* سلام بر مهدی فاطمه*

  • خانه 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

آداب نامه نوشتن

30 اردیبهشت 1396 توسط ثریا

از حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام منقول است كه : مهربانى و مواصلت ميان برادران مؤمن در حضر به اين است كه به ديدن يكديگر بروند و در سفر به اين است كه نامه به يكديگر بنويسد.
در حديث صحيح از آن حضرت منقول است كه : جواب كتابت نوشتن واجب است مانند جواب سلام گفتن .
در حديث فرمود كه ترك مكن نوشتن بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ را که به تر است از ساير چيزها كه مي نويسى .
در حديث موثّق از آن حضرت پرسيدند كه در نامه ابتدا به اسم آن شخص كه نامه را به او مي نويسد پيش از نام خود كردن چون است فرمود باكى نيست اين اكرامي است كه او را مي كند.
در حديث ديگر منقول است كه : آن حضرت امر فرمود كه نامه به جائى بنويسند چون به دست آن جناب دادند فرمود كه چگونه اميد داريد كه آن چه در نامه نوشته ايد به عمل آيد و حال آن كه ان شاء الله در جاهائى كه مناسب است ننوشته ايد پس فرمود كه ببين هر جا كه ان شاء الله ندارد بنويس .
در روايت صحيح از حضرت امام رضا عليه السّلام منقول است كه : چون نامه را نوشتيد خاك بر روى نامه بپاشيد كه حاجت به تر روا مي شود.
در حديث ديگر منقول است كه : حضرت امام على النّقى عليه السّلام در اوّل نامه مي نوشتند بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ اَذْكُرُ اِنْ شاءَ اللّهُ و فرمودند كه اگر بگويم كسى كه ترك مي كند گفتن و نوشتن بسم الله را دركارها و نوشته ها مثل كسى است كه نماز را ترك كند هر آينه راست گفته ام .
از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه : از نامه نوشتن هركس استدلال بر عقل و بينائى او مي توان كرد و از رسول و ايل چى او استدلال بر فهم و زيركى او مي توان كرد.
در حديث ديگر فرمود كه چون رقعه يا نامه براى حاجتى نويسى و خواهى كه آن حاجت برآيد به قلم بي مداد بر سر رقعه بنويس بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ اِنَّ اللّهَ وَعَدَ الصّابرينَ اَلْمَخْرَجَ مِمّا يَكْرَهُونَ وَالرِزْقَ مِنْ حَيْثُ لايَحْتسبُونَ جَعَلْنا اللّهُ وَاِيّاكُمْ مِنَ الذينَ لاخَوف عَلَيْهِمْ وَلاهُمْ يَحْزَنُونَ راوى گفت كه هرگاه چنين مي كردم حاجتم برآورده مى شد.
در حديث صحيح منقول است كه : از حضرت امام موسى عليه السّلام پرسيدند كه كاغذها نزد ما جمع مي شود آيا به آتش مى توان سوزاند هرگاه در آنها نام خدا باشد فرمود: كه نه بلكه اوّل به آب بشويند.
در حديث صحيح ديگر منقول است كه : از حضرت پرسيدند كه نامى از نام هاى خدا را با آب دهان محو توان كرد فرمود كه به پاك ترين چيزي كه بيابيد محو كنيد.
از حضرت رسول صلّى الله عليه وآله وسلّم منقول است كه : كتاب خدا و نام خدا را به پاك ترين آن چه مي يابيد محو كنيد و نهى فرمود از آن كه بسوزانند قرآن را و از آن كه به قلم محو كند و در بعضى از نسخه ها به جاى قلم قدم است.

 نظر دهید »

آداب نشستن در مجالس

30 اردیبهشت 1396 توسط ثریا

از حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام منقول است كه كسي كه مجموع اين سه خصلت يا يكى از آنها در او نباشد و در صدر مجالس بنشيند احمق است : اوّل آن كه هر چه بپرسند و او جواب تواند گفت دويم آن كه چون ديگران عاجز شوند او حق را تواند بيان كرد سيم آن كه راهنمائى براى كسي كه صلاح اهلش در آن باشد تواند كرد.
از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه سزاوار نيست مؤمن را كه بنشيند مگر بعد از جماعتى كه نشسته اند زيرا كه پا برگردن مردم گذاشتن و بالا رفتن علامت سبكى عقل است .
به سند معتبر از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه از علامات تواضع و فروتنى آن است كه آدمى راضى باشد به مجلسى كه پست تر باشد از مجلسى كه سزاوار اوست و به هر كه برسد سلام كند و ترك مجادله كند هر چند كه حق با او باشد و نخواهد كه او را به پرهيزكارى ستايش كنند.
در حديث ديگر فرمود كه چون مردم در جاى خود بنشينند و ديگرى در آيد اگر كسى از آنها او را بطلبد و جا از برايش بگشايد برود كه آن كرامتى است كه برادر او نسبت به او كرده است و اگر كسى جا از براى او نگشايد هر جا كه گشاده تر است آن جا بنشيند.
در حديث معتبر ديگر فرمود كه چون كسى به خانه شخصى بيايد هر جا كه صاحب كن خانه مى فرمايد بنشيند كه صاحب خانه نيك و بد خانه خود را به تر مى داند و حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام فرمود كه زينهار كه بر سر راه ها منشينيد.
در حديث ديگر فرمود كه نبايد كسى در ميان جماعتى بنشيند و جامه را از ران خود دور كند.
از حضرت امام حسن عسكرى عليه السّلام منقول است كه هر كه راضى شود به نشستن در جائي كه مناسب شرف (او نباشد و) او بالاتر از آن باشد پيوسته خدا و ملائكه بر او صلوات فرستند تا برخيزد.
از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه چون رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله وسلّم داخل مجلسى مى شدند به هرجا كه به درگاه نزديك تر بود مى نشستند.
در روايت معتبر از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه در اكثر اوقات رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم رو به قبله مى نشست .
در حديث حسن منقول است كه حضرت صادق عليه السّلام در خانه خود نزديك درگاه مى نشستند رو به قبله .
در حديث ديگر منقول است كه حضرت رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله وسلّم سه روش مى نشست گاهى زانوها را از زمين برمى داشتند و دستها را بر پائين زانوها گذاشته ساعد يك دست را به دست ديگر مى گرفتند و گاهى دو زانو مى نشستند و گاهى يك پا را بر روى پاى ديگر مى گذاشتند و هرگز چهار زانو نمى نشستند.
در حديث حسن از ابوجمزه منقول است كه گفت ديدم حضرت امام زين العابدين عليه السّلام نشسته بودند و يك پا را بر بالاى ران ديگر گذاشته بودند گفت كه مردم اين نشستن را خوب نمي دانند و مى گويند كه اين نشستن پروردگار است حضرت فرمود كه من از براى واماندگى چنين نشسته ام خدا را واماندگى نمي باشد و او را پينكى و خواب نمي باشد و جسم نيست و نشستن او را نمي باشد.
در روايت ديگر منقول است كه حضرت صادق عليه السّلام چنين نشسته بودند و پاى راست را بر روى ران چپ گذاشته بودند.
در حديث معتبر منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود سزاوار نيست جماعتى كه با يك ديگر بنشينند در تابستان به قدر استخوان ذراع كه تقريبا يك شبر باشد از هر طرف ميان خود و ديگرى فاصله نگذارند كه از گرما آزار بكشند.
از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه : آدم مشمار كسى را كه در جاى تنگ چهار زانو بنشيند..

 نظر دهید »

آداب و اوقات ناخن گرفتن

30 اردیبهشت 1396 توسط ثریا

از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه ناخن گرفتن دردهاى بزرگ را منع مي كند، روزى را فراخ مي كند.
حضرت امام محمّد باقر عليه السّلام فرمود كه : براى اين امر كرده اند به ناخن گرفتن كه چون بلند شود شيطان در آن جا مى كند، مورث فراموشى است . حضرت صادق علیه السّلام فرمود كه سنّت مؤكّد است ناخن گرفتن .
در حديث ديگر منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم مردان را مي فرمود، كه ناخن را از ته بگيريد و زنان را مي فرمود كه اندكى بلندتر بگذاريد، كه زينت شما است و در روايت ديگر وارد شده است ، كه چند گاه وحى بر حضرت رسول خدا نازل نشد از سبب آن پرسيدند، فرمود كه چگونه وحى باز نايستد و حال آن كه شما ناخن نمي گيريد و چرك انگشتان را ازاله نمى كنيد.

در بيان آداب و اوقات ناخن گرفتن :

منقول است كه حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم نهى فرمود از گرفتن ناخن به دندان .
در حديث حسن از حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام منقول است كه ناخن گرفتن در روز جمعه ايمن می گرداند، از خوره و كورى و پيسى و اگر احتياج به گرفتن نداشته باشى بساى تا از ريزها بريزد.
در چند حديث ديگر فرمود كه شارب و ناخن در هر جمعه بگير و اگر نباشد از سوهان و غير آن حك كن تا ديوانگى و خوره و پيسى به تو نرسد.
در حديث ديگر فرمود، كه هر كه در هر جمعه ناخن و شارب بگيرد پيوسته با طهارت باشد تا جمعه ديگر.
در حديث ديگر فرمود كه ناخن و شارب گرفتن و سر را با خطمى شستن در هر جمعه فقر را برطرف مى كند و روزى را زياد مى كند.
درحديث ديگر منقول است كه به آن حضرت عرض كردند، كه خبر به ما رسيده است ، كه تعقيب خواندن بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب نافع تر است براى زيادتى روزى از سفر كردن به شهرها، حضرت فرمود كه مي خواهى چيزى به تو تعليم كنم كه از اين همه نافع تر باشد؟ گفتم بلى فرمود كه ناخن و شارب را در هر جمعه بگير اگر چه بسائيدن باشد.
در حديث معتبر منقول است كه حضرت امام رضا عليه السّلام شخصى را ديدند كه آزار چشم داشت ، فرمود كه مي خواهى به تو چيزى بياموزانم كه اگر به جا آورى هرگز درد چشم نبينى ؟ گفت بلى ، فرمودند كه در هر پنجشنبه ناخن بگير آن شخص چنين كرد هرگز درد چشم نديد.
از حضرت امام محمّد باقر علیه السّلام نيز منقول است كه هر كه به اين مداومت كند آزار چشم نبيند، هرگز.
در حديث معتبر وارد شده است كه در ناخن گرفتن ابتدا به انگشت كوچك از دست چپ بكنيد، وبه انگشت كوچك دست راست ختم كنید.
درحديث ديگر وارد شده است كه هر كه روز چهارشنبه ناخن بگيرد و ابتدا كند به انگشت كوچك دست راست و ختم كند به انگشت كوچك دست چپ ، او را امان دهد از درد چشم .
در روايت ديگر وارد شده است كه اگر روز پنجشنبه ابتدا كند به ناخن انگشت كوچك دست راست و تا انگشت مهين بگيرد، پس ابتدا كند به انگشت كوچك دست چپ و تا انگشت مهين بگيرد، امان يابد از درد چشم ، دور نيست كه اگر در روز چهارشنبه بگيرد ابتدا به انگشت دست چپ كردن بهتر است ، اگر در روز پنجشنبه گيرد ابتدا در هر دستى به انگشت كوچك آن دست كند، اگر در روز جمعه يا ساير روزها گيرد، ابتدا به انگشت كوچك دست چپ كند و ختم به انگشت كوچك دست راست بكند، اگر در هر وقت ابتدا به انگشت كوچك دست چپ بكند خوب است چنان چه على بن بابويه گفته است .
در حديث ديگر منقول است كه هر كه ناخن هاى خود را در روز پنجشنبه بگيرد، يك ناخن را براى روز جمعه بگذارد، خدا پريشانى از او زايل گرداند.
از حضرت امام رضا عليه السّلام منقول است كه در روز سه شنبه ناخن بگيريد.
در حديث معتبر از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه هر كه ناخن هاى خود را در روز جمعه بگيرد حق تعالى دردها را از سر انگشتان او بيرون كند، دوا را در آنها داخل كند، كسى كه در روز شنبه يا پنجشنبه ناخن و شارب بگيرد، از درد دندان و درد چشم عافيت يابد.
از حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام منقول است كه ناخن ها را در روز جمعه گرفتن هر دردى را برطرف مي كند، در روز پنجشنبه گرفتن روزى را فراخ مي كند.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه هر كه در روز جمعه ناخن بگيرد، ريشته كردن بن ناخن ها از او بر طرف شود.
از حضرت امام محمد باقر عليه السلام منقول است كه هر كه پنجشنبه ناخن بگيرد، فرزندانش بسيار شود و درد چشم نبيند، اگر كسى خواهد ثواب پنجشنبه و جمعه هر دو را بيابد، در روز پنجشنبه بگيرد و يكى را براى جمعه بگذارد، يا همه را در پنجشنبه بگيرد و در روز جمعه سوهانى بر آن بمالد كه ريزه چند بريزد، در وقت ناخن گرفتن بگويد بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ وَعَلى سُنَّةِ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ .
در دفن كردن مو و ناخن و ساير چيزها كه دفن بايد كرد :
از حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام منقول است در تفسير اين آيه كريمه كه اَلَمْ نَجْعَلِ اْلاَرْضَ كِفاتا اَحْياءً وَ اَمْواتا يعنى آيا نگردانيده ايم ، زمين را محل انضمام و اجتماع و پنهان شدن در حالتي كه زنده اند، در حالتي كه مرده اند حضرت فرمود كه مراد از حال زندگى دفن كردن ، مو و ناخن است .
در حديث معتبر از حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم امرفرمود، ما را كه چهار چيز را در خاك پنهان كنيم ، مو و ناخن و دندان و خون .
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه هفت چيز است كه از آدمى جدا مي شود و آنها در دفن مي بايد كرد، مو و ناخن و خون و خون حيض و بچه دان و دندان و نطفه كه پاره خون شده باشد.

 نظر دهید »

آداب و فضيلت ضيافت مؤمنان

30 اردیبهشت 1396 توسط ثریا

از حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم منقول است كه از جمله گرامى داشتن آدمى برادر مؤمنش را آن است كه تحفه او را قبول كند و آن چه حاضر داشته باشد براى او به تحفه بياورد و چيزى كه نداشته باشد براى او تكليف نكند.
به سند حسن از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه هرگاه برادر مؤمن تو نطلبيده به نزد تو آيد آن چه حاضر دارى براى او بياور و اگر طلبيده باشى او را براى او تكلّف كن .

حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود كه وليمه و مهمانى سنّت در پنج چيز مي باشد : در عروسى و عقيقه و ختنه كردن پسر و خانه نو خريدن يا بنا كردن و در وقتى كه از سفر به خانه خود برگردد.
در حديث ديگر وقتى كه از سفر حج برگردد .
در احاديث معتبره وارد شده است كه هر كه داخل شهرى شود مهمان برادر مؤمن و اهل دين خود است تا از آن شهر بيرون رود و سزاوار نيست كه مهمان روزه دارد مگر به رخصت صاحبان خانه كه مبادا طعامى براى او به عمل آورند ضايع شود و سزاوار نيست اهل خانه را روزه داشتن مگر به رخصت مهمان كه مبادا به سبب روزه ايشان شرم كند و طعام نخورد.
به سند معتبر منقول است از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم كه حد ضيافت سه روز است و بعد از سه روز تصدّق و تبرعي است كه نسبت به او مى كنى و فرمود كه آن قدر نمانيد نزد برادر مؤمن خود كه او را درهم شكنيد كه ديگر چيزى نداشته باشد كه خرج شما كند.
ابن ابى يعفور روايت كرده است كه در خانه حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام مهمانى ديدم كه برخاست پى كارى، حضرت او را منع كردند و خود برخاستند و آن كار را به جا آوردند و فرمودند كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم نهى فرموده است از خدمت فرمودن مهمان (امر کردن به او برای انجام کاری) .
در حديث ديگر منقول است كه مهمانى در خدمت حضرت امام رضا علیه السّلام بود دست دراز كرد كه چراغ را اصلاح كند حضرت او را منع كردند و خود اصلاح چراغ كردند و فرمودند كه اما اهل بيت مهمان خود را خدمت نمي فرمائيم (به کاری امر نمی کنیم).
از حضرت امام محمّد باقر عليه السّلام منقول است كه از جمله ضعف و سستى آن است كه كسى به تو احسانى كند و تو به عوض مكافات او نكنى و خلاف ادب است خدمت فرمودن مهمان(امر کردن به او برای انجام کاری) . پس چون مهمان بيايد او را اعانت و يارى كنيد در فرود آمدن و وقتى كه خواهد بار كند و برود او را مدد نكنيد بر رفتن كه اين دليل بر خسّت نفس است و در رفتن توشه همراهش بكنيد و توشه نيكو و خوشبو به عمل آوريد كه اين دليل جوان مردي است .
به سند معتبر از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه از جمله حقّ مهمان آن است كه همراه او برويد تا در خانه و از حضرت امام محمّد باقر عليه السّلام منقول است كه چون شخصى به خانه كسى برود هر جا كه صاحب خانه امر مي كند بنشيند كه صاحب خانه امور مخفى خانه خود را به تر مي داند.
در حديث ديگر فرمود كه به طعام خود ضيافت كن كسي را كه از براى خدا او را دوست دارى .
حضرت امام محمّد باقر عليه السّلام فرمود كه چون حضرت رسول با مهمانان طعام تناول مي فرمودند پيش از همه شروع مي كردند و بعد از همه دست مي كشيدند.
حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم مي فرمود كسي كه به جماعتى آب دهد بايد كه خودش بعد از همه آب بخورد.
از حضرت صادق عليه السّلام به سند صحيح منقول است كه چون برادر مؤمن تو به خانه تو بيايد مپرس كه امروز چيزى خورده وليكن هر چه حاضر دارى به نزد او بياور كه جواد و جوان مرد آن است كه هر چه دارد حاضر سازد..

حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود كه از جمله حقّ مهمان آن است كه او را گرامى دارند و خلال براى او حاضر كنند.
در احاديث بسيار وارد شده است كه هرگاه مهمان مي آيد با روزى خود مي آيد و چون طعام خورد خدا صاحب خانه را مي آمرزد و در روايت ديگر چون بيرون مي رود گناه تو و عيال تو را بيرون مي برد.
و از حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام منقول است كه هر مؤمنى كه صداى مهمانى را بشنود و به آن شاد شود گناهانش آمرزيده شود اگر چه ميان زمين و آسمان را پر كرده باشد.
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه هر خانه كه مهمان به آن خانه نمي رود ملائكه داخل آن خانه نمي شوند.
از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه از حقوق واجبه مؤمن بر مؤمن آن است كه او را اگر به ضيافت بطلبد قبول كند.
در آداب ملاقات صاحب خانه با كسی كه به خانه او می آيد :
در حديث معتبر از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه برخاستن از براى تعظيم مكروه است مگر از براى كسي كه به جهت دين مانند علم و صلاح و نيكى تعظيم او كنند.
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه حقّ كسى كه داخل خانه مى شود بر اهل آن خانه آن است كه در وقت داخل شدن و بيرون رفتن پاره ای با او راه روند و فرمود كه چون كسى داخل خانه شود بر صاحب خانه حاكم است تا بيرون آيد و آن چه گويد مى بايد صاحب خانه اطاعت كند.
در حديث معتبر منقول است كه دو شخص به خانه حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام آمدند. حضرت از براى هر يك از ايشان بالشى انداختند يكى روى بالش نشست و ديگرى ابا كرد حضرت فرمود كه بنشين كه ابا نمي كند كرامت را مگر خر. بعد از آن فرمود كه رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود كه هرگاه بيايد به سوى شما كسى كه نزد قوم خود گرامى باشد شما او را گرامى داريد.
در حديث ديگر از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه سه كس اند كه كسى جاهل به حقّ ايشان نيست مگر منافقى ؛ كسى كه در اسلام ريشش سفيد شده باشد و كسي كه حامل لفظ يا معنى قرآن بوده باشد و امام عادل و فرمود كه از تعظيم خدا است تعظيم پيران كردن .
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كسى را كه اكرام مى كنند و او را گرامى دارند بايد كه او قبول كند و رد نكند كه رد نمي كند كرامت را مگر خر.
در چند حديث از حضرت امام رضا عليه السّلام پرسيدند كه كدام است اين كرامت كه رد نمي بايد كرد؟ فرمود: كه مثل آن كه جائى از براى او بگشايند يا بوى خوشى از براى او بياورند يا بالشى از براى او بگذارند يا مثل اين ها از كرامت ها.
از حضرت امام حسن عسكرى عليه السّلام منقول است كه اكرام مكن كسى را به چيزي كه بر او دشوار باشد و از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه هر كه خدمت كند گروهى از مسلمانان را حق تعالى مثل عدد ايشان خدمت كاران در بهشت به او كرامت فرمايد.
حضرت صادق عليه السّلام فرمود هر كه برادر مؤمن او بيايد و او را گرامى دارد چنان است كه خدا را گرامى داشته است و از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه هر ملاطفتى كه كسى با برادر مؤمن خود بكند حق تعالى او را از خدمه بهشت كرامت فرمايد.
در حديث ديگر فرمود كه هر كه اكرام كند برادر مؤمنش را به يك كلمه كه از روى لطف با او بگويد و غمى از او بردارد پيوسته در سايه رحمت الهى باشد تا مشغول اين اكرام باشد.
حليه المتّقين - علاّمه محمّد باقر مجلسی رحمه الله

آداب مهمانی :
1 - پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمودند: ((يكى از شيوه هاى گرامى داشتن برادر مؤ من آن است كه تحفه او را قبول كند و حاضر است تا برايش بياورد
به عنوان تحفه براى او مهيا سازد.))
2 - امام صادق (عليه السلام ) فرمودند: ((وقتى برادر مؤ من به خانه تو آمد، او را به خوردن تكليف كن . اگر قبول نكند، به آشاميدن تكليف كن . اگر قبول نكند تكليف كن كه دست و رويش را با آب يا عرق خوشبو بشويد.))
3 - سزاوار است كه مهمان روزه نگيرد، مگر به اجازه مهمان تا مبادا طعامى كه براى او درست مى كنند، ضايع شود.
4 - سزاوار است كه اهل خانه روزه نگيرند، مگر به اجازه مهمان تا مبادا او به سبب روزه ايشان شرم كند و طعام نخورد.
5 - پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمودند: ((حد ضيافت و مهمانى سه روز است .)) همچنين فرمودند: ((آن قدر نزد برادر مؤ من خود نمانيد كه او را درهم شكنيد و ديگر چيزى نداشته باشد تا خرج شما كند.))
6 - سزاوار است كه صاحب خانه مهمان را از كار در خانه منع كند و خودش ‍ كارها را انجام دهد.
7 - سزاوار است كه انسان ميهمان را به هيچ كارى امر نكند.
8 - صاحب خانه بايد هنگام آمدن ميهمان ، او را كمك كند تا داخل خانه شود و هنگام رفتن ، او را مدد نكند. زيرا اين عمل دليل بر خست نفس ‍ است . همچنين سزاوار است كه هنگام رفتن ميهمان توشه اى همراه او كند؛ توشه اى نيكو و خوشبو.
9 - از جمله حق ميهمان است كه صاحب خانه هنگام رفتن ميهمان تا در خانه همراه او برود.
10 - امام محمد باقر (عليه السلام ) فرمودند: ((چون شخصى به خانه كسى برود، هر جا كه صاحب خانه او را امر مى كند، همان جا بنشيند. چرا كه صاحب خانه امور مخفى خانه خود را بهتر مى داند.))
11 - سزاوار است كه انسان بر سر سفره اى كه او را نطلبيده اند، حاضر نشود.
12 - ميهمان نبايد بر صاحب خانه فشار آورد و نبايد بر او تحكم كند.
13 - صاحب خانه نبايد از ميهمان بپرسد كه امروز چيزى خورده است يا نه ، بلكه بايد هر چه حاضر دارد نزد او بياورد. امام صادق (عليه السلام ) فرمودند: ((اگر كسى هزار درهم صرف طعامى كند و مؤ منى از آن بخورد، اسراف نكرده است .))
14 - از جمله حق ميهمان بر گردن صاحب خانه آن است كه برايش خلال دندان حاضر كند.

