؛ با اشتیاق به انتظار بازگشت شوهر از جنگ می نشست و تمام سعی و كوشش خود را در راه آسایش او به كار می برد، به طوری كه، وقتی علی(ع) بر می گشت و ساعتی را در میان خانواده اش می گذراند، تمام خستگی های حاصل از جنگهای طاقت فرسا، از تن او می رفت و با خیال آسوده، خود را آمادة نبردهای آینده می نمود. وقتی علی(ع) از جبهه باز می گردد، فاطمه(س) به استقبال او می رود و با روی گشاده و لبخند حاكی از رضایت و افتخار به او می نگرد. لباس و شمشیر خون آلود او را می شوید و از حوادث میدان جنگ از او می پرسد و بدین وسیله نقش در جهان و تقویت رواین شوی مجاهدش، ایفا می كند.[11]
نقش عمده فاطمه زهرا(س) در دفاع او از ولایت و حق علی بروز نمودفاطمه زهرا(س) به دفاع از ولایت پرداخت. حضرت در چندین مرحله از حق امام علی(ع) دفاع نموده و علیه ابوبكر فعالیت های سیاسی نمود. هنگامی كه عمر به دستور ابوبكر جهت بیعت گرفتن از علی به خانة امام هجوم برد، فاطمه زهرا(س) در برابر ستم آنان مقاومت نموده، از علی(ع) كرد.[12]
از سوی فاطمه زهرا(س) در مسجد مدینه در حضور مهاجران و انصار به ایراد سخن پرداخت و ابابكر را نكوهش نمود و حقانیت اهل بیت(ع) را برای همگان بیان كرد.[13]
یكی از نویسندگان اهل سنت می نویسد: علیّ كرّم الله وجهه) فاطمه را بر مركبی سوار نمود و شبانه در خانه های مهاجر و انصار می رفتند و از آنان یاری می خواستند، ولی مهاجر و انصار می گشتند: ای دختر رسول خدا، بیعت ما با ابوبكر تمام شد.[14]
همچنین فاطمه زهرا(س) در بستر بیماری برای زنان مهاجر و انصار كه برای عبادت حضرت آمدند، به ایراد خطبه پرداخت و به آنان فهماند كه مهاجر و انصار سفارش های پیامبر را دربارة اهل بیت نادیده گرفتند، از این رو از آنها انتقاد نمود.[15]
حضور فاطمه زهرا(س) در كنار علی(ع) موجب شد كه علی(ع) زیاد احساس تنهای نكرده و فاطمه (س) قوّت قلبی برای او باشد؛ از این رو برخی مورخان عقیده دارند، تا زمانی كه فاطمه زهرا(س) زنده بود، علی(ع) با ابابكر بیعت نكرد.[16]
مبارزات سیاسی فاطمه زهرا (س) علیه خلفا اختصاص به زمان حیات او نداشت و حضرت با اتخاذ راهكارهای مفید، مبارزات خود علیه خلفا را ادامه داد و عملاً به دفاع از ولایت پرداخت؛ زیرا فاطمه زهرا (س) وصیت نمود كه قبر او مخفی بوده[17] و خلفا در تشییع جنازة او شركت نكنند.[18] این وصیت نامة سیاسی و الهی رویكرد سیاسی حضرت زهرا (س) را در طول تاریخ مشخص می كند، زیرا او با این وصیت اعلام نمود كه خلفا حق علی (ع) را غصب نموده و نسبت به فاطمه زهرا(س) نیز ستم روا داشته شده اند. از سوی دیگر مخفی بودن قبر دختر پیامبر خدا حكایت از آن داردكه فاطمه زهرا(س) در صدد بوده است كه افكار عمومی آینده جهان اسلام را نسبت به حقانیت امام علی(ع) و خاندان پیامبر جلب نموده و این پرسش را به وجود آورد كه چرا قبر دخت پیامبر اسلام ـ با آن عظمت ـ مخفی باشد؟ فاطمه زهرا(س) نقش بنیادی در ابعاد زندگانی امام علی(ع) داشته است. چگونگی تعادل و رفتار فاطمه زهرا(س) و علی(ع) در آخرین لحظات زندگی فاطمه زهرا(س) نشان از تأثیر گذاری فاطمه زهرا(س) در زندگی امام علی(ع) دارد. در آخرین لحظات زندگی فاطمه زهرا(س) حضرت به علی (ع) گفت: هنگام فراق نزدیك است. سخنانی دارم كه می خواهم با تو بگویم. علی(ع) فرمود: آنچه دلت می خواهد بگو. دخت پیامبر گفت: ای پسر عم! از شروع زندگی ام با تو در هیچ اموری مخالفت نكردم، و هرگز از من دروغ و خیانت، سر نزد. علی(ع) در حالی كه او را تصدیق می كرد، گفت: تو با تقواتر و متواضع تر از آن هستی كه من تو را برای چنین امری سرزنش كنم. آن چقدر جدایی و دوری از تو برای من دشوار خواهد بود! مصیبت پیامبر برایم زنده می شود و از دست دادن تو برایم بسیار سخت است و از این ماتم به خدای خود پناه می برم. فراق تو آن قدر سخت و تلخ است كه تحمل آن برای علی مشكل است. مصیبتی كه هیچ چیز نمی تواند آن را جبران كند. این دردی است كه درمانی برای آن نمی بینم. پس علی(ع) با فاطمه زهرا(س) گریستند.[19] گریة فاطمه برای تنهایی علی(ع) و اشك علی(ع) برای از دست دادن یار و حامی وفادار.[20]