 نظر دهید »

آداب و دعاهای وضو

30 اردیبهشت 1396 توسط ثریا

آداب و دعاهاي وضو :

و سزاوار آن است كه در حالت وضو رو به قبله بنشيني و در حين نظر كردن به آب بگويي :
امام محمّد باقر عليه السّلام فرمودندكه : هر گاه از براي وضو ساختن دست در آب وارد کردي، بگو:
بسم الله و بالله ، اللهم اجعلنى من التوابين ، و اجعلنى من المتطهرين .
بنام خدا، و به ياري خدا، خداوندا مرا از توبه كنندگان و از پاكيزه گان قرار ده .
دعاي هنگام وضو :
روايت شده است از امام جعفر صادق عليه السّلام که فرمودند :
روزي اميرالمؤمنين عليه السّلام با فرزند خود محمّد حنفيّه - رضي الله عنه - نشسته بود كه گفت : اي محمّد براي من ظرفي از آب بياور تا براي نماز وضو سازم. پس محمّد حنفيّه امتثال امر پدر بزرگوار نمود و براي وضوي آن حضرت آب آورد. پس حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام از آن آب به دست راست خود برداشتند و بر دست چپ ريختند و در آن حين اين دعا را خواندند:
بسم الله و الحمدلله الّذي جعل الماء طهورا و لم يجعله نجسا ؛
تبرّك مي جويم در ابتداي اين فعل به نام پروردگار خود، و سپاس و ستايش خدايي را كه آب را پاك و پاك كننده گردانيد (تا به آن خود را از آلودگي ها پاك سازيم)، و آن را نجس نگردانيد ( كه ما نتوانيم خود را به آن پاك سازيم). گفت : بعد از آن، حضرت استنجا فرمودند، يعني در مقام تطهير عورتين در آمدند و در آن حين اين دعا را مي خواندند:
اللّهمّ حصن فرجي ، و اعفه ، و استر عورتي ، و حرّمني علي النّار ؛
خدايا نگاه دار عورت مرا از ملامست به بدن نامحرم ، و نظر افتادن غير بر آن ، و بپوشان عورت مرا از چشم مردم ، و مرا بر آتش دوزخ حرام گردان . گفت : بعد از آن مضمضه كردند يعني سه مرتبه به دست مبارك آب در دهان كردند، و در آن حين مبادرت به خواندن اين دعا فرمودند:
اللّهم لقّني حجّتي يوم القاك ، و اطلق لساني بذكراك ؛
خدايا مرا تفهيم كن و حجت مرا به زبان من ده روزي كه به موقف لقاي تو در آيم ( تا به آن توسّل جويم به جواب آنچه از من پرسند)، و گويائي ده زبان مرا به ذكر خود تا هميشه به آن مشتغل باشم. گفت : بعد از آن استنشاق كردند يعني سه مرتبه به دست مبارك آب در بيني كردند و در آن حين اين دعا را خواندند :
اللّهمّ لا تحرّم علي ريح الجنّه ، و اجعلني ممّن يشمّ ريحها و روحها و طيبها ؛
خدايا بر من نسيم بهشت را حرام مگردان، و مرا از جمله ي آن كساني كه استشمام آن مي كنند و از نكهت و بوي خوش آن دِماغ جان را معطّر مي سازند قرار بده . گفت : بعد از آن روي مبارك را شستند و در حال شستن اين دعا را خواندند:
اللّهمّ بيّض وجهي يوم تسودّ فيه الوجوه و لا تسوّد وجهي يوم تبيضّ فيه الوجوه ؛
خدايا مرا روزي كه بندگان گناهكار تو از خجلت بسياري گناه خود سياه رو مي شوند، سفيد رو گردان و مرا روزي كه بندگان نيكو كردار تو در جزاي حسن كردار سفيد رو مي باشند، سياه رو مگردان . بعد از آن دست راست را شستند، و اين دعا را خواندند :
اللّهمّ اعطني كتابي بيميني و الخلد في الجنان بيساري و حاسبني حسابا يسيرا ؛
خدايا در موقف عرصات نامه ي اعمال مرا به دست راست من بده ، (و از تقصيرات من كه مقتض نامه به دست چپ دادن باشد در گذر) و خلود بهشت عنبر سرشت را به آساني به من ارزاني دار، و چون مرا در معرض حساب آري حساب مرا به آساني و سهولت انجام ده. بعد از آن دست چپ را شستند و اين دعا را خواندند:
اللّهمّ لا تعطني کتابي بشمالي و لا تجعلها مغلوله الي عنقي و اعوذبك من مقطّعات النّيران ؛
خدايا در موقف عرصات نامه ي اعمال مرا به دست چپ من مده، و آن را طوق گردن من مگردان، و پناه مي برم به رحمت و مغفرت تو از جامه هائي كه از قطعه قطعه ي آتش فراهم شده است . و بعد از آن مسح سر كردند و اين دعا را خواندند:
اللّهمّ غشّني رحمتك و بركاتك ؛
خدايا رحمت و بركات نعمت خود را شامل من ساز. بعد از آن پاها را مسح كردند و اين دعا را خواندند:
اللّهمّ ثبّتني علي الصّراط يوم تزلّ فيه الاقدام و اجعل سعيي فيما يرضيك عنّي ؛
خدايا مرا بر پل صراط بر پاي دار، و قدم هاي مرا از لغزيدن بر آن نگاه دار و همه ي سعي مرا بر امري كه متضمّن رضاي تو از من باشد، مصروف بدار. بعد از آن سر مبارك بالا كردند و به جانب محمّد حنفيّه نظر افكنده، فرمودند كه : اي محمّد، هر بنده از بندگان مؤمن كه وضو سازد مثل اين وضويي كه من گرفتم و بگويد مثل آنچه من گفتم در هر وقت، هر آينه خداوند در جزاي عمل او به ازاء هر قطره از قطرات آبي كه در آن وضو صرف كرده است، تا روز قيامت ملكي كه تقديس و تسبيح و تكبير او مي كرده باشد، بيافريند ، و ثواب عمل او را تا روز قيامت در نامه ي اعمال آن بنده ي مؤمن ثبت گردانند، و ذلك فضل الله يوتيه من يشاء ( مفتاح الفلاح . ص 41 – 44(
کتاب شريف (( مفتاح الفلاح )) تأليف محمّد عامِلي ( شيخ بهايي ) رحمه الله مي باشد.
* اندکي از کلمات و عبارات کتاب مفتاح الفلاح، با ادبيات روان تري نوشته شده است و با متن اصلي کتاب تفاوت ناچيزي دارد.

آداب وضو :

1 - مستحب است كه مصرف آب بيش از يك مد نباشد؛ (حدود 750 گرم )
2 - مسواك كردن ؛ هر چند با انگشت باشد. بهتر است كه با شاخه سبز شاخه اى كه هنوز خشك نشده است ، مسواك نمود. (چوب ادراك ) چرا كه مسواك نمودن ، دهان را پاكيزه ، بلغم را برطرف و حافظه را زياد مى كند و باعث خشنودى حق تعالى است . گفته اند كه دو ركعت نماز بعد از مسواك زدن از هفتاد ركعت نماز به غير مسواك با فضيلت تر است .
3 - اگر از ظرف وضو مى گيرد، آن را سمت راست خود قرار دهد و رو به قبله بنشيند.
4 - وقتى نگاهش به آب افتاد اين دعا را بخواند: الحمدلله الذى جعل الماء طهورا و لم يجعله نجسا؛ حمد و سپاس شايسته خدايى است كه آب را پاك كننده قرار داد و آن را نجس و ناپاك نساخت .
5 - گفتن نام خدا ؛ (بسم اللّه و بالله ).
6 - شستن دست ها قبل از شروع وضو و گفتن : اللهم اجعلنى من التوابين و اجعلنى من المتطهرين ؛ خدايا مرا از توبه كاران و از پاكيزه كنندگان قرار بده.
7 - سه بار مضمضه كردن (گرداندن آب در دهان ). بهتر است كه آب را بيرون بريزد و بگويد: ((اللهم لقنى حجتى يوم القاك و اطلق لسانى بذكرات ؛ خدايا دليلم را روزى كه ملاقات مى كنم تو را به دهانم گذار و زبانم را به ذكر خودت گويا كن !))
8 - سه بار استنشاق كردن ؛ يعنى آب در بينى كردن و بيرون ريختن و بگويد: اللهم لاتحرم على ريح الجنة واجعلنى ممن يشم ريحها و روحها و طيبها؛ خدايا بوى بهشت را بر من حرام مكن و مرا از كسانى قرار بده كه بو، نسيم و عطر بهشت را مى بويند.
9 - دو بار شستن صورت و دست ها.
10 - هنگام شستن صورت بگويد: اللهم بيض وجهى يوم تسود الوجوه و لاتسود وجهى يوم تبيض الوجوه خدايا مرا رو سفيد كن روزى كه صورت ها سياه مى شوند و سياه مكن رويم را روزى كه چهره ها سفيد مى شوند!))
11- با دست راست يك كف آب بردارد و در كف دست چپ بريز و سپس ‍ روى دست راست بريزد و بگويد: اللهم اعطنى كتابى بيمينى و الخلد فى الجنان ظهرى و لا تجعلها مغولة الى عنقى و اءعوذ الى عنقى و اءعوذ بك من مقطعات النيران ؛ خدايا نامه اعمالم را به دست چپم مده و آن را از پشتم نيز مده و آن را به گردنم نبند! پناه مى برم به تو از تكه هاى آتش !))
13 - مردها در شستن اول ، آب را بر پشت آرنج بريزند و در شستن دوم بر پيش آرنج قسمت داخلى بريزند؛ بر عكس زن ها.
14 - مستحب است كه آب روى قسمت بالاى آرنج ريخته شود.
15 - مستحب است كه آب را بر عضو بريزد، نه عضو را در آب فرو ببرد.
16 - مستحب است كه هنگام شستن ، دست را بر اعضا بكشد؛ هر چند بدون كشيدن دست ، شسته شود.
17 - مستحب است كه هنگام شستن صورت ، چشم ها را باز بگذارد.
18 - مستحب است كه در موقع مسح سر بگويد: اللهم غشنى رحمتك و بركاتك ؛ خدايا رحمت و بركاتت مرا فرا گيرد!
19 - سزاوار است كه هنگام مسح پاها بگويد: اللهم ثبتنى على الصراط يوم تزل الاقدام واجعل سعيى فيما يرضيك عنى يا ذاالجلال و الاكرام خدايا مرا بر صراط پا بر جا بدار؛ روزى كه پاها بلغزد و سعى و تلاش مرا در راهى قرار بده كه از من بپسندى اى صاحب جلال و اكرام !
20 - مستحب است كه بعد از اتمام وضو، بگويد: اللهم انى اسئلك تمام الوضوء و تمام الصلوة و تمام رضوانك و الجنه . الحمداللّه رب العالمين خدايا از تو درستى وضو و نماز و كمال رضوان و بهشت را مى خواهم . حمد براى خداست ؛ خدايى است كه پروردگار جهانيان است .
21 - خواندن سوره قدر؛ سه مرتبه بعد از وضو.
22 - استعمال بوى خوش.

مكروهات وضو :
1 - كمك گرفتن از ديگران در مقدمات قريبه وضو؛ مثل ريختن آب در دست وضو گيرنده .
2 - وضو گرفتن در محل استنجا؛ مثلا در توالت .
3 - وضو گرفتن از ظرفى كه طلاكوب يا نقره كوب است يا نقش صورت بر آن مى باشد.

وضو گرفتن با آب هاى زير مكروه مى باشد :
الف ) آبى كه در آفتاب گرم شده باشد.
ب ) آبى كه در غسل واجب به كار رفته باشد.
ج ) آب متعفن .
د) آب چاهى كه حيوانى در آن افتاده قبل از كشيدن آب چاه به مقدار معين .
ه ) آبى كه در آن مار يا عقرب يا قورباغه مرده باشد.
و) آب نيم خورده زن حائض . ز) آب نيم خورده موش ، اسب ، قاطر، الاغ و حيوان نجاستخوار و مردارخوار، بلكه آب نيم خورده همه حيوانات حرام گوشت.

 نظر دهید »

آداب شب و روز جمعه

30 اردیبهشت 1396 توسط ثریا

روزهاى هفته ، جمعه ويژگى خاصى دارد كه ما بخشى از آداب شب و روز جمعه را ذكر مى كنيم .

فضيلت شب و روز جمعه :
از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) روايت شده است كه : ((شب و روز جمعه بيست و چهار ساعت است و در هر ساعت ، حق تعالى ششصد هزار نفر را از جهنم آزاد مى كند.)) از امام صادق (عليه السلام ) نيز وارد شده است كه : ((هر كس ، مابين زوال (ظهر) روز پنج شنبه تا زوال روز جمعه بميرد، خداوند او را از فشار قبر پناه دهد.))
در روايات آمده است كه شب جمعه ، وقت استجابت دعاست . در روايتى ديگر آمده است كه چون شب جمعه مى آيد ماهيان دريا، از آب سر بيرون مى آورند و وحشيان صحرا، گردن مى كشند و حق تعالى را ندا مى كنند كه : پروردگارا ما را به گناه آدميان عذاب مكن ! از امام صادق (عليه السلام ) روايت شده كه : ((بپرهيزيد از گناه در شب جمعه ، كه عقوبت گناهان در آن شب مضاعف است ؛ چنانچه ثواب حسنات مضاعف است و هر كه معصيت خدا را در شب جمعه ترك كند، حق تعالى گناهان گذشته او را بيامرزد و هر كه در شب جمعه ، معصيتى را علانيه (علنى ) انجام دهد حق تعالى او را به گناهان جميع عمرش عذاب كند و عذاب آن آن گناه را بر او مضاعف كند.))

آداب شب جمعه :
1 - مستحب است كه در شب جمعه ذكر سبحان اللّه و اللّه اكبر و لا اله الااللّه را زياد بگويد.
2 - بسيار صلوات فرستادن در اين شب از مستحبات است . روايت شده است كه صلوات فرستادن در شب جمعه ، برابر است با هزار حسنه و محو مى كند هزار گناه را و بالا مى برد هزار درجه را. امام صادق (عليه السلام ) فرمودند: ((چون عصر روز پنج شنبه مى شود، ملائكه از آسمان به زير مى آيند با قلمهاى طلا و صحيفه هاى نقره و به غير از صلوات بر محمد و آل محمد (صلى الله عليه و آله و سلم ) تا غروب جمعه چيزى نمى نويسند.))
3 - مستحب است كه انسان در آخر روز پنج شنبه استغفار كند به اين نحو: استغفر اللّه الذى لا اله الا هو الحى القيوم و اتوب اليه توبة عبد خاضع مسكين مستكين لا يستطيع لنفسه صرفا و لا عدلا و لا ضرا و لا حيوة و لا موتا و لا نشورا و صلى اللّه على محمد و عترته الطيبين الطاهرين الخيار الابرار و سلم تسليما.
4 - خواندن سوره هاى بنى اسرائيل ، كهف ، سه طس ، الم سجده ، يس ، ص ، احقاف ، واقعه ، حم سجده ، حم دخان ، طور، اقتربت ، جمعه در شب جمعه مستحب است . اگر فرصت ندارد، سوره واقعه و سوره هاى قبل از آن كه ذكر شدند را بخواند. از امام صادق (عليه السلام ) روايت شده كه : ((هر كه در هر شب جمعه ، سوره بنى اسرائيل بخواند، نمى ميرد تا به خدمت حضرت قائم (عليه السلام ) برسد و از اصحاب آن حضرت باشد.))
5 - مستحب است كه خواندن شعر در شب جمعه ترك شود.
6 - مستحب است كه انسان در شب جمعه ، در حق مؤ منين زياد دعا كند.
7 - مستحب است كه دعاهاى وارده را در شب جمعه بخواند. امام صادق (عليه السلام ) فرمود: ((هر كه در شب جمعه در سجده آخر نافله شام هفت مرتبه اين دعا را بخواند چون فارغ شود آمرزيده شده باشد و اگر در هر شب ، چنين كند بهتر است و دعا اين است :
اللهم انى اسئلك بوجهك الكريم و اسمك العظيم اءن تصلى على محمد و آل محمد و اءن تغفرلى ذنبى العظيم .
دعاهاى ديگرى نيز وارد شده است كه در مفاتيح الجنان و كتب دعا موجود مى باشد.
8 - خواندن دعاى كميل در شب جمعه نيز مستحب مى باشد.
9 - سزاوار است كه دعاى اللهم يا شاهد كل نجوى كه در شب عرفه خوانده مى شود، خوانده شود.
10 - مستحب است كه انسان در شب جمعه ، ده مرتبه بگويد: يا دائم الفضل على البرية يا باسط اليدين بالعطية يا صاحب المواهب السنية صل على محمد و آله خير الورى سجية واغفرلنا يا ذاالعلى فى هذه العشية
11 - مستحب است كه انسان در شب جمعه ، انار تناول كند و در انار خود ديگرى را شريك نكند. همچنين سزاوار است كه دستمالى در زير آن پهن كرده تا دانه اش را ضبط كند، سپس از آن بخورد.
12 - مستحب است كه انسان بين دو ركعت نافله صبح و فريضه صبح روز جمعه صد مرتبه بگويد: سبحان ربى العظيم و بحمده استغفر اللّه ربى و اتوب اليه .
13 - مستحب است كه در سحر و شب جمعه اين دعا خوانده شود: اللهم صل على محمد و آله وهب لى الغداة ….
14 - مستحب است كه چون صبح روز جمعه طالع مى شود، اين دعا را بخواند: اصبحت فى ذمة اللّه و…
15 - مستحب است كه پيش از نماز صبح جمعه سه مرتبه بگويد: استغفر اللّه الذى لا اله الا هو الحى القيوم و اتوب اليه در روايت است هر كس اين را بخواند، گناهانش گر چه بيشتر از كف دريا باشد، آمرزيده مى شود(19).

آداب روز جمعه :
1 - مستحب است كه انسان در نماز صبح جمعه ، در ركعت اول ، سوره جمعه و در ركعت دوم توحيد را بخواند.
2 - مستحب است كه انسان بعد از نماز صبح جمعه ، پيش از آنكه سخن بگويد، اين دعا را بخواند تا كفاره گناهان او از جمعه تا جمعه ديگر باشد: اللهم ما قلت فى جمعتى هذه من قول او حلفت فيها من حلف او نذرت فيها من نذر فمشيتك بين يدى ذلك كله فما شئت منه اءن يكون كان و ما لم تشاءمنه لم يكن اللهم اغفرلى و تجاوز عنى اللهم من صليت عليه فصلواتى عليه و من لعنت فلعنتى عليه .
(بار خدايا هر چه گفته ام در اين جمعه از گفتارى يا هر سوگندى در آن خوردم يا هر نذرى در آن كردم ، خواست تو برابر همه آنهاست . هر كدام را كه بخواهى ، باشد، هست و هر كدام را نخواهى ، باشد، نباشد. خدايا بيامرزم و از من درگذر! خدايا هر كه را تو رحمت كنى رحمت او را بخواهم و هر كه را لعنت كنى ، لعنت او را جويم .)
3 - روايت است هر كه بعد از نماز ظهر و نماز صبح در روز جمعه و غير جمعه بگويد: اللهم صل على محمد و آل محمد و عجل فرجهم نمى ميرد تا حضرت قائم (عليه السلام ) را دريابد و اگر صد مرتبه اين صلوات را بخواند، حق تعالى شصت حاجت او را برآورد، سى حاجت از دنيا و سى حاجت از آخرت .
4 - مستحب است كه بعد از نماز صبح جمعه ، سوره الرحمن بخواند و بعد از: فباءى آلاء ربكما تكذبان بگويد: لا بشيى ء من آلائك رب اكذب (من به هيچكدام از نعمتهاى پروردگارم تكذيب ندارم .)
5 - شيخ طوسى رحمت اللّه فرموده كه سنت است بعد از نماز صبح روز جمعه صد مرتبه توحيد و صد مرتبه صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد و صد مرتبه استغفار كرده و هر يك از اين سوره ها را بخواند: نساء، هود، كهف ، صافات ، الرحمن .
6 - خواندن سوره احقاف و مؤ منين در روز جمعه ، مستحب است .
7 - خواندن سوره ((كافرون )) ده مرتبه قبل از طلوع آفتاب ، مستحب است .
8 - غسل جمعه ، استحباب زيادى دارد. همچنين مستحب است كه در موقع غسل كردن اين دعا را بخواند: اشهد اءن لا اله الا اللّه وحده لا شريك له و اشهد اءن محمدا عبده و رسوله اللهم صل على محمد و آل محمد واجعلنى من التوابين واجعلنى من المتطهرين .
وقت غسل جمعه از طلوع فجر تا زوال آفتاب (ظهر) است .
9 - شستن سر، با خطمى كه امان مى بخشد از پيسى و ديوانگى در روز جمعه مستحب است .
10 - گرفتن ناخن و شارب در روز جمعه مستحب است و فضيلت زياد دارد؛ روزى را زياد مى كند و از گناه پاك مى كند تا جمعه ديگر و امان مى بخشد از ديوانگى و خوره و پيسى . مستحب است كه انسان در حين اين عمل بگويد: بسم اللّه و بالله و على سنة محمد و آل محمد. در گرفتن ناخن ابتدا انگشت كوچك دست چپ را شروع كند و به انگشت كوچك دست راست ختم كند. همچنين در گرفتن ناخن هاى پاى خود چنين كند؛ پس ريزه هاى ناخن را دفن كند.
11 - استعمال بوى خوش و پوشيدن لباس پاكيزه در روز جمعه مستحب است .
12 - صدقه دادن در روز جمعه ، هزار برابر اوقات ديگر است .
13 - سزاوار است كه براى اهل و عيال چيز نيكو و تازه اى از ميوه و گوشت بخرد تا با آمدن جمعه شاد شوند.
14 - مستحب است كه انسان وقت ناشتا، انار بخورد و هفت برگ كاسنى پيش از زوال (ظهر) نيز بخورد. از امام موسى بن جعفر (عليه السلام ) روايت است كه هر كه يك انار در روز جمعه ، ناشتا بخورد تا چهل روز و اگر دو تا انار بخورد تا هشتاد روز و اگر سه انار بخورد تا صد و بيست روز دلش را نورانى گرداند و هر كه وسوسه شيطان از او دور گردد، معصيت خدا نكند و هر كه معصيت خدا نكند داخل بهشت مى شود.
15 - خوب است كه در روز جمعه خود را از كارهاى دنيا فارغ سازد و به آموختن مسائل دين مشغول شود. نه آنكه روز جمعه را به سير و گشت و تفرج در باغ ها، مصاحبت با اراذل و بى عاران ، مسخره گى ، عيب گويى مردمان خنده هاى قهقهه و خواندن اشعار، صرف كند.
16 - مستحب است كه انسان در روز جمعه ، هزار مرتبه صلوات بفرستد.
17 - زيارت حضرت رسول (صلى الله عليه و آله و سلم ) و ائمه طاهرين (عليهم السلام ) در روز جمعه ، ثواب دارد.
18 - رفتن به زيارت قبر پدر و مادر و اموات در روز جمعه فضيلت بسيار دارد.
19 - خواندن دعاى ندبه در صبح جمعه ، مستحب مى باشد.
20 - مستحب است كه انسان هنگام زوال شمس ، دعايى را كه محمد بن مسلم از حضرت صادق (عليه السلام ) روايت كرده است ، بخواند كه اول آن چنين است : لا اله الا اللّه و اللّه اكبر و سبحان اللّه و الحمد لله الذى لم يتخذ ولدا و….
21 - خواندن نماز ظهر جمعه به سوره جمعه و منافقون و نماز عصر به سوره جمعه و توحيد مستحب است .
22 - خواندن دعاى ((اللهم هذا يوم المبارك )) از صحيفه كامله ، سوره قدر و دعاى عشرات در روز جمعه مستحب است.

 نظر دهید »

آداب و فضيلت حجامت

30 اردیبهشت 1396 توسط ثریا

به سند صحيح از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه دوا چهار چيز است ؛ حجامت و دوا در بينى چانيدن و حقنه كردن و قى كردن .
در حديث ديگر منقول است كه آنحضرت گذشتند بر جماعتى كه حجامت ميكردند، فرمودند كه چه مي شد شما را اگر تأخير مي كرديد تا پسين روز يكشنبه كه درد را بيشتر از بدن مي كشد.
در حديث ديگر فرمود كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم در روز دوشنبه بعد از عصر حجامت كردند، به اجرت حجّام گندم دادند.
در حديث ديگر فرمود كه : حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم روز دوشنبه بعد از عصر حجامت مي كردند، و فرمود كه حجامت كردن در آخر روز دوشنبه درد را از بدن مي كشد، كشيدنى .
در روايت ديگر منقول است كه : شخصى ديد كه حضرت امام موسى عليه السّلام در روز جمعه حجامت مي كردند، گفت فداى تو شوم در روز جمعه حجامت مي كنى ؟ حضرت فرمود كه هرگاه خون زيادتى كند بر تو خواه در شب و خواه در روز آية الكرسى بخوان و حجامت بكن .
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه : هر كه حجامت كند در روز سه شنبه هفدهم يا چهاردهم يا بيست و يكم ماه، او را شفا دهد از دردهاى همه سال ، شفا بخشد او را از دردسر و درد دندان و ديوانگى و خوره و پيسى .
در روايت ديگر منقول است كه : شخصى ديد كه حضرت امام على نقى عليه السّلام در روز چهارشنبه حجامت مي كردند، گفت كه اهل مكّه و مدينه از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم روايت مى كنند كه هر كه در روز چهارشنبه حجامت كند، پيس شود ملامت نكند مگر خود را، فرمود كه دروغ مى گويند، كسى پيس مى شود كه مادرش در حيض به او حامله شده باشد.
از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه : هر كه خواهد حجامت كند بايد كه در روز پنجشنبه حجامت كند، به درستى كه در هر پسين جمعه خون از جاى خود حركت مي كند، از ترس قيامت و به جاى خود بر نمى گردد تا صبح روز پنجشنبه ، فرمود كه هر كه حجامت كند در روز پنجشنبه از آخر ماه در اوّل روز دردها را از بدنش مى كشد.
در حديث ديگر فرمود كه چون حجامت كنى و خون از محلّ حجامت بيرون آيد، پس بگو پيش از آن كه حجمه را بريزند بِسْمِ اللّهِ اَعُوذُ بِاللّهِ الْكَريمِ فى حَجامَتى هذِهِ مِنَ الْعَيْنِ فى الدَّمِ وَمِنْ كُلّ سُوءٍ.
در حديث ديگر فرمود كه : حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم حجامت در سر و درميان هر دو كتف و در پشت گردن مي كردند، يكى را نافعه مى ناميدند، ديگرى را مغيثه يعنى به فرياد رسنده و سيّم را منقذه يعنى خلاص كننده از بلاها.
در روايت ديگر فرمود كه : منقذه آن است كه از سر بينى شبر كنى به جانب بالا و به هر جاى سر كه برسد در آن جا حجامت كنى .
در روايت معتبر منقول است كه : حضرت امام موسى عليه السّلام در روز چهارشنبه حجامت مي كردند، تب برطرف نشد، پس در روز جمعه حجامت كردند و تب بر طرف شد.
در روايت ديگر منقول است كه : حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام بعد از عصر حجامت كردند، از حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام منقول است كه : حجامت كردن بدن را صحيح مي كند، عقل را محكم مي كند، فرمود كه حجامت مكنيد در روز چهارشنبه و در روز جمعه ساعتى هست كه هر كه در آن ساعت حجامت كند، بميرد.
در حديث ديگر فرمود كه : روز سه شنبه روز خون گرفتن است .
در روايت ديگر از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم نهى وارد شده است از حجامت كردن در روز چهارشنبه و از حضرت امام موسى علیه السّلام منقول است كه : در روز پنجشنبه حجامت بكند.
به سند معتبر از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه اگر در چيزى شفا هست در شيشه حجّام و در خوردن عسل است ، فرمود كه نيكو عادتى است حجامت ديده را جلا مي دهد و دردها را مي برد.
منقول است كه حضرت صادق عليه السّلام فرمود كه : جبرئيل براى حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم مسواك و حجامت را آورد. در فقه الرّضا مذكور است ، كه چون اراده حجامت كنى چهار زانو در پيش حجّام بنشين و بگو بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ اَعُوذُ بِاللّهِ الْكَريمِ فى حَجامَتى مِنَ الْعَيْنِ فى الدَّمِ وَمِنْ كُلّ سُوءٍ وَاَعْلالٍ وَ اَمْراضٍ وَ اَسْقامٍ وَ اَوُجاعٍ وَ اَسْاءَلُكَ الْعافِيَةَ وَ الْمُعافاةَ وَالشِّفاءَ مِنْ كُلِ داءٍ.
در حديث ديگر منقول است : به حضرت صادق علیه السّلام عرض كردند، كه مردم بد مي دانند حجامت را در روز شنبه و چهارشنبه فرمود، كه حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود، كه هر گاه كسى زيادتى خون در خود يابد البتّه حجامت كند كه مبادا او را بكشد، فرمود هر كه اوّل سه شنبه اي كه آذر ماه رومى است كه اوّل بهار است ، حجامت كند باعث صحّت بدن او مى شود.
حضرت امام محمّد باقر عليه السّلام فرمود كه : حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم را هيچ آزارى به هم نيم رسيد مگر آن كه پناه به حجامت مي بردند.
در حديث ديگر فرمود كه : حجامت سرّ شفاى همه دردهاست به غير از مرگ .
در حديث ديگر فرمود كه : هر كه نظر كند به اوّل حجمه كه از خون او بريزند امان مي يابد از درد چشم تا حجامت ديگر.
در روايتى از حضرت صادق علیه السّلام منقول است كه : چون حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم حجامت مي كردند، به آب سرد غسل مي كردند تا حرارت خون را فرو نشاند.
در حديث ديگر فرمود كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم اوّل در پشت گردن حجامت مي كردند، پس جبرئيل آمد و امر كرد آن حضرت را به حجامت ميان دو كتف .
در حديث ديگر مروي است كه : حضرت صادق عليه السّلام حجامت كردند و بعد از حجامت سه پارچه قند با نبات طلبيدند و تناول نمودند، فرمودند كه خون صافى را متولّد مى كند، حرارت را قطع مي كند.
از حضرت امام على النّقى عليه السّلام منقول است كه : انار شيرين بعد از حجامت خون را ساكن مي كند، خون اندرون را صاف مي كند.
از حضرت صادق علیه السّلام منقول است كه : حجامت روز شنبه باعث ضعف مى شود.
در روايت ديگر منقول است كه : بسيار بود حضرت امام رضا عليه السّلام در ميان شب زيادتى خون مى يافتند، در آن وقت حجامت مي كردند.
از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه : در ماه مبارك رمضان به تر آن است كه حجامت را در شب بكنند، فرمود كه حجامت ما در روز يكشنبه است ، حجامت شيعيان ما در روز دوشنبه است ، فرمود كه زينهار كه ناشتا حجامت مكن تا اندك چيزى بخورى كه بيش تر باعث بيرون آمدن خون و قوّت بدن مى شود، فرمود كه چون بعد از اكل(غذا خوردن) حجامت كنند خون جمع مى شود و خون فاسد را بيرون مي كند، اگر پيش از اكل باشد خون صالح بيرون مي رود و خون فاسد در بدن مي ماند.
زياد شحام مى گويد كه به خدمت حضرت صادق عليه السّلام بودم ، كه حجّام را طلبيدند و فرمودند كه محجمه خود را بشو و بند كن پس انارى طلبيدند و تناول فرمودند، چون از حجامت فارغ شدند انار ديگر طلبيدند و تناول فرمودند، گفتند كه خوردن انار در اين وقت صفرا را فرو مى نشاند.
حضرت امام محمّد باقر عليه السّلام از ابو بصير پرسيدند، كه مردم بعد از حجامت چه چيز مى خورند؟ گفت برگ كاسنى و سركه ، فرمود كه باكى نيست .
از حضرت امام موسى عليه السّلام منقول است كه : كسى خواهد حجامت كند در روز شنبه حجامت بكند، فرمود كه حجامت كردن در روز يكشنبه شفاى هر درد است .
در روايتى وارد شده كه نبايد حجامت كرد، در روز چهار شنبه هر گاه قمر در عقرب باشد.
از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه : روز پنجشنبه خون در موضع حجامت جمع مى شود. پس چون ظهر شد در بدن متفرّق مى شود، پس حجامت را پيش از ظهر بكنيد.
در حديث ديگر نهى فرموده از حجامت كردن در وقت ظهر روز جمعه .
از حضرت امام موسى عليه السّلام منقول است كه : در هفتم ماه حزيران رومى كه در اوايل تابستان است ، حجامت بكن ، اگر نشود درچهاردهم بكن .
حضرت صادق عليه السّلام فرمود كه حجامت را در آخر روز به جا آوريد.
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه حجامت در گودى پشت سر موجب غلبه فراموشى است .
حضرت صادق علیه السّلام فرمود كه : حجامت سر به فرياد رسنده است و براى هر دردى نافع است ، غير از مرگ پس از هر دو طرف ابرو شبر كردند به جانب پشت و به آن جا كه انگشت ها مي رسيد نشان داد، كه آن جا حجامت مى بايد كرد.
در روايت ديگر منقول است كه : در روز سه شنبه ساعتى هست كه اگر حجامت در آن ساعت اتفاق افتد، خون بند نمى شود تا بميرد، فرمود كه هر كه در وقت ظهر روز جمعه حجامت كند و بلائى به او برسد ملامت نكند مگر خود را.
در حديث ديگر فرمود كه آية الكرسى بخوان و در هر روز كه خواهى حجامت كن و فرمود كه حجامت سر نافع است ، براى ديوانگى و خوره و پيسى و درد دندان .

حليه المتّقين - علاّمه محمّد باقر مجلسی رحمه الله

 نظر دهید »

آداب دعا كردن

30 اردیبهشت 1396 توسط ثریا

1 - حضور قلب .
2 - خضوع و فروتنى .
3 - اميدوارى .
4 - شناخت خدا و اعتقاد به قدرت او و علم او به نياز.
5 - اميدوارى به خدا و قطع اميد از ديگران .
6 - پرهيز از گناه به ويژه ستم مالى و آبرويى به مردم .
7 - گريستن . روايت شده است : ((بين بهشت و جهنم ، گردنه اى است كه كسى از آن عبور نمى كند، مگر كسانى كه از ترس خدا، خيلى گريه كرده باشند.))
8 - سپاس و ستايش خداوند.
9 - ذكر نامهاى خدا كه مناسب دعايش مى باشد و نيز گفتن نعمتهاى خداوند و شكر آن ، بيان گناهان و آمرزش خواستن براى آنها.
10 - درنگ و عجله نكردن و اصرار و پافشارى در دعا. زيرا خداوند درخواست كننده لجوج را دوست دارد و حداقل پافشارى اين است كه دعاى خود را سه بار تكرار كرده و خواسته خود را سه بار بگويد.
11 - پنهان دعا كردن . زيرا هم فرمان خداوند را كه مى فرمايد: ((در پنهان دعا كنيد)) اجابت كرده و هم از آفت ريا دور مى ماند. روايت شده است : ((دعاى پنهانى ، برابر با هفتاد دعاى آشكار است )).
12 - شريك ساختن ديگران در دعا.
13 - با ديگران دعا كردن . دعا در جمع نيز باعث اجابت است . بهترين جمعيت براى دعا، چهل نفر است . چهار نفر هم مى توانند هر كدام ده بار دعا كنند و اگر نتوانست در جمع دعا كند، خود نيز مى تواند چهل بار دعا كند.
14 - تضرع در دعا به همراه قلب خاضع و بدن متواضع و چاپلوسى . خداوند به حضرت موسى (عليه السلام ) وحى كرد: ((موسى ! هنگامى كه مرا مى خوانى ترسان باش ، صورت خود را خاك آلوده كن و با اعضاى مهم بدنت ، برايم سجده كن … قلبت را با ترس از من بميران . زنده دل و كهنه لباس باش …))
15 - صلوات فرستادن بر محمد (صلى الله عليه و آله و سلم ) و آل او (عليهم السلام ) در اول و آخر دعا باعث اجابت دعا است .
16 - پاكدلى و روى آوردن با تمام وجود به خداوند.
17 - دعا كردن قبل از بلا.
18 - شريك نمودن ديگران در دعا و قبل از خود، آنان را دعا كردن .
19 - بلند كردن كف دستها هنگام دعا.
20 - در دست داشتن انگشترى عقيق يا فيروزه . از امام صادق (عليه السلام ) روايت شده : ((هيچ كف دستى به سوى خداى متعال بلند نشده است كه نزد او محبوبتر باشد از كفى كه انگشتر عقيق در آن است .))
21 - صدقه دادن قبل از دعا، باعث اجابت دعا مى گردد.
22 - انتخاب اوقات مخصوصى براى دعا، مثل شب و روز جمعه ، بين ظهر و عصر روز چهارشنبه براى نفرين كردن كفار، وقت نماز عشاء، يك ششم اول از نيمه دوم شب ، آخر شب تا طلوع فجر، بين طلوعين ، سه شب قدر در ماه رمضان كه برترين آن شب بيست و سوم است ، شبهاى احياء كه عبارتنداز: شب اول رجب ، نيمه شعبان ، عيد فطر و قربان و روز عرفه ، فطر و قربان ، هنگام وزيدن بادها، باريدن باران ، از بين رفتن سايه ها و ريختن اولين قطره خون مقتول مؤ من ، هنگام اذان ظهر و از طلوع فجر تا طلوع خورشيد، بعد از نمازهاى واجب ، وتر، فجر و نماز ظهر و مغرب .
23 - مكانهاى خاص نيز به اجابت دعا كمك مى كنند. مانند: ((راءس ‍ الحسين و مكانى كه زير گنبد آن قرار دارد)).
24 - حالات عالى مانند رقت قلب .
25 - طهارت ، نماز و روزه.

 نظر دهید »

آدابی كه موجب زيادی عقل می شوند

30 اردیبهشت 1396 توسط ثریا

1 - مسواك كردن
2 - استعمال بوى خوش
3 - مسافرت كردن
4 - تجارت كردن
5 - مشاوره كردن
6 - حجامت كردن
7 - خوردن شنبليله
8 - خوردن سركه
9 - خوردن كندر
10 - خوردن كرفس
11 - خوردن ترنج
12 - خوردن به
13 - خوردن سداب
14 - خوردن كدو
15 - خوردن چغندر

مكروهاتى كه باعث كمى عقل مى شوند :
1 - شوخى و مزاح كردن زياد
2 - پرهيز از خوردن گوشت تا چهل روز
3 - بول كردن در آب ايستاده (راكد)
4 - زياد خوردن گوشت حيوانات وحشى
5 - دست كشيدن از تجارت

 نظر دهید »

آداب ايّام حمل و روز ولادت و نام نهادن طفل

30 اردیبهشت 1396 توسط ثریا

از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه زن حامله بِه بخورد تا فرزندش خوشبوتر و رنگ فرزند صاف تر باشد.
به سند معتبر منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود كه اوّل چيزي كه زن زائيده بخورد بايد كه رطب باشد چنان چه حق تعالى به حضرت مريم فرمود كه بعد از زائيدن حضرت عيسى رطب بخورد گفتند كه اگر وقت رطب نباشد چه كند؟ فرمود كه نه دانه خرما از خرماهاى مدينه بخورد و اگر نباشد نه دانه از خرماهائي كه باشد بخورد به درستي كه حق تعالى مي فرمايد كه به عزّت و جلا خودم سوگند كه هر زنى تازه زائيده كه رطب بخورد فرزند او را بردبار گردانم .
در حديث معتبر از حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام منقول است كه زنان را بعد از ولادت فرزند خرماى برنى بخوارنيد تا آن كه فرزند زيرك و بردبار شود.
در حديث ديگر از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه به زنان حامله بخورانيد كندر به درستي كه طفل در شكم مادر كندر غذاى او شود دلش محكم و عقلش زياد مي شود و اگر پسر باشد شجاع مي شود و اگر دختر باشد سرينش بزرگ و به سبب اين نزد شوهر عزيز مي باشد.
در حديث معتبر منقول است كه حضرت على بن الحسين صلوات اللّه عليه چون وقت ولادت زن مي شد مي فرمود كه زنان را از خانه بيرون كنيد كه اوّل مرتبه نظر زن بر عورت طفل نيفتد.
منقول است كه چون به آن حضرت بشارت فرزند مي دادند نمي پرسيد كه پسر است يا دختر بلكه اوّل مي پرسيد كه خلقتش درست است ؟ پس اگر مي گفتند كه درست است و عيبى در خلقتش نيست مي فرمود اَلْحَمْدُالِلّهِ الَّذى لَمْ يَخْلُقْ مِنّى شَيْئا مشوها يعنى سپاس خداوند را كه از من نيافريد فرزندي را كه قبيح و معيوب باشد.
از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه چون فرزند متولّد شود به قدر عدسى از جاوشير بگير و در آب حل كن و دو قطره در بينى راست طفل و يك قطره در بينى چپش بريز و در گوش راستش اذان بگو و در گوش چپش اقامه بگو پيش از آن كه نافش را ببرند كه اگر چنين كنى هرگز ترس به او نرسد و ام الصّبيان او را ضرر نرساند.
در حديث ديگر فرمود كه قابله با ديگرى را بگوئيد كه اقامه در گوش راستش بگويند كه هرگز ضرر جنّيان به او نرسد و ديوانه نشود.
حضرت امام محمّد باقر عليه السّلام فرمود كه كام طفل را به آب فرات برداريد و اقامه در گوشش بگوئيد.
در روايت ديگر وارد شده است كه كامش را به آب فرات و تربت امام حسين عليه السلام برداريد و اگر آب فرات نباشد به آب باران برداريد.
از حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام منقول است كه كام فرزندان خود را به خرما برداريد كه حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه وآله وسلّم چنين كرد با امام حسن و امام حسن صلوات اللّه عليهما وحضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود كه هركه فرزندى از او متولّد شود بايد كه اذان در گوش راست او و اقامه در گوش چپ او بگويد كه نگاه دارنده او است از شرّ شيطان .
از حديث ولادت حسنين صلوات اللّه عليهما ظاهر مي شود كه مكروه است طفل را در ابتداى ولادت در جامه زرد پيچيدن و سنّت است كه در جامه سفيد پيچند.
از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه كام طفل خود را به تربت حضرت امام حسين عليه السلام برداريد كه امان مي دهد او را از دردها و بلاها.
از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه شخصى را تهنيت فرمود براى پسرى كه خدا به او عطا كرده بود و گفت رَزَقَكَ اللّهُ شُكْرَ الْواهِبِ وَبارَكَ لَكَ فى اَلْمَوهُوبِ وَبَلَغَ بِهِ اَشُدَّهُ وَرَزَقَكَ بِرَّهُ يعنى خدا روزى كند تو را شكر آن خداوندى كه فرزند را به تو بخشيده است و بركت دهد براى تو در آن چه به تو بخشيده است و او را به نهايت قوّت برساند و روزى كند تو را نيكى او يعنى به تو نيكوكار باشد و نزديك به اين عبارات .
به سند بسيار از حضرت امام حسن عليه السّلام منقول است كه ابن ادريس عليه الرحمة در كتاب سراير از حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام روايت كرده است هر گاه بر زن دشوار شود درد زائيدن بنويسد از براى او در پوست اين آيات را و به ريسمان ببندد بر ران راستش و چون وضع حمل بشود باز كن آيات اين است:
«بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم كَاءَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ ما يُوَعدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا اِلاّ ساعَةً مِنْ نَهارٍ كَاءَنَّهُمَّ يَوْمَ يَرَوَنَها لَمْ يَلَبُثَوُا اِلاّ عَشَيّةً اَوْضُحاها اِذْقالَتْ اِمْرَاءَة عِمْراانِ رَبِّ اِنّى نَذَرْتُ لَك مافى بَطْنى مُحَرَّرا».
مؤلّف كتاب طبّ الائمه روايت كرده است كه شخصى به خدمت حضرت امام محمّد باقر عليه السّلام آمد و گفت زن من از درد زائيدن مشرف بر مردن شده است حضرت فرمود كه برو اين آيه را بر او بخوان:
« فَاءَجائَها الْمَخاضُ اِلى جِذْعِ النَّخْلَةِ قالَتْ يالَيْتَنى مِتُّ قَبْلَ هذا وَكُنْتُ نَسْيا مَنْسيّا فَناديها مِنْ تَحتِها اَلاّ تَحْزَنى قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحَتَك سَريّا وَهُزّى اِلَيكِ بِجِذْعِ النَّخَلَةِ تُساقِطْ عَلَيْكِ رُطَبَا جَنِيّا پس بآواز بلند بگو وَاللّهُ اَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ اءمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَيْئا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَاْلاَبصارَ وَاْلاَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُروُنَ كَذلِكَ اخْرُجْ اَيُّها الطَّلَقُ اُخْرُجْ بِاِذْنِ اللّهِ» چون بخوانى در ساعت نجات مي بايد به يارى خدا.
به سند ديگر از آن حضرت روايت كرده است كه براى دشوارى زائيدن اين آيات را در ظرف پاكيزن به مشك و زعفران بنويسند و به آب چاه بشويند و بخورد آن زن بدهند و برشكم و فرجش بپاشند كَاءَنَّهُمْ يَوُمَ يَرَوْنَها لَمْ يَلْبَثُوا اِلاّ عَشيَّةً اَوْضُحاها كَاءَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مايُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا اِلاّ ساعَةً مِنْ نَهارٍ بَلاغٌ فَهَلْ يُهْلِكُ اِلاّ الْقُومُ الْفاسِقُونَ لَقَدْ كانَ فى قَصَصِهِمْ عِبْرَةً لاُِولى اْلاَلْبابِ ما كانَ حَديثا يَفْتَرى وَلكِنْ تَصْديقَ الَّذى بَيْنَ يَدَيْهِ وَ تَفْصيلَ كُلِ شَيْئىٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَومٍ يُؤْمنُونِ.
به سند ديگر از حضرت صادق علیه السّلام روايت كرده است كه اين آيات را از براى حامله در كاغدى بنويسد و در وقتي كه داخل شود در ماهي كه در آن ماه وضع حمل او مي شود و چيزى بر آن بپيچند امّا گره نزنند و بر كمر آن زن بيندند چون چنين كنند درد و آزار زائيدن به او نرسد و بعد از زائيدن به زودى بگشايند و يك ساعت با او نگذارند آيات اين است:
« اَوَلَمْ يَرَالَّذينَ كَفَرُوا اَنَّ السَّمواتِ وَاْلاَرْضَ كانَتا رَنَقا فَفَتَقْناهُماوَجَعَلْنا مِنَ الْماءِكُلَّ شَيىٍء حَى اَفَلايُؤْمنُونَ وَآيَةٌ لَهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النهاارَ فَاِذا هُمْ مُظْلِمُونَ وَالشَّمْسُ تَجْرى لِمُسْتَقَرٍّ لَها تَقْديرُ الْعَزيزِ الْعَليمِ وَالْقَمَرُ قَدَّرْناهُ مَنازِلَ حَتّى عادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَديمِ لاالشَّمْسُ يَنْبَغى لَها اَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلا اللّيْلُ سابِقُ النَّهارِ وَكُلُّ فى فَلَكٍ يَسْبَحُونَ وَآيَةٌ لَهُمْ اَنّا حَمَلْنا ذُرّيَتَهُمْ فى الْفُلِك الْمَشْحُونَ وَخَلَقْنا لَهُمْ مِنْ مِثْلِهِ مايَر كَبُونَ وَاِنْ نَشَاءْ نَغْرِقْهُمْ فَلا صَريخَ لَهُمْ وَلا هُمْ يُنْقَذُونَ اِلاّ رَحْمَةً مِنّا وَ مَتاعا اِلى حينٍ وَنْفِخَ فى الصُّورِ فَاِذا هُمْ مِنَ اْلاَجْداثِ اِلى رَبِّهِمْ يَنْسلُونَ و درپشت كاغذ اين آيات را بنويسد كَاءَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مايُوْعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا اِلاّ ساعَةً مِنْ نَهارٍ بَلاغٌ فَهَلْ يَهْلِكُ اِلاّ الْقَوْمُ الْفاسِقُونَ كَاءَنَّهُمَّ يَوْمَ يَرَوْنَها لَمْ يَلْبَثُوا اِلاّ عَشِيَّةً اَوْضَحيها.»

از حضرت امام محمّد باقر عليه السّلام منقول است كه راست ترين نام ها نامى است كه دلالت بر بندگى خدا كند مثل عبداللّه و به ترين نام ها نام پيغمبران است .
از حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام منقول است كه فرزند را در شكم مادر نام بگذاريد و اگر نام نگذارى سقط مي شود و در قيامت با پدر خود گويد كه چرا مرا نام نگذاشتى و رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله وسلّم محسن فرزند حضرت فاطمه را در شكم نام گذاشت و محسن آن فرزند است كه بعد از حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم هنوز در شكم بود كه عمر عليه اللّعنه او را شهيد كرد.
از حضرت امام موسى عليه السّلام منقول است كه اوّل نيكى كه پدر با فرزند خود مي كند آن است كه او را نام نيكى بگذارد.
حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود كه هر كه چهار فرزند از براى او به وجود آيد و هيچ يك را به نام من مسمّى نسازد مرا جفا كرده است .
در حديث ديگر از امام موسى عليه السّلام منقول است كه فقر و بينوائى داخل خانه نمي شود كه در آن خانه نام محمّد يا احمد يا على يا حسن يا حسين يا جعفر يا طالب يا عبداللّه يا فاطمه بوده باشد.

در فقه الرّضا عليه السلام مذكور است كه نام را در روز هفتم تعيين بكنيد و بدان كه از جمله اعمالي كه در وقت ولادت سنت مؤكّد است غسل دادن طفل است و بعضى واجب مي دانند و احوط آن است كه نيّت كند كه غسل مي دهم اين طفل را از براى رضاى خدا و سرش اوّل بشويد و بعد از آن جانب راستش را و بعد از آن جانب چپش را.

حليه المتّقين - علاّمه محمّد باقر مجلسی رحمه الله

آداب دوران باردارى :
1 - ماه اول ، هر روز ناشتا به مقدار دو عدد خرما بخورد و به آن سوره ((قدر)) بخواند.
2 - ماه دوم ، هر روز ناشتا كمى عناب بخورد و به آن سوره ((توحيد)) بخواند.
3 - ماه سوم ، هر روز يك عدد سيب بخورد و به آن سوره ((آية الكرسى )) بخواند.
4 - ماه چهارم ، هر روز انجير بخورد و به آن سوره ((تين ))بخواند.
5 - ماه پنجم ، هر روز يك عدد تخم مرغ بخورد و به آن سوره ((حمد)) بخواند.
6 - ماه ششم ، هر روز انار بخورد و به آن سوره ((اءنا فتحنا)) بخواند.
7 - ماه هفتم ، هر روز به بخورد و به آن سوره ((يس )) بخواند.
8 - ماه هشتم ، هر روز مقدارى نبات و زعفران را بكوبد و به آن سوره ((نصر)) بخواند.
9 - ماه نهم ، هر روز شير و خرما بخورد و به آن سوره ((دهر)) بخواند.
زمانى كه نوزاد تكان خورد، سوره توحيد بخواند و صلوات بفرستد. همچنين در طول دوران باردارى هر روز دعاى عهد، زيارت عاشورا و دعاى توسل را بعد از نماز صبح بخواند.
هر روز چهار مرتبه سوره توحيد بخواند و در طول اين دوران يك بار اين قرآن را ختم كند و در ماه آخر براى راحتى زايمان ، سوره مريم را بخواند. ضمنا در طول اين دوران بايد چهل روز سوره يوسف و چهل روز سوره انعام را بخواند.

 نظر دهید »

آدابی كه موجب صحّت بدن می شوند

30 اردیبهشت 1396 توسط ثریا

1 - روزه گرفتن
2 - مسافرت كردن
3 - خوددارى كردن از انداختن آب دهان در مسجد
4 - كم خوردن
5 - خوردن آب به حال ايستاده در روز
6 - نخوردن طعام مگر وقتى كه گرسنه باشد
7 - دست كشيدن از خوردن در حالى كه هنوز سير نشده باشد
8 - جويدن طعام به طور كامل پيش از فرو دادن
9 - دفع بول و غايط در وقت خواب
10 - كم آب خوردن
11 - خوردن ميوه در اوايل فصل آنها
12 - حفظ نمودن خود از سرما در فصل پاييز و حفظ نكردن از سردى هوا در بهار
13 - خوردن بيست و يك دانه مويز سرخ هر صبح ناشتا
14 - خوردن آب باران
15 - شستشوى دست ها پيش از خوردن غذا
16 - ريختن آب سرد به قدمها بعد از خارج شدن از حمام
17 - خوردن سه كف از آب گرم حمام
18 - به جا آوردن حج و عمره
19 - خواندن نماز شب

مكروهاتی كه موجب بيماری بدن می شوند :
1 - خوردن بين نهار و شام
2 - ايستاده آب خوردن در شب
3 - شام نخوردن
4 - پرخورى
5 - آشاميدن آب در بين غذا خوردن
6 - نشستن در آفتاب
7 - خوردن گوشت خام
8 - نشستن در جاى نمناك
9 - آب خوردن زياد
10 - بالا رفتن از پله ها
11 - مجامعت با زن سالخورده
12 - زياد ماهى خوردن
13 - خوردن چوبك
14 - غم و غصه خوردن

 نظر دهید »

آدابی كه نور چشم را زياد می كنند

30 اردیبهشت 1396 توسط ثریا

1 - قرآن خواندن ، نه از حفظ
2 - پوشيدن كفش زرد
3 - سرمه كشيدن
4 - خضاب نمودن با حنا
5 - تراشيدن موى سر از بيخ
6 - مسواك نمودن
7 - شستن دست بعد از خوردن غذا
8 - نگاه كردن به سبزه و گياهان سبز
9 - نگاه كردن در آب روان و دريا
10 - نگاه كردن به صورت زيبا
11 - خواندن نماز شب
12 - گرفتن ناخن ها در روز پنج شنبه
13 - خواندن آيه الكرسى
14 - خوردن مرزه همراه با نمك
15 - خوردن سياه دانه با گردو
16 - خوردن گوشت
17 - خوردن پياز
18 - خوردن به
19 - خوردن كندر

مكروهاتی كه موجب كمی نور چشم می شوند :
1 - كندن موهاى زير بغل
2 - زيادى موى سر
3 - پوشيدن كفش سياه
4 - خوردن ماهى

 نظر دهید »

آداب تيمّم

30 اردیبهشت 1396 توسط ثریا

آداب تيمّم :

1 - مستحب است چيزى كه بر آن تيمم مى شود، گردى داشته باشد كه به دست بماند.
2 - مستحب است بعد از زدن دست بر چيزى كه گرد دارد، دست را بتكاند كه گرد آن بريزد.
3 - مستحب است براى تيمم ، نقطه بلندتر زمين را انتخاب كند.
4 - تيمم به زمين شوره زارى كه زيادى نمك آن به قدرى است كه اسم زمين بر آن صادق است ، مكروه مى باشد.
5 - تيمم كردن بر رمل (ريگ ) و ماسه مكروه است.

 نظر دهید »

دعاهاي موقع خوردن غذا و بعد از آن

30 اردیبهشت 1396 توسط ثریا

در بيان دعای وقت طعام خوردن :

از حـضـرت رسـول صـلّى اللّه عـليـه وآله وسـلّم مـنـقول است كه چون خوان را مي گذارند چهار هزار ملك در دور آن احاطه مي كنند اگر بنده بسم اللّه گـفـت مـلائكـه مـي گـويـنـد خـدا بـركـت فرستد بر شما و بر طعام شما پس با شيطان مي گويند بيرون رو اى فاسق كه تو را بر ايشان سلطنتى نيست و بعد از فارغ شدن اگر گـفـتـنـد اَلْحـَمـْدُلِلّهِ مـلائكـه مـي گـويند كه ايشان جماعتى اند كه نعمت داد خدا بـه ايـشـان پـس ادا كـردنـد شـكـر پـروردگـار خـود و اگـر بـِسـْمِ اللّه در اوّل نـگـفـتـنـد مـلائكه به شيطان مي گويند كه بيا اى فاسق و با ايشان طعام بخور و اگر خوان را برداشتند و ايشان حمد الهى نكردند ملائكه مي گويند كه ايشان گروهى اند كه خدا به ايشان نعمت داد و ايشان پروردگار خود را فراموش ‍ كردند.
در حـديـث مـعـتـبـر از حـضـرت ابـي عـبـداللّه صـلوات اللّه عـليـه مـنـقـول اسـت كـه چـون خـوان را بگذارند بگو بِسْمِ اللّهِ و چون شروع كنى بـه خـوردن بـگـو بـِسْمِ اللّهِ عَلى اَوَّلهِ وَ آخِرِهْ و چون خوان را بردارند بگو اَلْحَمْدُلِلّهِ.
از حـضـرت امـيـرالمـؤمـنـيـن عـليـه السـّلام مـنـقـول اسـت كـه هـر كـه نـام خـدا بر اوّل طـعـام بـبـرد و حـمـد خـدا را در آخـر بـكـنـد هـرگـز از آن طـعـام از او سؤال نكنند.
بـه سـنـد حـسـن از حـضـرت صادق عليه السّلام منقول است كه هرگاه مسلمانى خواهد كه طعام بـخـورد و چون لقمه را بردارد و بگويد بِسْمِ اللّهِ وَ الْحَمْدُلِلّهِ رَبّ الْعالَمينَ پيش از آن كه لقمه به دهانش رسد خداي تعالى گناهانش را بيامرزد.
در حـديـث ديـگـر مـنـقـول اسـت كـه چـون سـفـره نـزد حـضـرت رسـول صـلّى اللّه عـليـه وآله وسلّم مي گستردند اين دعا مي خواندند سُبْحانَكَ اَلَلّهُمَّ ما اَحْسَنَ ماتَبْتَلينا سُبْحانَكَ ما اَكْثَرَ ماتُعْطينا سُبْحانَكَ ما اَكْثَرَ ماتُعافينا اَللّهُمَّ اَوْسِعْ عَلَيْنا وَعَلى فُقَراءِ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤمِناتِ وَ الْمُسْلِمينَ وَ الْمُسْلِماتِ.
در روايـت مـعـتبر ديگر منقول است كه چون طعام نزد حضرت امام زين العابدين علیه السّلام مى گـذاشـتـنـد اين دعا مى خواندند اَللّهُمَّ هذا مِنْكَ وَ مْن فَضْلِكَ وَعطائِكَ فَبارِكْ لَنافيهِ وَسـَوِّغـْناهُ وَ ارْزُقْنا حَلَفا اِذا اءَكَلْناهُ وَ رُبَّ مُحْتاجٍ اِلَيْهِ رَزَقْتَ فَاَحْسَنْتَ اَللّهُمَّ اجْعَلْنا مـِنْ اَلشـّاكِرينَ و چون خوان را برمي داشتند اين دعا مي خواندند اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى حـَمـَلَنـا فـى الْبـَرّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقَنا مِنَ الطَّيّباتِ وَ فَضَّلَنا عَلى كَثيرٍ مِنْ خَلْقِهِ مِمَّنْ خَلَقَ تَفْضيلا.
از حـضرت صادق عليه السّلام منقول است كه نام خدا برطعام ببريد چون فارغ شويد بگوئيد اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى يُطْعِمُ وَلايُطْعَمْ.
در حـديـث ديـگـر مـنـقـول اسـت كـه چـون خـوان را بـر مـي داشـتـنـد حـضـرت رسـول صـلّى اللّه عـليـه وآله وسـلّم ايـن دعـا مـيـخـوانـدنـد:اَلّلهـُمَّ اَكـْثـَرْتَ وَ اَطَبْتَ وَ بارَكْتَ ماشَبَعْتُ وَ اَرْوَيْتُ اَلْحَمْدُللّهِ الَّذى يُطْعِمُ وَلايُطْعَمُ.
در حـديـث حـسـن از حـضـرت امـام جـعـفـر عـليـه السّـلام منقول است كه فرمود پدرم بعد از طعام اين دعا مي خواندند اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى اَشْبَعَنا فى جائِعينَ وَ اَرْوانا فى ظامِئينَ وَ اوانا فِى ضاحينَ وَحَمَلَنا فى راجلينَ وَ امَنَنا فى خائِفينَ وَ اَخْدَمَنا فى عانينَ.
در حـديـث كالصحيح از زراره منقول است كه با حضرت صادق عليه السّلام طعام خوردم بسيار مي گفت اَلْحَمْدُالِلّهِ الَّذى جَعَلَنى اَشْتَهيهِ.
در حـديـث مـعـتـبـر ديـگـر از آن حـضـرت مـنقول است كه روزى حضرت اميرالمؤمنين علیه السّلام مـي فـرمـودنـد كـه مـن ضامنم از براى كسي كه بِسْمِ اللّهِ بر طعام بگويد كه آزارش نـكـنـد. (شخصی گفت بسم الله گفتم) و آزار كـشـيـدم حـضـرت فـرمـود كـه شـايـد چـند رنگ طعام خورده باشى بر بعضى بِسْمِ اللّهِ گفته باشى و بر بعضى نگفته باشى .
در حـديث صحيح منقول است كه شخصى به خدمت حضرت صادق عليه السّلام عرض كرد كه از طعام آزار مي كشم فرمود كه مگر بِسْمِ اللّهِ نمي گوئى ؟ گفت نه. فرمود : به اين سـبب آزار مي كشى هرگاه از سخن فارغ شوى و عود به خوردن كنى بِسْمِ اللّهِ بگو.
در روايـت صـحـيـح ديگر منقول است از آن جناب كه هرگاه چند ظرف باشد برهر ظرفى يك بـِسـْمِ اللّهِ بـگـو راوى گـفـت كه اگر فراموش كنم چه كنم ؟ فرمود بگو بِسْمِ اللّهِ على اوّله و آخره .
در روايـت مـعـتـبـر ديـگـر مـنـقـول اسـت كـه آن جناب بعد از طعام اين دعا را خواندند اَلّلهُمَّ هذا مِنْكَ وَ بِمُحَمَّدٍ رَسُولِكَ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم اَلّلهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.
از حـضـرت امـيرالمؤ منين عليه السّلام منقول است كه خدا را ياد كنيد در هنگام طعام خوردن و حرف بسيار مگوئيد كه آن طعام نعمت و روزى خدا است. برشما واجب است كه در وقت صرف كردن آن شكر خدا و ياد او و حمد او بكنيد.

در حـديث معتبر از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه طعام خورنده شكر كننده به تر از روزه دار خاموش است .
منقول است به سند صحيح كه حضرت على بن الحسين علیه السّلام بـعـد از طـعـام ايـن دعا خواندند اَلْحَمْدُللّهِ الَّذى اَطْعَمَنا وَسَقانا وَكَفانا وَاَيَّدَنا وَاوانا وَاَنْعَمَ عَلَيْنا وَاَفَضَلَ اَلْحَمْدُللّهِ الَّذى يُطْعِمُ وَلايُطْعَمُ.

در حـديـث معتبر از حضرت اميرالمؤمنين علیه السّلام منقول است كه فرمود هرگز از امتلاى طعام آزار نكشيدم زيرا هيچ لقمه را به نزديك دهان نبرده ام مگر آن كه نام خدا برآن گفته ام .
در حـديـث مـعـتـبـر ديـگـر مـنقول است كه آن حضرت فرمود كه من ضامنم هر كه اين كلمات را بـگـويـد هـيچ طعامى او را آزار نكند اَلّلهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ خَيْرِ اْلاَسْماءَ اْلاَرْضِ وَالسَّماءِ اَلرَّحْمنِ الرَّحيم الَّذى لايَضُّرُ مَعَهُ داءٌ.
در روايت ديگر منقول است كه شخصى از ضعف معده به حضرت عليه السّلام شكايت كـرد حـضـرت فـرمـود چـون از طـعـام خـوردن فـارغ شـوى دسـت بـر شـكـم بمال و بگو اَلّلهُمَّ هَنِّئْنيهِ اَلَلهُمَّ سَوِّغْنيهِ اَلّلهُمَّ اءَمْرَ اءْنيهِ.
در حـديـث صـحيح از آن حضرت منقول است كه چون خوان حاضر شود اگر يكى از حاضران بِسْمِ اللّهِ بگويد از ديگران مجزي است(همان بسم الله کافی است).
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه هركه ميوه بخورد و اوّل بِسْمِ اللّهِ بگويد به او ضرر نرساند.
در آداب بعد از طعام خوردن :
در حـديـث مـعتبر از حضرت امام رضا علیه السّلام منقول است كه هرگاه چيزى خوردى بر پشت بخواب و پاى راست را بر روى پاى چپ گذار.
در حـديـث مـعـتـبـر از حـضـرت امـيرالمؤمنين عليه السّلام مروي است كه بخوريد آنچه از خوان بر زمين افتد كه خوردن آن شفاى هر دردي است به نام الهى براى كسي كه به آن طلب شفا نمايد.
در حـديـث ديـگـر منقول است كه شخصى به حضرت صادق شكايت كرد از درد تهيگاه فرمود كـه بر تو باد آن چه از خوان بر زمين مي افتد بخور پس چند كسي كه صاحب اين درد بودند كردند و زايل شد از ايشان .
در حـديـث ديـگـر مـعـاويـة بـن وهـب گـويد كه در خدمت آن حضرت طعام خورديم چون خوان را داشـتـنـد بـرمـي چـيـدند آن چه از خوان افتاده بود تناول مي فرمودند بعد از آن فرمودند كه خوردن اين ها فقر و درويشى را بر طرف مي كند و فرزندان را زياد مي كند.
از حـضـرت رسـول صـلّى اللّه عـليـه وآله وسـلّم مـنـقـول است هر كه پاره نانى بيابد بردارد بخورد يك حسنه از براى او باشد و هر كه پـاره نـانـى در مـيان جاى كثيفى يا نجسى بيابد پس بشويد آن را و بردارد براى او هفتاد حسنه بوده باشد.
درحديث معتبر ديگر منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم روزى به خانه عـايـشـه آمـدنـد پـاره نـانـى ديـدنـد كـه بـر زمـيـن افـتـاده اسـت بـرداشـتـنـد وتـنـاول فـرمـودنـد و گـفـتند اى عايشه گرامى دار نعمت هاى خدا را برخود كه نعمت خدا از جماعتى كه گريخت ديگر به سوى ايشان بر نمي گردد.
درحـديـث صـحـيـح از حـضـرت امـام رضـا عـليـه السّـلام منقول است كه هر كه درخانه طعامى بخورد و از آن طعام چيزى بيفتد آن را بردارد و اگر در صـحـرا بـاشـد بـراى مـرغـان و حـيـوانـات بـگـذارد.
و از امـام مـحـمـّد تـقـى عليه السّلام منقول است كه اگر در صحرا باشد برمدار اگر چه يك ران گوسفند باشد. و از عبداللّه ارجائى منقول است كه گفت در خدمت حضرت صادق عليه السلام بودم ديدم كه بعد از طعام مـى گـردد و آن چـه بـر زمـيـن افـتـاده بـر مـي دارد حـتـّى كـنـجـد و امـثـال آن را. گفتم فداى تو شوم اين ها را هم بر مى چينيد فرمود كه اين ها روزى تو است مگذار از براى ديگرى كه اين ها شفايند از همه دردى .
درحـديـث ديگر منقول است كه خوردن آن فقر را برطرف مي كند از خورنده آن و فرزندان و فرزندان فرزندان او تا فرزند هفتم .
در روايـت ديـگـر هر كه بخورد خدا نگاه دارد او را از ديوانگى و خوره و پيسى و زرداب و حماقت .
به سندهاى معتبر از حـضـرت رسـول صـلّى اللّه عـليـه وآله وسـلّم مـنـقـول اسـت كـه آن چه از سفره مي ريزد مهر حـورالعـيـن اسـت.
و بـه سـنـد معتبر ديگر منقول است كه روزى امام حسن صلوات اللّه عليه داخل بيت الخلا شدند لقمه نانى ديدند كه افتاده است برداشتند و به غلامى از غلامان خود دادند و فرمودند كه هرگاه بيرون آيم اين را به من ده پس چون بيرون آمدند پرسيدند كه چـه شـد لقـمه نان گفت خوردم فرمود كه تو را آزاد كردم از براى خدا. شخصى پرسيد كه سـبـب آزاد كـردن غـلام چـه بـود؟ حـضـرت فـرمـود كـه از جـدّم رسـول خـدا شـنيدم كه هر كه لقمه بيابد و آن را پاك كند يا بشويد پس بخورد آن را در شـكـمش قرار نگيرد مگر آن كه خدا او را از آتش جهنّم آزاد گرداند و من نمي خواهم در بندگى بدارم كسى را كه خدا از آتش جهنّم آزاد گردانيده .
در حـديـث صـحـيـح از حـضـرت صـادق عـليـه السّـلام منقول است كه نيم خورده مؤمن شفاى هفتاد درد است.
آداب و مطالبی پیرامون نان :
بـسـنـد صـحـيـح و غـيـر صـحـيـح از حـضـرت امـام جـعـفـر صـادق عـليـه السـلام منقول است كه نان را در زير كاسه مگذاريد.
در حديث فرمود كه نان را گرامى داريد. گفتند گرامى داشتن نان كدام است ؟ فرمود كه چون نان حاضر شود بخوريد و انتظار چيزى ديگرى مبريد.
در حـديـث ديـگـر فـرمـود كـه چـون نـان و گـوشـت حـاضـر شـود ابـتدا به نان كنيد و رخنه گرسنگى را به نان ببنديد پس گوشت بخوريد.
بـه سـنـد صـحـيـح از حـضـرت امـام رضـا عـليـه السـلام منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه و آله وسلّم فرمود كه گرده هاى نان را كوچك كنيد كه با هر گرده بركتي است .
در چند حديث معتبر منقول است كه نان را به روش عجمان با كارد مبريد و ليكن به دست بشكنيد.

در حديث معتبر منقول است كه اصبغ بن نباته گفت روزى به خدمت حضرت اميرالمؤ منين علیه السّلام رفتم در پـيـش آن حـضـرت گـوشت بريانى نهاده بود فرمود كه نزديك بيا و بخور گفتم يا امـيـرالمؤمنين مرا ضرر مي كند (ضرر می رساند) فرمود كه نزديك بيا كه تو را دعائى تعليم مي كنم كه چون آن دعـا را بخوانى هيچ چيز تو را ضرر نرساند بِسْمِ اللّهِ خَيْراْلاَسْماءِ مِلاَءَاْلاَرْضِ وَالسَّماءِ اَلرَّحْمنِ الرَّحيمِ الَّذى لايَضُرُّمَعَ اِسْمِهِ شَيْئىٌ وَلاداءٌ.

درحـديـث معتبر منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم هر چه مي خوردند و مى آشاميدند مى گفتند اَلّلهُمَّ بارِكْ لَنافيهِ وَاَبْدِلْنا خَيْرا مِنْهُ يعنى خداوندا بـركـت ده بـراى مـا در اين كه خورديم و به عوض آن به تر از آن به ما عطا فرما و چون شير تـنـاول مـي فـرمـودند مى گفتند اَلّلهُمَّ بارِكْ لَنافيهِ وَزِدْنا مِنْهُ يعنى خداوندا بركت ده براى ما در اين كه آشاميديم و از اين بيشتر به ما عطا فرما.

 نظر دهید »

آداب نكاح و زفاف و مجامعت

30 اردیبهشت 1396 توسط ثریا

فضيلت تزويج كردن و نهى از رهبانيت :

در حديث صحيح از حضرت امام رضا علیه السّلام منقول است كه سه چيز است كه از سنّت پيغمبران است بوى خوش كردن و موهاى زيادتى بدن را ازاله كردن و زنان بسيار داشتن يا بسيار با ايشان مقاربت كردن .
به سندهاى معتبر بسيار از حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم منقول است كه فرمود از دنياى شما اختيار كرده ام زنان و بوى خوش را و روشنى ديده من در نماز است .
حضرت امام محمّد باقر علیه السّلام فرمود كه خوشم نمي آيد كه دنيا و آن چه در دنياست داشته باشم و يك شب بى زن بخوابم پس فرمود كه دو ركعت نماز كه كدخدا بكند به تر از عزبي كه شب ها تمام نماز بكند و روزها روزه باشد.
حضرت صادق عليه السلام فرمود كه دو ركعت نماز كه كدخدا مي كند برابر است با هفتاد ركعت نماز كه عزب بكند.

در آداب نكاح و اراده آن :
در حديث حسن از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه هرگاه كسى اراده خواستگارى نمايد دو ركعت نماز بگذارد و حمد الهى را بگويد و اين دعا بخواند : اَللّهُمَّ اِنّى اُريدُ انْ اَتَزَوَّجُ فَقَدّرْلى مِنْ اِلنّسآءَ اَعَفَّهُمَّ فَرْجَا وَاَحْفَظَهُمَّ لى فى نَفْسِها وَ مال وَ اَوْسَعْهُنَّ رِزْقَا وَاَعظَمَهُمَّ بَرَكَةً وَ قَدّرْ لى وَلَدا طيّبا تَجْعَلَهُ خَلَفا صالِحا فى حَيوتى وَبَعْدَ مَوْتى .
در حديث معتبر منقول است كه سنّت است تزويج در شب واقع شود.
درحديث موثّق منقول است كه به حضرت امام محمّد باقر عليه السّلام خبر رسيد كه شخصى زنى خواست در ساعتى كه هوا گرم بوده است ، درميان روز، حضرت فرمود كه گمان ندارم كه ميان ايشان اتّفاق و الفت به هم رسد پس به زودى از هم جدا شدند.
درحديث معتبر ديگر منقول است كه عقد كردن در ماه شوّال خوب است .
درحديث معتبر از حضرت صادق علیه السّلام منقول است كه هر كه عقد كند يا زفاف كند و ماه در عقرب باشد عاقبت نيكو نبيند.
در روايت ديگر منقول است كه هر كه در تحت الشّعاع عقد يا زفاف كند بداند كه فرزندى كه منعقد شود پيش از تمام شدن سقط مي شود.
از حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام منقول است كه روز جمعه روز خواستگارى و نكاح است. و بدان كه مؤمنان را طلبيدن و ميهمانى كردن در نكاح سنّت است و پيش از عقد نكاح خطبه خواندن سنّت است .
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است از سنت پيغمبرانست طعام دادن در وقت تزويج.

در بيان آداب زفاف و مجامعت :
بدان كه زفاف كردن در وقتى كه ماه در برج عقرب باشد يا تحت الشّعاع باشد مكروه است و جماع كردن در فرج زن در وقتى كه حايض باشد يا با خون نفاس باشد حرام است و از ما بين ناف تا زانو از ايشان تمتّع بردن مكروه است و بعد از پاك شدن و پيش از غسل كردن جماع را نيز بعضى حرام مي دانند و احوط اجتناب است مگر آن كه ضرورتى باشد پس امر كند زن را كه فرج را بشويد و با او مقاربت كند و زن مستحاضه اگر غسل وساير اعمالي كه او را مي بايد كرد به جا آورد با او جماع مي توان كرد و در وطى دبر زن خلاف است بعضى حرام مي دانند و اكثر علماء مكروه مي دانند و احوط اجتناب است و به تر آن ست با زن خود كه جماع كند و آزاد باشد منى خود را بيرون فرج نريزد و بعضى علماء حرام مي دانند بي رخصت زن و در كنيز باكى نيست .
از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه نبايد مرد را دخول كردن به زن خود در شب چهارشنبه .
حضرت امام موسى عليه السّلام فرمود كه هر كه جماع كند با زن خود در تحت الشّعاع پس با خود قرار دهد افتادن فرزند را از شكم پيش از آن كه تمام شود.
حضرت صادق عليه السّلام فرمود كه جماع مكن در اوّل ماه و ميان ماه و آخر ماه كه باعث اين مي شود كه فرزند سقط شود و نزديك است كه اگر فرزندى به هم رسد ديوانه باشد يا صرع داشته باشد نمى بينى كسى را كه صرع مى گيرد اكثر آن است كه يا در اوّل ماه يا در آخر ماه مي باشد.
حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود كه هر كه جماع كند با زن خود در حيض پس فرزندي كه به هم رسد مبتلا شود به خوره يا پيسى پس ملامت نكند مگر خود را.
حضرت صادق عليه السّلام فرمود كه دشمن ما اهل بيت نيست مگر كسي كه والد الزّنا يا مادرش در حيض به او حامله شده باشد.
در چندين حدیث معتبر از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه چون كسى خواهد با زن خود جماع كند به روش مرغان به نزد او نرود بلكه اوّل با او دست بازى و خوش طبعى بكند و بعد از آن جماع بكند.
در حديث صحيح از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه در وقت جماع سخن مگوئيد كه بيم آن است فرزندى كه به هم رسد لال باشد و در آن وقت نظر به فرج زن مكنيد كه بيم آن است فرزندى كه به هم رسد كور باشد و در روايات ديگر از آن حضرت منقول است كه باكى نيست نگاه كرده به فرج در وقت جماع .
در چندين حديث معتبر وارد شده است كه مرد و زن در حالتى كه خضاب به حنا و غير آن بسته باشند جماع نكنند.
از حضرت امام موسى عليه السّلام پرسيدند كه اگر در حالت جماع جامه از روى مرد و زن دور شود چيست ؟ فرمود باكى نيست باز پرسيدند اگر كسى فرج زن را ببوسد چون است ؟ فرمود باكى نيست .
از حضرت صادق عليه السّلام پرسيدند كه اگر كسى زن خود را عريان كند و به او نظر كند چون است ؟ فرمود كه مگر لذّتى از اين به تر مي باشد و پرسيدند كه اگر به دست و انگشت با فرج زن و كنيز خود بازى كند چون است ؟ فرمود باكى نيست امّا به غير اجزاى بدن خود چيزى ديگر در آن جا نكند. و پرسيدند كه آيا مي تواند درميان آب جماع بكند فرمود باكى نيست .
در حديث صحيح از حضرت امام رضا عليه السّلام پرسيدند از جماع كردن در حمّام فرمود باكى نيست .
حضرت صادق عليه السّلام فرمود كه مرد با زن و كنيز خود جماع نكند در خانه كه طفل باشد كه آن طفل زناكار مي شود يا فرزندي كه از ايشان به هم رسد زناكار باشد.
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه فرمود به حق آن خداوندى كه جانم در قبضه قدرت اوست اگر شخصى با زن خود جماع كند و در آن خانه شخصى بيدار باشد كه ايشان را ببيند يا سخن و نفس ايشان را شنود فرزندى كه از ايشان به هم رسد رستگار نباشد و زناكار باشد.
چون حضرت امام زين العابدين عليه السّلام اراده مقاربت زنان مي نمودند خدمت كاران را دور مى كردند و درها را مي بستند و پرده ها را مى انداختند.
از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه كسى با كنيزى جماع كند و خواهد كه با كنيز ديگر پيش از غسل جماع كند، وضو بسازد.
در حديث صحيح وارد شده است كه باكى نيست با كنيز وطى كند و در خانه ديگرى باشد كه بيند و شنود و مشهور ميان علماء آن است كه باكى نيست كه مرد در ميان دو كنيز خود بخوابد امّا مكروه است كه در ميان دو زن آزاد بخوابد.
در حديث موثّق از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه باكى نيست مرد ميان دو كنيز و دو آزاد بخوابد و فرمود كراهت دارد مرد رو بقبله جماع كند و در حديث ديگر از آن حضرت پرسيد كه آيا مرد عريان ، جماع مي تواند كرد، فرمودند كه نه ، و رو به قبله و پشت به قبله جماع نكند و در كشتى جماع نكند.
حضرت امام موسى عليه السّلام فرمود دوست نمي دارم كسي كه در سفر آب نيابد براى غسل كردن جماع كند مگر آن كه خوف ضررى داشته باشد بر خود و بعضى از علماء قايل به حرمت شده اند.
حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم نهى فرمود از آن كه كسي كه محتلم شده باشد پيش از آن كه غسل كند جماع كند و فرمود اگر بكند و فرزندى به هم رسد ديوانه باشد ملامت نكند مگر خود را.
حضرت صادق عليه السّلام فرمود مكروه است جنب شدن در وقتي كه آفتاب طلوع مي كند و زرد ميب اشد و هم چنين در زردى آفتاب وقت فرو رفتن .
حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام فرمود كه مستحب است در شب اوّل ماه رمضان جماع كردن.
دستورات پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم به امام علی علیه السّلام :
و از ابوسعيد خدرى منقول است كه حضرت رسالت پناه صلّی الله علیه و آله و سلّم وصيت نمود به حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام يا على چون عروسى داخل خانه تو شود كفش هايش را بكن تا بنشيند و پاهايش ‍ را بشو و آن آب را از در خانه تا منتهاى خانه بپاش چون چنين كنى خدا هفتاد هزار نوع رحمت بر تو بفرستد كه بر سر عروس فرود آيد تا آن كه آن بركت به هر گوشه آن خانه برسد و ايمن گردد عروس از ديوانگى و خوره و پيسى تا در آن خانه باشد. و منع كن عروس را تا هفت روز از خوردن شير و سركه و گشنيز و سيب ترش پس حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام گفت يا رسول اللّه به چه سبب منع كنم او را اين ها؟ فرمود زيرا كه رحم به سبب خوردن اين ها سرد و عقيم مي شود و فرزند نمى آورد و حصيري كه در ناحيه خانه افتاده باشد به تر است از زنى كه فرزند از او به وجود نمي آيد. پس فرمود كه : يا على جماع مكن با زن خود در اوّل ماه و ميان ماه كه ديوانگى و خوره و خبط دماغ راه مى يابد به آن زن و فرزندانش . يا على جماع مكن بعد از پيشين كه اگر فرزندى به هم رسد احول خواهد بود. يا على در وقت جماع سخن مگو كه اگر فرزندى حاصل شود ايمن نيستى كه لال باشد و نگاه نكند احدى به فرج زن خود و چشم بپوشد در آن حالت كه نظر كرده به فرج در آن حالت باعث كورى فرزند مي شود. يا على به شهوت و خواهش زن ديگرى با زن خود جماع مكن كه اگر فرزندى به هم رسد مخنّث يا ديوانه باشد. يا على هر كه جنب با زن خود در فراش خوابيده باشد قرآن نخواند كه مي ترسم آتشى از آسمان بر هر دو نازل شود و بسوزاند ايشان را. يا على جماع مكن با زن خود مگر آن كه تو دستمالى از براى خود داشته باشى و او دستمالى از براى خود داشته باشد و هر دو خود را به يك دستمال پاك نكنيد كه دشمنى در ميان شما پيدا مي شود و آخر به جدائى مي كشد. يا على ايستاده با زن خود جماع مكن آن فعل خران است و اگر فرزندى به هم رسد مانند خران بر رخت خواب بول مي كند.
يا على در شب عيد فطر جماع مكن كه اگر فرزندى به وجود آيد شرّ بسيار از او به ظهور آيد. يا على در شب عيد قربان جماع مكن كه اگر فرزندى به هم رسد شش انگشت يا چهار انگشت در دست داشته باشد. يا على در زير درخت ميوه دار جماع مكن كه اگر فرزندى به هم رسد جلاّد و كشنده مردم باشد يا رئيس و سركرده ظلم باشد.
يا على در برابر آفتاب جماع مكن مگر آن كه پرده بياويزى كه اگر فرزندى به وجود آيد هميشه در بدحالى و پريشانى باشد تا بميرد. يا على در ميان اذان و اقامه جماع مكن كه اگر فرزندى به وجود آيد جرى باشد در خون ريختن . يا على چون زنت حامله شود با او جماع مكن بى وضو كه اگر چنين كنى فرزندى كه به هم رسد كوردل و بخيل باشد. يا على در شب نيمه شعبان جماع مكن كه اگر فرزندى حاصل شود شوم باشد و در رويش نشان سياهى باشد. يا على در روز آخر ماه شعبان جماع مكن كه اگر فرزندى به هم رسد عشار و ياور ظالمان باشد و هلاك بسيارى از مردم بر دست او بود. يا على بر پشت بام جماع مكن كه اگر فرزندى به هم رسد منافق و ريا كننده و صاحب بدعت باشد. يا على چون به سفرى بروى در آن شب كه مي روى جماع مكن كه اگر فرزندى به وجود آيد مالش را به نا حق صرف كند و اسراف كنندگان برادر شياطين اند و اگر به سفرى روى كه سه روزه راه باشد جماع مكن كه اگر فرزندى به هم رسد ياور ظالمان باشد. يا على در شب دوشنبه جماع بكن كه اگر فرزندى به هم رسد حافظ قرآن و راضى به قسمت خدا باشد.
يا على اگر جماع كنى در شب سه شنبه و فرزندى به هم رسد بعد از سعادت اسلام او را روزى شود و دهانش خوشبو و دلش رحيم و دستش ‍ جوان مرد و زبانش از غيبت و بهتان پاك باشد. يا على اگر جماع كنى در شب پنجشنبه و فرزندى به هم رسد حاكمى از حكّام شريعت يا عالمى از علماء باشد و اگر در روز پنجشنبه وقتى كه آفتاب در ميان آسمان باشد نزديكى كنى با زن خود و فرزندى بهه م رسد شيطان نزديك او نشود تا پير شود و خدا او را روزى مي كند سلامتى در دنيا و دين . يا على اگر جماع كنى در شب جمعه و فرزندى به هم رسد خطيب و سخنگو باشد و اگر در روز جمعه بعد از عصر جماع كنى و فرزندى بهه م رسد از دانايان مشهور باشد و اگر جماع كنى در شب جمعه بعد از نماز خفتن اميد هست آن فرزند از ابدال باشد. يا على در ساعت اوّل شب جماع مكن كه اگر فرزندى بهه م رسد ايمن نيستى كه ساحر باشد و دنيا را بر آخرت اختيار نمايد. يا على اين وصيت را از من بياموز چنان چه از جبرئيل آموختم .
در حديث ديگر منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم نهى فرمود از جماع كردن در زير آسمان و بر سر راه كه مردم تردّد كنند و فرمود كه هر كه در ميان راه جماع كند خدا و ملائكه و مردم او را لعنت كنند.
حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود كه بياموزيد از كلاغ سه خصلت را: جماع كردن پنهان و بامداد به طلب روزى رفتن و بسيار حذر كردن .
حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام فرمود كه هر گاه كسى خواهد با زن خود نزديكى كند تعجيل نكند كه زنان را كارها مي باشد پيش از جماع و هر گاه كسى زنى ببيند و خوشش آيد پس برود با اهل خود جماع كند كه آن چه با اين هست با آن هم هست و شيطان را بر دل خود راه ندهد و اگر زنى نداشته باشد دو ركعت نماز بكند و حمد خدا را بسيار بگويد و صلوات بر محمّد وآل محمّد بفرستد پس از فضل خدا زنى سؤال كند كه البته به او عطا مي فرمايد آن چه او را حرام بى نياز گرداند.
در حديث معتبر از حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم منقول است كه چون مرد و زن جماع كنند عريان نشوند مانند دو خر زيرا كه اگر چنين كنند ملائكه از ايشان دور مي شوند.
در حديث معتبر ديگر از حضرت امام محمّد باقر عليه السّلام منقول است كه جايز نيست جماع كردن با دختر پيش از آن كه نه سال تمام شود پس اگر بكند و عيبى رسد به آن زن ضامن است .
در حديث معتبر ديگر منقول است كه مكروه است جماع كردن ميان طلوع صبح تا طلوع آفتاب و از وقت فرو رفتن آفتاب تا بر طرف شدن سرخى طرف مغرب و در آن روزى كه در آن روز آفتاب بگيرد و در شبي كه در آن شب ماه بگيرد و در شب يا روزي كه در آن باد سياه يا باد سرخ يا باد زرد حادث شود و اللّه اگر جماع كند در اين اوقات پس او را فرزندى به هم رسد نبيند در آن فرزند چيزى را كه دوست دارد زيرا كه آيات غضب الهى را سهل شمرده . در فقه الرّضا مسطور است كه چون بعد از غسل دادن ميّت پيش از آن كه غسل كنى خواهى كه جماع كنى وضو بساز بعد از آن جماع بكن .
از حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام منقول است كه هرگاه كسى را دردى در بدن به هم رسد يا حرارت بر مزاجش غالب شود پس با زن خود جماع كند تا ساكن شود.
از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه هر كه در حالت خضاب با زن خود جماع كند فرزندي كه به هم رسد مخنّث باشد.
حضرت امام محمّد باقر عليه السّلام فرمود كه زن آزاد را در برابر زن آزاد ديگر جماع مكن امّا كنيز را در برابر كنيز ديگر جماع كردن باكى نيست .
در حديث صحيح از حضرت امام رضا عليه السّلام منقول است كه حضرت صادق عليه السّلام هرگاه بعد از جماع و پيش از غسل اراده جماع مي كردند وضو مى ساختند.
در روايت ديگر منقول است كه اگر كسى انگشترى با او باشد كه برآن نام خدا نقش كرده باشند جماع نكند.
درآداب نماز و دعا در شب زفاف و در وقت مقاربت زنان :
در حديث صحيح از حضرت امام محمّد باقر علیه السّلام منقول است كه چون عروس را به نزد تو بياورند بگو كه پيش از آن ، وضو بسازد و تو هم وضو بساز و دو ركعت نماز بكن و بگو كه او را نيز امر كنند كه دو ركعت نماز بگذارد پس حمد الهى بگو و صلوات بر محمّد و آل محمّد بفرست پس دعا كن و امركن آن زنان را كه با او آمده اند آمين بگويند و اين دعا بخوان :اَللّهُمَّ ارْزُقْنى اءلْفَها وُ وُدَّها وَ رضاها وَ ارْضِنى بِها وَاجْمَعْ بَيْنَنا بِاَحْسَنِ اِجْتِماعٍ وَ اَنَسَ اِئْتِلاف فَاءَنَّكَ تُحِبُّ الْحَلالَ وَ تَكْرَهُ الْحَرامَ بعد از آن فرمود كه بدان الفت از جانب خداست و دشمنى از جانب شيطان است و مي خواهد كه آن چه را كه خدا حلال گردانيده مكروه طبع مردم گرداند.
در حديث حسن از حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام منقول است كه چون در شب زفاف به نزد عروس بروى موى پيشانيش را بگير و رو به قبله آور و بگو اَلّلهُمَّ بِاَمانَتِكَ اَخَذْتُها وَ بِكَلِماتِكَ اِسْتَحْلَلْتُها فَاِنْ قَضَيْتَ لى مِنْها وَلَدافَاجْعَلْهُ مُبارَكا تَقيا مِنْ شيعَةِ آلِ مُحَمَّدٍ وَلا تَجْعَلْ لِلشَّيطانِ فيهِ شَرَكا وَلانَصيبا.
در حديث معتبر ديگر از آن حضرت منقول است كه دست بر بالاى پيشانيش بگذار و بگو:اَللّهُمَّ عَلى كِتابِكَ تَزَوَّجْتُها وَ فى اَمانَتِكَ اَخَذْتُها وَ بِكَلِماتِك اِسْتَحْلَلْتُ فَرْجَها فَاِنْ قَضَيْتَ لى فى رَحِمَها شَيْئا فَجْعَلْهُ سَوّيا وَ لا تَجْعَلْهُ شرَكَ شَيْطانٍ ، راوى پرسيد فرزند چگونه شریك شيطان مي شود فرمود كه اگر در وقت جماع نام خدا ببرند شيطان دور مي شود و اگر نبرند ذَكَر خود را با ذَكَر آن شخص داخل مي كند پس جماع از هر دو مي باشد و نطفه يكى است پرسيد كه به چه چيز مي توان دانست كه شيطان در كسى شريك شده است ؟ فرمود كه هر كه ما را دوست مي دارد شيطان در او شريك نشده است و هر كه دشمن ماست شيطان او را شريك شده است .
بر این مضمون احاديث از طرق عامه و خاصه بسيار وارد شده است .
از حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام منقول است كه در وقت زفاف اين دعا را بخواند:اَلّلهُمَّ بِكَلِماتِكَ اِسْتَحْلَلْتُها وَباَمانَتِكَ اَخَذْتُها اَلّلهُمَّ اجْعَلْها وَلُودا وَدُودا لاتَفْرَكْ تَاءكُلُ مِمّاراحَ وَلاتَسْئَلُ عَما سَرَحَ.
در روايت معتبر ديگر از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه اين دعا بخواند:بِكَلِماتِ اللّهِ اسْتَحْلَلْتُ فَرْجَها وَفى اَمانَةِ اللّهِ اَخَذْتُها اَلّلهُمَّ اِنْ قَضَيْتَ لى فى رَحِمَها شَيْئا فَاجْعَلْهُ بارّا تَقيا وَاجْعَلْهُ مُسْلِما سَوّيا وَلا تَجْعَلْ فيهِ شَرَكا لِلشَّيطانِ.
در حديث ديگر از آن حضرت منقول است كه حضرت شريك شدن شيطان را در نطفه آدمى بيان كردند و بسيار عظيم شمردند. راوى گفت كه چه بايد كرد كه اين واقع نشود فرمود كه هرگاه اراده جماع داشته باشى بگو بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمن الرَّحيمِ الَّذى لااِلهَ اِلاّ هُوَ بَديعُ السَّمواتِ وَاْلاَرْضِ اَلّلهُمَّ اِنْ قَضَيْتَ مِنّى فى هذه اللّيْلَة خَليفةً فَلا تَجْعَلْ لِلشَّيطانِ فيهِشَرَكا وَلا نَصيبا وَلا حَظّا وَاجْعَلْهُ مُؤْمِنا مُخْلِصا مُصَفّى مِنَ الشَّيط انِ وَرِجْزِهِ جَلَّ ثَناؤُكَ.
در حديث ديگر فرمود كه چون خواهد كه شيطان شريك نشود بگويد بِسْمِ اللّه و پناه ببرد به خدا از شرّ شيطان .
از حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام منقول است كه چون كسى اراده جماع داشته باشد بگويد بِسْمِ اللِه وَبِاللّهِ اَلّلهُمَّ جَنبَّنى الشَّيطانِ وَجَنِّبِ الشّيطانِ ما رَزَقْتَنى پس اگر فرزندى به وجود آيد شيطان هرگز به او ضرر نرساند.
از حضرت امام محمّد باقر عليه السّلام منقول است كه چون اراده جماع كنى اين دعا بخوان : اَلّلهُمَّ ارْزُقْنى وَلَدا وَاجْعَلْهُ تَقّيا زَكيّا لَيْسَ فى خَلْقِهِ زيادَةٌ وَلانُقْصانٌ وَاجْعَلْ عاقِبَتَهُ اِلى خَيْرٍ.
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه گفتن مرد با زن خود كه من تو را دوست مي دارم هرگز از دل او به در نمي رود.

 نظر دهید »

آداب مسجد

30 اردیبهشت 1396 توسط ثریا

آداب مسجد

1 - رفتن به مسجد با حالت وقار و آرامش .
2 - در وقت بيرون رفتن از خانه به قصد مسجد بگويد: بسم اللّه الذى خلقنى فهو يهدين والذى هو يطعمنى و يسقين و اذا مرضت فهو يشفين والذى يميتنى ثم يحيين والذى اءطمع اءن يغفرلى خطيئتى يوم الدين رب هب لى حكما و اءلحقنى بالصالحين واجعل لى لسان صدق فى الاخرين واجعلنى من ورثة جنة النعيم واغفر لاءبى به نام خدايى كه مرا آفريد، پس ‍ مرا راهنمايى كرد و به من خوراك داد و به من آب نوشاند و چون بيمار شدم ، شفايم بخشيد؛ آن كه مرا بميراند و سپس زنده ام كند و آن كه طمع دارم تا گناهانم را در روز جزا بيامرزد. پروردگارا! مقامى به من ببخش و مرا به نيكان برسان و براى من زبان راستگويى در پسينيان مقرر كن ! مرا از وارثان بهشت پر از نعمت قرار بده و پدرم را بيامرز!.
3 - هنگام داخل شدن در مسجد ته كفش و چيزهايى كه همراه دارد، مثل عصا و… را نگاه كند تا نجاستى به آن نباشد.
4 - هنگام داخل شدن در مسجد، اول پاى راست را بگذارد.
5 - هنگام داخل شدن در مسجد بگويد: بسم اللّه و بالله و من اللّه و الى اللّه و خير الاءسماء كلها لله توكلت على اللّه و لا حول و لا قوة الا بالله اللهم صل على محمد و آل محمد وافتح لى اءبواب رحمتك و توبتك و اءغلق عنى اءبواب معصيتك واجعلنى من زوارك و عمار مساجدك و ممن يناجيك فى الليل و النهار و من الذين هم فى صلواتهم خاشعون و ادحرعنى الشيطان الرجيم و جنود ابليس اءجمعين به نام خدا، به ذات خدا، از خدا و به سوى خدا و بهترين نام ها همه از آن خداست . توكل مى كنم بر خدا جنبش و نيرويى نيست ، مگر به وسيله خدا. خدايا! بر محمد و آل محمد رحمت بفرست و درهاى رحمت و توبه ات را بر من بگشا و درهاى گناه را بر من ببند و مرا از زائرانت و آبادكنندگان مسجدهايت و از كسانى كه تو را در شب و روز راز مى گويند و از كسانى كه در نمازشان خاشع اند، قرار بده و از من شيطان رجيم و لشكر ابليس را جميعا بران !.
6 - قبل از نشستن در مسجد، نماز تحيت (كه حداقل دو ركعت است ) بخواند؛ به قصد تحيت و احترام مسجد. البته اگر نماز واجب يا مستحب ديگرى هم خوانده شود كافى است ؛ حتى اگر چند دفعه هم داخل مسجد شود، مستحب است كه در هر دفعه نماز تحيت بخواند، اگر چه فاصله دفعات با يكديگر خيلى كم باشد.
7 - مستحب است كسى كه به مسجد مى رود لباس پاكيزه و قيمتى بپوشد و خود را خوش بو نمايد.
8 - موقع بيرون آمدن از مسجد، اول پاى چپ را بيرون بگذارد.
9 - بهتر است نمازگزار از همه زودتر وارد مسجد شود و ديرتر از همه خارج شود.
10 - تميز كردن مسجد و روشن كردن چراغ آن .
11 - مستحب است كه زن در خانه اش نماز بخواند و فضيلتش بيشتر از نماز در مسجد است ، مگر اين كه خود را كاملا از نامحرم حفظ كند كه در اين صورت بهتر است در مسجد نماز بخواند.
12 - ساختن مسجد و تعمير مسجدى كه رو به خرابى باشد، مستحب است .
13 - مستحب است كه مسجد را بى سقف بسازند يا لااقل قسمتى از آن را بى سقف بسازند.
14 - مستحب است كه وضوخانه و مستراح در بيرون مسجد باشد.
15 - ساختن مناره براى اذان گفتن مستحب است . (البته در كنار ديوار مسجد و متصل به آن ، نه در وسط مسجد).
16 - مستحب است كه مناره بلندتر از ديوار مسجد (پشت بام مسجد) ساخته نشود، بلكه مساوى با آن باشد.
17 - زياد به مسجد رفتن و رفتن به مسجدى كه نمازگزار ندارد، مستحب است .
18 - غذا نخوردن ، مشورت نكردن ، همسايه نشدن ، زن نگرفتن و زن ندادن به كسى كه در مسجد حاضر نمى شود از مستحبات مى باشد.

مكروهات مربوط به مسجد :
1 - عبور از مسجد به عنوان محل عبور، بدون آن كه در آنجا نماز بخواند.
2 - انداختن آب بينى و دهان در مسجد.
3 - بالا بردن مناره ها بالاتر از پشت بام مسجد.
4 - خوابيدن در مسجد، مگر در حال ناچارى .
5 - فرياد زدن در مسجد و صدا را بلند كردن ، مگر براى اذان .
6 - خريد و فروش در مسجد.
7 - خواندن شعرى كه نصيحت و مانند آن نباشد و سخن گفتن از امور دنيا در مسجد.
8 - طلب كردن گمشده اى در مسجد.
9 - رفتن به مسجد براى كسى كه پياز، سير و مانند اينها را خورده است و بوى دهانش مردم را اذيت مى كند.
10 - راه دادن بچه (بچه غير مميز و بچه اى كه اطمينان به طهارت او نيست ) و راه دادن ديوانه هم به مسجد مكروه است .
11 - نقاشى چيزهايى كه روح ندارد، مثل گل و بوته در مسجد.
12 - كراهت دارد موقعى كه امام جماعت مشغول به نماز واجب است و يا نماز جماعت در حال اقامه يا در شرف اقامه است ، نماز تحيت خوانده شود.
13 - بلند ساختن ديوار مساجد، بلندتر از معمول و عرف ، مكروه است .
14 - كشتن شپش در مسجد مكروه است و اگر آن را بكشد، بايد با ريختن خاك آن را دفن كند.
15 - ساختن تير و تراشيدن آن در مسجد مكروه است .
16 - اگر همسايه مسجد عذرى نداشته باشد، مكروه است در غير مسجد نماز بخواند.
17 - قضاوت كردن در مسجد كراهت دارد. زيرا ممكن است قاضى خطا كند؛ در حالى كه مسجد مكان شريفى است كه سزاوار است در آن خطا واقع نشود. اما اين كه حضرت على (عليه السلام ) در مسجد كوفه محلى براى قضاوت داشتند به خاطر آن است كه ايشان معصوم بودند و خطايى از او سر نمى زد. البته شايد هم بتوان گفت كه قضاوتى مكروه است كه با كشمكش ، سر و صدا، فحش و ناسزا همراه باشد يا قضاوتى مكروه است كه دائمى باشد و يا قضاوتى كه قاضى فقط به جهت آن به مسجد بيايد.
18 - تعطيل كردن مساجد مكروه است .

 نظر دهید »

آداب نماز جماعت

30 اردیبهشت 1396 توسط ثریا

فضيلت نماز جماعت :
مستحب است كه نمازهاى واجب مخصوصا نمازهاى يوميه را به جماعت بخوانند و در نماز صبح ، مغرب و عشا، براى همسايه مسجد و كسى كه صداى اذان را مى شنود بيشتر سفارش شده است .
در روايتى آمده است كه اگر يك نفر به امام جماعت اقتدا كند، هر ركعت از نماز آنان ثواب صد و پنجاه نماز و اگر دو نفر اقتدا كنند، هر ركعتى ثواب ششصد نماز دارد و هر چه بيشتر شوند، ثواب نمازشان بيشتر مى شود تا به ده نفر برسند، عده آنان كه از ده گذشت اگر تمام آسمانها كاغذ و درياها مركب و درختها قلم و جن و انس و ملائكه نويسنده شوند، نمى توانند ثواب يك ركعت آن را بنويسند.

در اينجا بعضى از آداب نماز جماعت را متذكر مى شويم :
1 - مستحب است كه انسان صبر كند تا نماز را به جماعت بخواند و نماز جماعت از نماز اول وقت كه فرادى (تنها) خوانده شود بهتر است . همچنين نماز جماعتى را كه مختصر بخوانند از نماز فرادى كه آن را طول بدهند، بهتر مى باشد.
2 - وقتى كه نماز جماعت بر پا مى شود، مستحب است كسى كه نمازش را فرادى خوانده ، دوباره نمازش را به جماعت بخواند.
3 - بعد از تكبير امام اگر صف جلو، آماده نماز و تكبير گفتن آنان نزديك باشد، كسى كه در صف بعد ايستاده مى تواند تكبير بگويد، ولى احتياط مستحب آن است كه صبر كند تا تكبير صف جلو تمام شود.
4 - احتياط مستحب آن است كه جاى سجده ماءموم با جاى كسى كه جلوى او ايستاده ، فاصله اى نداشته باشد.
5 - اگر موقعى كه انسان مشغول خواندن نماز مستحبى است جماعت بر پا شود، چنان چه اطمينان ندارد كه اگر نماز را تمام كند به جماعت برسد، مستحب است كه نماز را رها كرده و مشغول جماعت شود. همچنين اگر اطمينان نداشته باشد كه به ركعت اول مى رسد مستحب است كه به همين دستور رفتار نمايد.
6 - اگر موقعى كه انسان مشغول خواندن نماز سه ركعتى يا چهار ركعتى است نماز جماعت بر پا شود، چنانچه به ركوع ركعت سوم نرفته و اطمينان ندارد كه اگر نماز را تمام كند به جماعت برسد، مستحب است كه به نيت نماز مستحبى ، نماز را دو ركعتى تمام كرده و خود را به جماعت برساند.
7 - اگر ماءموم در ركعت اول و دوم نماز صبح ، مغرب و عشا صداى امام را نشنود، مستحب است كه حمد و سوره را آهسته بخواند.
8 - مستحب است كه ماءموم در ركعت اول و دوم نماز ظهر و عصر، به جاى حمد و سوره ذكر بگويد.
9 - اگر ماءموم يك مرد باشد، مستحب است كه طرف راست امام بايستد و اگر يك زن باشد، در طرف چپ امام ، به گونه اى كه جاى سجده اش مساوى با زانو يا قدم امام باشد.
10 - اگر ماءموم يك مرد و يك زن يا يك مرد و چند زن باشند، مستحب است كه مرد، طرف راست امام و باقى پشت سر امام بايستند و اگر چند مرد يا چند زن باشند پشت سر امام بايستند و اگر چند مرد و چند زن باشند مردها عقب امام و زن ها پشت مردها بايستند.
11 - اگر امام و ماءموم هر دو زن باشند، احتياط آن است كه امام كمى جلوتر بايستد.
12 - مستحب است كه امام در وسط صف بايستد.
13 - مستحب است كه اهل علم و كمال و تقوى در صف اول بايستند.
14 - مستحب است كه صف هاى جماعت منظم باشد.
15 - مستحب است كه بين كسانى كه در يك صف ايستاده اند فاصله نباشد و شانه آنان هم رديف با يكديگر باشد.
16 - مستحب است كه بعد از گفتن ((قد قامت الصلاة )) ماءمومين برخيزند.
17 - مستحب است امام جماعت رعايت حال ماءمومى را كه از ديگران ضعيف تر است بكند و عجله نكند تا افراد ضعيف به او برسند.
18 - مستحب است كه امام جماعت ، قنوت ، ركوع و سجود را طول ندهد، مگر آنكه بداند همه كسانى كه به او اقتدا كرده اند، مايل به اين كار هستند.
19 - مستحب است كه امام جماعت در حمد و سوره و ذكرهايى كه بلند مى خواند، صداى خود را به قدرى بلند كند كه ديگران بشنوند؛ ولى بايد بيش از اندازه صدا را بلند نكند.
20 - اگر امام در ركوع بفهمد كسى تازه رسيده و مى خواهد اقتدا كند، مستحب است كه ركوع را دو برابر هميشه طول بدهد و بعد برخيزد، اگر چه بفهمد كس ديگرى هم براى اقتدا وارد شده است .
21 - مستحب است كه براى بر پا كردن جماعت امامى كه قرائتش بهتر است ، از امام هاى ديگر مقدم شود.

مكروهات نماز جماعت :
1 - اگر در صف هاى جماعت جا براى ايستادن باشد، مكروه است كه انسان تنها بايستد.
2 - مكروه است كه ماءموم ذكرهاى نماز را طورى بگويد كه امام بشنود.
3 - مسافرى كه نماز ظهر، عصر و عشا را دو ركعت مى خواند، مكروه است كه در اين نمازها به كسى كه مسافر نيست اقتدا كند.
4 - كسى كه مسافر نيست ، مكروه است كه در نمازهاى ظهر، عصر و عشا به مسافر اقتدا كند.
5 - كراهت دارد كسى كه مرض جذام يا پيسى دارد، براى ماءموم سالم امامت كند.
6 - كراهت دارد كسى كه حد و تازيانه خورده و توبه كرده است ، امامت كند.
7 - كراهت دارد مسلمانى كه در بلاد كفر ساكن است ، براى مسلمانى كه در بلاد اسلامى ساكن است ، امامت كند.
8 - مكروه است كسى كه تيمم كرده ، براى كسى كه با وضو و يا با غسل مى باشد، امامت كند.
9 - اگر براى امام جماعت در اثناء نماز، اتفاقى افتد (حدثى از او سر بزند يا بى هوش شود) كه نتواند نماز را تمام كند، از آن جايى كه بايد كسى از ماءمومين به جاى او گماشته شود براى امامت ، كراهت دارد كه به جاى او ماءمومى گماشته شود كه در اثناء نماز رسيده ، بلكه سزاوار است ماءمومى كه از اول اقامه نماز حاضر بوده ، به نيابت از امام نماز را ادامه دهد.
10 - مكروه است بعد از اين كه مؤ ذن جمله ((قد قامت الصلوة )) را گفت ، امام و ماءموم صحبت كنند.
11 - كراهت دارد كسى كه كور است ، براى كسى كه بينا است ، امامت كند.

 نظر دهید »

آداب قبرستان رفتن

30 اردیبهشت 1396 توسط ثریا

آداب قبرستان رفتن را كه دراسلام آمده لطفا كامل برام توضيح دهيد؟

پرسشگر گرامي ؛ ازاين كه مركز را پاسخگوي سوالات خود انتخاب نموديد صميمانه متشكريم و اهتمام شما به مسايل ديني واخلاقي قابل تقدر بوده واميدواريم با كمك خداوند متعال پله هاي تقوا و ايمان را به نحو احسن بپيماييد.
در پاسخ مطالب ذيل قابل دقت است :
در زمينه آداب و مستحبات زيارت اهل قبور، توجهتان را به نكات زير جلب مي كنيم:
1- بر اساس روايات و بر طبق فتواي مراجع در رساله هاي عمليه به طور كلي رفتن به قبرستان و ماندن در آن در شب مكروه است .
2- مستحب است در نزد قبر ميت خواندن سوره حمد و ناس و فلق و توحيد و آيه الكرسي هر كدام سه مرتبه و سوره قدر هفت و نيز يازده مرتبه .
از رسول خدا(ص) چنين نقل شده است: هر كه بر قبرستان عبور كند و 11 مرتبه سوره توحيد را بخواند و ثوابش را به اموات آن قبرستان هديه كند به تعداد آن مردگان اجر و پاداش مي يابد.
در روايات معتبر آمده است كه اگر كسي به نزد قبر برادر مومن خود برود و رو به قبله دستش را بر روي قبر بگذارد و 11 مرتبه سوره قدر را بخواند از ترس بزرگ روز قيامت در امان خواهد بود . و در روايت ديگر آمده است كه خداوند او و صاحب قبر هر دو را بيامرزد.
در روايت آمده كه حضرت باقر(ع) نزد قبر يكي از شيعيان ايستادند و اين دعا را خواندند: ( اللهم ارحم غربته و صل وحدته و آنس وحشته و آمن روعته و اسكن اليه من رحمتك ما يستغني بها عن رحمه من سواك و الحقه بمن كان يتولاه) .
طبق رواياتي كه از حضرات معصومين(ع) وارد شده است زيارت اهل قبور مؤمنين در روزهاي دوشنبه و پنج شنبه و جمعه مستحب مؤكد است و سنت پيامبر اسلام(ص) و سيره اهل بيت(ع) نيز چنين بوده است و فعل معصوم نيز براي ما حجت است و در روايتي از رسول خدا(ص) آمده است كه حضرت فرمود: ((هديه بفرستيد براي مردگان خود)) پس سوال شد چيست هديه مرده ها؟ فرمود: صدقه و دعا و نيز فرمود ارواح مؤمنين هر جمعه به آسمان دنيا مقابل خانه ها و منزل هاي خود فرياد مي كنند هر يك از ايشان به آواز حزين با گريه اي اهل من و اولاد من اي پدر من و مادر من و خويشان من مهرباني كنيد بر ما…)).
2- بر اساس آيات و روايات، ارتباط خاصى ميان قبر برزخى و قبر خاكى، يعنى بين روح انسان در برزخ و بدن مادى او در قبر خاكى وجود دارد. اين ارتباط، در اصل از ارتباط روح و بدن مادى كه در طول زندگى دنيوى با يكديگر يك نوع اتحاد داشته‏اند، سرچشمه مى‏گيرد كه با قطع تعلق روح از بدن پس از مرگ به كلى از ميان نمى‏رود، بلكه يك نوع ارتباط در حدّ پايين‏ترى ميان روح برزخى و بدن مادى و خاكى وجود دارد، البته نه در حد و اندازه‏اى كه در زندگى دنيوى و در دوران تعلق روح به بدن وجود داشت و نه با آن كيفيت و كميت، بلكه در ميزانى ضعيف‏تر و با كم و كيفى ديگر. از همين رو، قبر خاكى با قبر و عالم برزخى روح ارتباطى دارد كه نقاط ديگر اين ارتباط را ندارند، و به همين جهت است كه على رغم حضور روح در عالمى فوق ماده، زمان و مكان [برزخ] توجه خاصى به بدن مادى و نقطه‏اى كه بدن خاكى در آن است، دارد و بر اساس همين ارتباط ميان قبر خاكى و قبر برزخى است كه دستورات و احكام خاصى در باب قبر، تشييع جنازه، كفن، دفن، حرمت قبر، استحباب زيارت قبور، دعا، طلب رحمت و مغفرت بر سر قبور و نظاير آنها در شريعت اسلامى وجود دارد. اين ارتباط روح با قبر خاكى موجب مى‏شود كه بتوان از اين طريق بهتر با روح رابطه برقرار و به او توجه كرده و نيز توجه او را جلب كرد، بدين جهت در روايات تأكيد فراوانى بر زيارت قبور، دعا، طلب رحمت و مغفرت و تلاوت قرآن كريم بر سر قبرها شده است، هر چنداين آداب در هر جايى براى مردگان خوب است .
1- به دليل ارتباط قبر برزخى با قبر خاكى بر انجام اين آداب بر سر قبرها تأكيد بيشترى شده و از استحباب بيشترى برخوردار است. از طرفى ارواح نيز بر اساس اين ارتباط با بدن مادى و قبر خود از حضور مؤمنان مسرور و مبتهج مى‏شوند. امام صادق(ع) مى‏فرمايد: «قسم به خداى متعال، مردگان رفتن شما را [بر سر قبورشان] مى‏دانند و با حضور شما مسرور مى‏شوند و با شما اُنس مى‏گيرند و بهره‏مند مى‏شوند»، (وسائل الشيعه، ج 2، ص 878 و نيز در اين باب نگا: عروج روح، استاد محمد شجاعى، مقدمه و تدوين محمدرضا كاشفى، تهران، كانون انديشه جوان، چاپ اوّل، 1379 ش، ص 71 ـ 76) .
2- امّا مهم‏ترين اثر دنيوى زيارت اهل قبور براى انسان، تذكر مرگ و يادآورى اين رخداد مهمّ است و اين خود، موجب باز داشتن انسان از بازى‏هاى دنيوى، (نگا: نهج‏البلاغة، ترجمه دكتر سيد جعفر شهيدى، خطبه 84، ص66) مانع انجام كارهاى زشت و ناروا، (همان خطبه 99، ص 92) باعث انجام اعمال و كردار نيك، (همان، كلمات قصار، 31، ص 364) سبب بى رغبتى و كم خشنودى از دنيا، (همان،كلمات قصار 349، ص 423) و زمينه‏ساز عبرت آموزى است، (همان، خطبه 221، ص 252) .
رو به گورستان دمى خامش نشين
آن خموشان سخن‏گو را ببين
ليك اگر يك رنگ بينى خاكشان
نيست يكسان حالت چالاكشان
شحم و لحم زندگان يكسان بود
آن يكى غمگين، دگر شادان
تو چه دانى تا ننوشى قالشان
ز آنكه پنهان است بر تو حالشان
بشنوى از قال‏هاى و هوى را
ببينى حالت صد توى را

 نظر دهید »

آداب اصلاح صورت و محاسن و بدن

30 اردیبهشت 1396 توسط ثریا

ر فضيلت شارب گرفتن يعنى موى لب بالا را تا ته گرفتن :

سنّت مؤكّد است ، هر چند بيش تر از ته بگيرند به تر است .
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه شارب خود را دراز مكنيد كه شيطان در آن جا مي كند و پنهان مى شود.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه شارب گرفتن رفع غم و وسواس مي كند، و از سنت حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود كه سنت است ، گرفتن موى شارب تا آن كه برسد به دم لب بالا، و حضرت صادق علیه السّلام شارب را آن قدر مي گرفتند كه به ته مو مي رسيد.
از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام منقول است كه ناخن و شارب گرفتن از جمعه تا جمعه ديگر امان مي دهد از خوره .
در حديث ديگر وارد شده است كه شخصى به خدمت آنحضرت عرض كرد، كه دعائى تعليم من كن كه باعث زيادتى روزى شود حضرت فرمود، كه شارب و ناخن بگير و بايد كه در روز جمعه باشد.
در حديث معتبر ديگر از آن حضرت منقول است كه : هر كه ناخن و شارب در هر جمعه بگيرد، در وقت گرفتن بگويد بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ وَعَلى سُنَّةِ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ به عدد هر ريزه كه از مو و ناخن او بريزد، حق تعالى ثواب يك بنده از فرزندان اسماعيل آزاد كردن به او عطا فرمايد، بيمار نشود مگر به بيمارى مرگ .
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه هر كه در روز شنبه و پنجشنبه شارب و ناخن بگيرد، عافيت يابد از درد دندان و درد چشم .
در حديث ديگر فرمود، كه : شارب را از ته بگيريد و ريش را بلند بگذاريد، به يهودان و گبران خود را شبيه مگردانيد، فرمود كه از ما نيست هر كه شارب خود را نگيرد.

در آداب ريش بلند كردن :
بدان كه سنت است ريش را ميانه گذاشتن نه بسيار بلند و نه بسيار كوتاه و زياده از قبضه گذاشتن مكروه است ، و احتمال حرمت نيز دارد، مشهور ميان علما آن است كه تراشيدن ريش حرام است ، امّا بر رو و دو طرف لب پائين را تراشيدن جايز است ، احوط آن است كه اصلاح بسيار تند كه شبيه به تراشيدن باشد نكنند.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه آن چه از ريش زياده از يك قبضه است در آتش است .
در حديث ديگر منقول است كه دست بر ريش بگير و آن چه زياده از قبضه باشد بِبُر و از محمدبن مسلم منقول است كه : گفت ديدم كه مصلحى اصلاح ريش حضرت امام محمّد باقر عليه السّلام مي كرد، حضرت به او فرمود كه ريش را مدوّر كن .

در حديث ديگر منقول است كه حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام فرمود، كه در زمان پيش گروهى بودند كه ريش را مي تراشيدند و شارب را مى تابيدند، حق تعالى ايشان را مسخ كرد.
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه چون حق تعالى توبه حضرت آدم را قبول فرمود، سر به سجده گذاشت و چون سر برداشت رو به آسمان كرد و گفت پروردگارا حسن و جمال مرا زياده گردان پس بعد از آن ريش بسيار سياهى بر رويش روئيد، پيش تر ريش ‍ نداشت گفت پروردگارا اين چيست ؟ به او وحى رسيد، كه اين زينت تو و زينت تو زينت مردان فرزندان توست تا روز قيامت .
در كندن موی بينی و بازی كردن با ريش :
در حديث معتبر از حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم منقول است كه بايد هر كس موى شارب و موى بينى را بگيرد و به احوال بدن خود بپردازد، كه اين ها باعث زيادتى جمال او است .
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه موى بينى را گرفتن رو را نيكو مي كند.
از حضرت امام موسى عليه السلام منقول است كه چهار چيز است كه از وسواس شيطان است : گل خوردن و گل را به دست ريزه كردن و ناخن را به دندان گرفتن و ريش را خائيدن .
از حضرت صادق علیه السّلام منقول است كه بسيار دست بر ريش مگذار كه رو را معيوب و بدنما مي كند.

 نظر دهید »

آداب بيت الخلاء

30 اردیبهشت 1396 توسط ثریا

در آداب بيت الخلاء :

چون خواهد كه داخل بيت الخلاءِ شود سر را بپوشاند و اگر در بالاى عمّامه چيزى بر سر گيرد به تر است ، و بسم اللّه بگويد و اين دعا بخواند به اين عنوان بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ اَلّلهُمَّ اِنّى اَعُوذُبِكَ مِنَ الْخَبيثِ الْمُخْبِثِ الْمُخْبِثِ الرِّجْسِ النَّجِسِ الشَّيْطانِ الرَّجيمِ و ديگر بگويد بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ وَلااِلهَ اِلاّ اللّهُ رَبِّ اَخْرِجْ عَنّى اْلاَذْى سَرْحا بَغَيْرِ حِسابِ وَاجْعَلْنى لَكَ مِنَ الشّاكِرينَ فيماتَصْرِفهُ عَنّى مِنَ اْلاَذى اَوِ الْغَمِّ الَّذى لَوْجَبَسْتَهُ عَنّى هَلَكْتُ لَكَ الْحَمْدُ اَعْصِمْنى مِنْ شَرِّما فى هذِهِ الْبُقْعَةِ وَاَخْرِجْنى مِنْها سالِما وَحُلْ بَيْنى وَ بَيْنَ طاعَةِ الشَّيْطانِ الرَّجيمِ و چون داخل شود پاى چپ را مقدّم دارد، بنابر مشهور و حديثش به نظر نرسيده است ، چون عورتش باز شود بِسْمِ اللّه بگويد تا شيطان چشم بر هم نهد و نظرش به عورت او نيفتد و چون درست بنشيند بگويد اَلّلهُمَّ اذْهَبْ عَنّى الْغَذى وَاْلاَذى وَاجْعَلْنى مِنْ الْمُتِطَهِّرينَ و جمعى گفته اند كه سنّت است كه تكيه بر پاى چپ كند و پاى راست را گشاده گذارد، و مستندش به نظر نرسيده است و چون غايط يا بول به دشوارى بيرون آيد، و بعضى گفته اند مطلقاً اي ندعا بخواند اَلّلهُمَّ كَما اَطْعَمْتَنيهِ طَيّبا فى عافِيَةٍ فَاءَخْرِجْهُ مِنّى خَبيثا فى عافِيَةٍ.
در حديث است كه بر هر بنده فرشته موكّل است كه سر او را به زير مي اندازد در بيت الخلا كه نظر به حدث خود كند، پس آن فرشته مى گويد كه اي فرزند آدم ، اين عاقبت خورش هاى توست كه سعى بسيار در خوبى و پاكيزگى آنها مي كردى ، پس فكر كن كه از كجا به هم رساندى و عاقبت به كجا رسيد، پس سزاوار آن است كه در اين حال بنده اين دعا بخواند اَلّلهُمَّ ارْزُقْنىَ الْحَلالَ وَجَنّبْنى الْحَرامَ چون نظرش به آب استنجا افتد بگويد اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى جَعَلَ الْماءَ طَهُورا وَلَمْ يَجْعَلْهُ نَجِسا و چون خواهد استنجا كند بگويد اَلّلهُمَّ حَصِّنْ فَرْجى وَاسْتُرْ عَوْرَتى وَحَرِّمْنى عَلَى النّارِ وَوَفِّقْنى لِما يُقَّرِبُنى مِنْكَ ياذَالْجَلالِ وَاْلاِكْرامِ و چون برخيزد دست بر شكمش بمالد و بگويد اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى هَنانى طَعامى وَ شَرابى وَعافانى مِنَ الْبَلْوى و چون خواهد بيرون آيد پاى راست را مقدّم دارد، بنابر مشهور و دست بر شكمش بمالد و بگويد اَلْحَمْدُلِلّه الَّذى عَرَّفَنى لَذَّتَهُ وَاءَبْقى فى جَسَدى قُوَّتَهُ وَاَخْرَجَ عَنّى اَذاهُ يالَها مِنْ نِعْمَةٍ لايِقْدِرُ الْقادِروُنَ قَدْرَها و در بعضى از كتب حديث يالَها نِعْمَةٍ سه مرتبه وارد شده است ، سنّت است كه بعد از انقطاع قطرات بول استبرا كند، بعضى استبرا را واجب مي دانند، طريق استبرا آن است كه انگشت ميان دست چپ را نزديك مقعد گذاشته به قوّت بكشد تا زير خصيتين سه مرتبه پس انگشت شهادت را به زير ذَكَر گذارد، انگشت مهين را بر بالاى آن به قوّت بكشد تا سر ذَكَر سه مرتبه ، اكثر علماءِ گفته اند، كه سر ذَكَر را سه مرتبه به فشارد و اين مستندى ندارى و سنّت است استنجا به آب سرد كردن ، كه دفع بواسير مي كند، بسيار نشستن در بيت الخلا مكروه است .
منقول است كه حضرت لقمان فرمود كه در بيت الخلاها نوشتند كه بسيار نشستن در بيت الخلا باعث بواسير مى شود، استنجا به استخوان و سرگين كردن مكروه است ، زيرا كه اجنّه به خدمت حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم آمدند، از براى خود و حيوانات خود طعامى طلبيدند حضرت استخوان را براى ايشان و سرگين را براى حيوانات ايشان قرار داد، به اين سبب استخوان را پاك كردن خوب نيست و هم چنين استنجا به ساير مطعومات كردن خصوصاً نان كراهت شديد دارد، استنجا به چيزهاى محترم مثل تربت حضرت امام حسين عليه السّلام و نوشته كه در آن قرآن يا نام خدا يا نام پيغمبران يا ائمّه عليهم السّلام يا حديث يا فقه بوده باشد، حرام است و اگر بر وجه استخفاف كند كافر مى شود، استنجا به دست راست كردن مطلقاً مكروه است ، و به دست چپ هم مكروه است در صورتى كه در آن انگشترى باشد كه در آن اسم خدا باشد و الحاق كرده اند علماءِ اسماءِ انبيا و ائمّه معصومين صلوات اللّه عليهم را هر گاه به قصد نام ايشان كنده باشند و مكروه است با خود بردن به بيت الخلا چنين انگشترى را هر چند در انگشت نباشد و هم چنين با خود بردن قرآن و تعويذ و دعا و همچنين با خود بردن نقره سكّه دار مگر آن كه در كيسه باشد و مكروه است مسواك كردن در بيت الخلا كه باعث گند دهان مى شود، مكروه است حرف گفتن در آن حال مگر به ذكر خدا و دعاهاى مقرّره و آية الكرسى و حمد الهى كردن و آن چه مؤذن مي گويد از پى آن گفتن چنان چه منقول است كه حضرت موسى در مناجات با خداوند خود گفت كه حالتى چند بر من است كه تو را از آن بزرگ تر مي دانم كه در آن احوال تو را ياد كنم ، فرمود كه اى موسى در همه حال مرا ياد كن كه ياد من در همه حال نيكوست و واجب است ، ردّسلام يا اگر اسم از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم را بشنود صلوات بفرستد بنابر قول جمعى و سنّت است كه اگر عطسه كند، حمد بگويد، صلوات بفرستد، جايز است كه اگر كارى با كسى داشته باشد و ترسيد كه تا بيرون آمدن فوت شود، به اشاره و دست زدن اعلام نتواند كرد، سخن بگويد و منقول است كه هر كه در بيت الخلا سخن بگويد حاجتش بر آورده نشود و مكروه است خوردن و آشاميدن در حال بول و غايط و استنجا به آبى كردن كه بويش متغيّر شده باشد به غير نجاست مگر آن كه آب ديگر يافت نشود.

در بيان احوال و اوضاع و مكان هائى كه نهى از آنها وارد شده است :
واجبست كه عورت خود را از ناظر محترم بپوشاند نه از زن و متعه خود و نه از كنيزي كه وطى او توند كرد، نه اطفالى كه تميز نداشته باشند و ساير حيوانات ، و عورت ذَكَر و خصيتين و دبر و فرج زن است ، سنّت است كه تمام بدن را بپوشاند يا آن كه پنهان شود در خانه يا كوى و اگر در صحرا باشد، دور شود كه كسى جثّه او را نبيند و اكثر علماءِ برآن اند كه حرام است رو به قبله كردن و پشت به قبله كردن در حالت بول و غايط خواه در صحرا باشد، خواه در بنا و احوط اجتناب است چنان چه از حضرت امام رضا عليه السّلام منقول است هر كه برابر قبله بول كند از روى فراموشى پس به خاطرش آيد و از براى تعظيم و اجلال قبله بگردد به جانب ديگر از آن جا برنخيزد، مگر آن كه حق تعالى او را بيامرزد، احوط آن است كه در حالت استنجا نيز رو و پشت به قبله نكند، سنّت است كه رو به مشرق يا مغرب بكند و احواط آن است كه از مابين مشرق و مغرب نيز اجتناب كند، احوط آن است كه اگر قبله را نداند سعى كند، در معرفت قبله تا خاطر جمع كند، كه رو و پشت به قبله نكرده است و اگر متعذر باشد باكى نيست و در اين صورت اگر پشت به قبله كند به تر است ، سنّت است كه از جهت بول بر جاى بلندى يا جائى كه خاك بسيار داشته باشد برود تا خاطر جمع باشد كه به او ترشّح نمي كند چنان چه منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم از همه كس بيش تر احتراز از بول مي كردند تا آن كه هرگاه اراده بول مي كردند به جاى بلندى مي رفتند يا جائي كه خاك نرم بسيارى بود كه مبادا بول ترشّح كند.
در احاديث بسيار وارد شده است كه بيش تر عذاب قبر از سهل شمردن بول و از كج خلقى است و در آب بول كردن مكروه است ، در آب ايستاده بول كردن بدتر است .
در احاديث معتبره وارد شده است تجويز بول كردن در آب روان و وارد شده است كه در آب ايستاده بول كردن باعث تسلّط اجنّه و شياطين مى شود، مورث ديوانگى و غلبه فراموشى است ، به تر آن است كه غايط را هم در ميان آب نكند و ايستاده بول كردن مكروه است ، بلكه غايط را هم ايستاده كردن مكروه است .

حليه المتّقين - علاّمه محمّد باقر مجلسی رحمه الله

 نظر دهید »

آداب مشورت كردن

30 اردیبهشت 1396 توسط ثریا

در مشورت كردن با برادران و آداب آن :

از اميرالمؤمنين عليه السّلام منقول است كه : نفس خود را به مخاطره ها مياندازد كسي كه مستغنى مي شود براى خود از رأى ديگران .
درحديث ديگر فرمود كه مشورت كن با جماعتى كه از خدا ترسند و دوست دارند برادران مؤمن را به قدر پرهيزكارى ايشان و بپرهيز از زنان بد و از نيكان ايشان در حذر باش و اگر تو را به نيكى امر كنند مخالفت كن ايشان را تا طمع نكنند درآن كه موافقت ايشان كنى در بدي ها.
درحديث ديگر فرمود كه من بيزارم از كسى كه مسلمانى با او مشورت كند و آن چه خير او را در آن داند نگويد.
از حضرت رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم منقول است كه : هرگروهى كه با يكديگر مشورت كنند و در ميان ايشان كسى باشد كه نامش محمّد يا احمد يا محمود يا حامد باشد و در مشورت ايشان داخل باشد البتّه آن چه خير ايشان است بر ايشان ظاهرمي شود.
از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه : به عمّار ساباطى فرمود كه اگر خواهى كه نعمت الهى براى تو مستقيم باشد و مروّت تو كامل باشد و زندگانى تو نيكو باشد در امور خود مشورت مكن با بنده و با مردم دون .
از حضرت رسول صلّى الله عليه وآله وسلّم منقول است كه : مشورت مكن با جبان ترسان كه راه به درشدن را بر تو تنگ مي كند و مشورت مكن با بخيل كه مانع مي شود تو را از رسيدن به غايت مقصود خود و مشورت مكن با كسي كه حرص دنيا داشته باشد كه زينت مي دهد براى تو هر رأى را كه بدتر است .
در حديث ديگر فرمود كه يا على كسى كه طلب خير از خدا مي كند حيران نمى شود و كسي كه در كارها با مردم مشورت مي كند، پشيمان نمي شود و حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام فرمود كه هلاك نمى شود كسى كه مشورت كند.
در حديث ديگر منقول است كه : بسيار بود كه حضرت امام رضا عليه السّلام با آن عقل كامل، مشورت مي فرمود با سياهى از غلامان خود و مي فرمود كه بسا باشد كه خدا خير ما را بر زبان او جارى سازد.
در احاديث معتبره منقول است كه : با عاقل دين دار پرهيزكار مشورت كن و چون چيزى بگويد خلاف آن مكن كه مورث فساد دنيا و آخرت تو مي شود.
از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه : هركه برادر مؤمنش با او مشورت كند و آن چه محض خير او داند نگويد خدا عقل و رأيش را برطرف مي كند.
در حديث ديگر فرمود كه مشورت كردن حدّى چند دارد كه هركه آنها را نداند مضرّت مشورت براى بيش از منفعت است : اوّل آن كه كسى كه با او مشورت مي كند عاقل باشد، دوم آن كه آزاد و متديّن باشد، سيم آن كه برادر و دوست و يار او باشد، چهارم آن كه او را بر تمام سرّ خود مطلع گرداند چنان چه خود (از) جهات آن امر منتفع مي شوى به مشورت و اگر آزاد و دين دار است آن چه حق سعى است مي كند در خيرخواهى تو و اگر يار و دوست دار تو است چون راز خود را به او گفتى افشا نمي كند و بدان كه از براى فضيلت مشورت و اهتمام در همين كافى است كه حق تعالى پيغمبر خود را كه عقل مكنونات بود در قرآن مجيد امر به مشورت فرموده است كه : وَشاوِرْهُمْ فى الاَْمْرِ فَاِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ يعنى مشورت كن با اصحاب خود در امور پس چون عزم كردى پس توكّل كن برخدا.

 نظر دهید »

آداب نماز از منظر شیخ رجبعلی خیاط

30 اردیبهشت 1396 توسط ثریا

آداب نماز از منظر شیخ رجبعلی خیاط

شیخ معتقد بود که هر حرکتی خلاف ادب در محضر آفریدگار، معلول وسوسه شیطان است و می‌گفت: شیطان را دیدم بر جایی که انسان در نماز، می‌خاراند، بوسه می‌زند!!
شیخ رجبعلی خیاط برای جسد بی‌روح نماز، ارزش چندانی قائل نبود و می‌کوشید علاقمندان او حقیقتاً نمازگزار باشند.
یکی از ویژگی‌های برجسته تربیت شدگان مکتب جناب شیخ رجبعلی خیاط، حضور قلب در نماز است و این نبود مگر بدین جهت که شیخ برای جسد بی‌روح نماز، ارزش چندانی قائل نبود و می‌کوشید علاقمندان او حقیقتاً نمازگزار باشند.
در رهنمودهای جناب شیخ درباره نماز چهار نکته اساسی وجود دارد که هر چهار مورد برگرفته از متن قرآن و احادیث اسلامی است:
1- عشق
شیخ رجبعلی خیاط معتقد بود همانگونه که عاشق از سخن گفتن با معشوق خود لذت می‌برد، نمازگزار باید از راز و نیاز با خدای خود احساس لذت کند؛ او شخصاً چنین بود و اولیای الهی همگی چنین‌اند.
رسول خدا (ص) لذت خود از نماز را این گونه توصیف می‌فرمایند:
جعل الله جل ثناۆه قرة عینی فی الصلاة، و حبّب إلی الصلاة کما حبّب إلی الجائع الطعام، و إلی الظمآن الماء، و إنّ الجائع إذا أکل شبع، و إنّ الظمآن إذا شرب روی، و أنا لا أشبع من الصلاة؛ خداوند (جل ثناۆه) نور دیده مرا در نماز قرار داد و نماز را محبوب من گردانید، همچنان که غذا را محبوب گرسنه و آب را محبوب تشنه. (با این تفاوت که) گرسنه هر گاه غذا بخورد سیر می‌شود و تشنه هر گاه آب بنوشد سیراب می‌شود، اما من از نماز سیر نمی‌شوم.»
از کلمه “ما”‌ بگذرید، آن جا که در کارها کلمه «من» و «ما» حکومت می‌کند شرک است، فقط یک ضمیر حاکم است آن هم ضمیر «هو» و اگر از آن ضمیر بگذرید ضمایر دیگر شرک است.
یکی از شاگردان شیخ، که حدود سی سال با او بوده می‌گوید: خدا شاهد است که من می‌دیدم در نماز، مثل یک عاشق در مقابل معشوقش ایستاده، محو جمال اوست.
2- ادب
مؤدب بودن نمازگزار در محضر آفریدگار متعال، یکی از مسایلی است که اسلام به آن اهمیت بسیاری داده است.
امام سجاد علیه‌السلام در این باره می‌فرماید: «و حق الصلاة أن تعلم أنها وفادة إلی الله عز و جل، و أنک فیها قائم بین یدی الله عز و جل فإذا علمت ذلک قمت مقام الذلیل الحقیر، الراغب الراهب، الراجی الخائف، المستکین المتضرع، و المعظم لمن کان بین یدیه بالسکون و الوقار، و تقبل علیها بقلبک و تقیمها بحدودها و حقوقها.
حق نماز این است که بدانی نماز، وارد شدن بر خدای عز و جل است و تو با نماز در پیشگاه خداوند عز و جل ایستاده‌ای، پس چون این را دانستی، باید همچون بنده‌ای ذلیل و حقیر، راغب و راهب و امیدوار و بیمناک و بینوا و زاری کننده باشی و به احترام کسی که در مقابلش ایستاده‌ای با آرامش و وقار بایستی و با دل به نماز رو کنی و آن را با رعایت شرایط و حقوقش، به جای آوری. »
جناب شیخ درباره ادب حضور می‌گوید: «شیطان همیشه می‌آید سراغ انسان، یادت باشد که توجه خود را از خدا قطع نکن، در نماز مؤدب باش.
در نماز باید همانند هنگامی که در برابر شخصیت بزرگی خبردار ایستاده‌ای باشی، به گونه‌ای که اگر سوزن هم به تو بزنند تکان نخوری! »
این سخن را شیخ به فرزندش در پاسخ به این سؤال که: شما موقعی که نماز می‌خوانید لبخند می‌زنید، گفته است. فرزند رجبعلی خیاط می‌گوید: من حدس می‌زنم که لبخند ایشان به شیطان است، که با لبخند به او می‌گوید: زورت نمی‌رسد!
شیخ معتقد بود که هر حرکتی خلاف ادب در محضر آفریدگار، معلول وسوسه شیطان است و می‌گفت: «شیطان را دیدم بر جایی که انسان در نماز، می‌خاراند، بوسه می‌زند!! »

امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «فضل الوقت الأول علی الآخر کفضل الاخرة علی الدنیا؛ فضیلت اول وقت (نماز) بر آخر وقت، همچون فضیلت آخرت است بر دنیا. »

3- حضور قلب
باطن نماز، یاد خدا و حضور صادقانه دل نمازگزار در محضر قدس حق تعالی است، و از این رو پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: «لا یقبل الله صلاة عبد لا یحضر قلبه مع بدنه؛ خداوند نماز بنده‌ای را که دلش با بدنش حضور ندارد، نمی‌پذیرد. »
جناب شیخ با توجه به این نکته، سعی می‌کرد قبل از اقامه نماز جماعت، حاضران را آماده نماز با حضور قلب کند. نماز او نمونه یک نماز با حضور قلب بود.
همچنین حمید فرزام یکی از شاگردان “رجبعلی خیاط “در این باره می‌گوید: نمازشان خیلی با طمأنینه و با آداب بود و گاهی که دیر می‌رسیدم و قیافه ایشان را در نماز می‌دیدم انگار لرزه‌ای بر اندامشان مستولی، قیافه نورانی، رنگ پریده و غرق در ذکری بودند که می‌گفتند؛ حواسشان کاملاً جمع نماز بود و سرشان پایین، استنباطم این است که جناب شیخ هیچ شکی، حتی به اندازه سر سوزن در دلش نبود.
یکی دیگر از شاگردان شیخ می‌گوید: گاهی به من می‌گفت: «فلانی! می‌دانی در رکوع و سجود چه می‌گویی؟ در تشهد که می‌گویی: «اشهد أن لا اله ألا الله وحده لا شریک له»، آیا راست می‌گویی؟ آیا هوای نفس نداری؟! آیا به غیر خدا توجهی نداری؟!»

4- مواظبت بر نماز اول وقت
در احادیث اسلامی بر نماز گزاردن در اول وقت تأکید فراوانی شده است، امام صادق (ع) می‌فرمایند: «فضل الوقت الأول علی الآخر کفضل الاخرة علی الدنیا؛ فضیلت اول وقت (نماز) بر آخر وقت، همچون فضیلت آخرت است بر دنیا. »
رجبعلی خیاط مقید بود که نمازهای پنجگانه را در اول وقت می‌خواند و دیگران را نیز بدان توصیه می‌فرمود.

*نوکر امام حسین(ع) نمازش تا الان نمی‌ماند
خطیب توانا، حجت الاسلام والمسلمین سیدقاسم شجاعی، خاطره جالبی از رجبعلی خیاط در این ‌باره دارند.
وی در این باره مطرح کرده است: من از دوران مدرسه و ابتدایی منبر می‌رفتم و چون لحن سخن گرمی داشتم روضه‌های زیادی را می‌رفتم از جمله روزهای هفتم ماه به منزل جناب مرحوم آقا شیخ رجبعلی نکوگویان (خیاط) می‌رفتم.
از پله‌ها که بالا می‌رفتیم، اتاق دست چپ، خانم‌ها جمع می‌شدند و برایشان روضه ماهانه می‌خواندم، اتاق جناب شیخ هم طبقه پایین آن قرار داشت. آن زمان 13 ساله بودم و هنوز به حد بلوغ نرسیده بودم.
شیخ معتقد بود که هر حرکتی خلاف ادب در محضر آفریدگار، معلول وسوسه شیطان است.
روزی بعد از اتمام منبر به طبقه پایین آمدم و برای اولین بار با جناب شیخ برخورد کردم، گویا عازم بازار بود، سلام کردم، یک نگاه به صورت من کرد و فرمود: «پسر پیغمبر (ص) و نوکر امام حسین (ع) نمازش تا الان نمی‌ماند!! »
گفتم: چشم، در حالتی که دو ساعت به غروب مانده بود و آن روز مهمان بودم و تا آن ساعت نماز نخوانده بودم، به محض اینکه به صورتم نگاه کرد، این حالت را در من دید و گوشزد کرد.
این مطلب موجب شد که من مواقعی در همان دوران قبل از بلوغ و بعد از آن گاهی در مجالس ایشان – که مثلاً در منزل آقای حکیمی آهن فروش بود – می‌رفتم و از همان نوجوانی احساس می‌کردم این مرد، صحبت که می‌کند مطالبش الهامی است، چون اطلاعات علمی نداشت، ولی وقتی صحبت می‌کرد تمام مخاطبین را مجذوب می‌کرد، به طوری که هنوز هم من از وی خاطرات و سخن دارم.

من جمله، از کلماتی که همیشه در ذهن من است اینکه می‌‌گفت: «از کلمه “ما”‌ بگذرید، آن جا که در کارها کلمه «من» و «ما» حکومت می‌کند شرک است، فقط یک ضمیر حاکم است آن هم ضمیر «هو» و اگر از آن ضمیر بگذرید ضمایر دیگر شرک است. »
وقتی این طور کلمات را مرحوم رجبعلی خیاط مطرح می‌کرد، در قلب و فکر انسان نقش می‌بست .

*خشم، آفت نماز
از شیخ رجبعلی خیاط نقل شده ‌است که: «شبی حوالی غروب از نزدیک مسجدی در اوایل خیابان سیروس تهران عبور می‌کردم – برای درک فضیلت نماز اول وقت – وارد شبستان مسجد شدم دیدم شخصی مشغول اقامه نماز است و هاله‌ای از نور اطراف سر او را گرفته، پیش خود فکر کردم که بعد از نماز با او مأنوس شوم ببینم چه خصوصیاتی دارد که چنین حالتی در نماز برای او پدیدار است.
پس از پایان نماز همراه او از مسجد خارج شدم نزدیک در مسجد، وی با خادم مسجد بگو مگویی پیدا کرد و به او پرخاش کرد و به راه خود ادامه داد، پس از عصبانیت دیدم آن هاله نور از روی سرش محو شد! »
________________________________________

 نظر دهید »

آداب و اخلاق خارج شدن از خانه

30 اردیبهشت 1396 توسط ثریا

ترجمه ی باب يازدهم : آداب خارج شدن از خانه

امام صادق (ع) فرمود:

چون از خانه خود خارج شدى ، چنان بيرون رو، كه گويى باز نمى گردى وبيرون رفتن تو تنها براى اطاعت يا انگيزه اى دينى باشد و آرامش و وقار را پيشه خود ساز و در آشكار و نهان خداى را ياد كن .

يكى از ياران ابوذر (ره ) به در منزل وى رفت و از اهل منزل پرسيد:
آيا ابوذر در خانه است ؟
- بيرون رفته است .
- كى باز مى گردد؟
- هنگامى كه او را رها كنند، چرا كه او مالك و صاحب اختيار خود نيست .

چون از پيش خلق خدا - چه نيك و چه بد- مى گذرى ، عبرت گير و از خداى متعال بخواه كه تو را در شمار بندگان خاصّ خويش قرار دهد و به گذشتگان از آن جماعت پيوندت دهد و با آنان محشورت فرمايد.

او را بدين سبب كه از شهوات دورت داشته و از اعمال زشت گناه كاران حفظ كرده ، حمد و سپاس بگوى .

چشم خويش را از شهوات و اعمال و افعالى كه از آن نهى شده ، فرو بند.

در راه رفتن ، اعتدال را رعايت كن ؛ نه تندرو باش و نه سست گام ، و در هر خلوتى حدود الهى را پاس بدار، كه گويى در حال عبور از صراط مى باشى و هر آن با خطر لغزيدن روبه رو هستى و بسيار به اطراف خود منگر.

به مردم سلام كن و به سلام آنان پاسخ گو.

هر كس كه تو را در راه حق يارى مى دهد، يارى نما. گمراه را ارشاد كن واز جاهلان دورى گزين ؛ و چون به خانه خويش بازگشتى ، چنان وارد شو، كه مرده به قبر وارد مى شود، چرا كه مرده را جز به رحمت و عفو خداى متعال اميد نباشد.

 نظر دهید »
مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31

* سلام بر مهدی فاطمه*

جستجو

موضوعات

  • همه
  • آداب اسلامی
  • احادیث
  • احادیث تصویری
  • اخلاق
  • امام خمینی در کلام شهدا
  • بدون موضوع
  • برای کوچولوهای نازنین
  • برگی از نهج البلاغه
  • تفاوت اخلاق و عرفان
  • ثواب روزه داری در هوای گرم
  • ثواب قرائت سوره های قرآن
  • جملات تصویری ناب
  • جملات زیبا
  • حضرت فاطمه زهرا س/ زندگینامه، شعر...
  • حضرت فاطمه زهرا/شعر
  • خاطرات طنز شهدا
  • خاطراتی زیبا و کوتاه از شهدا
  • خاطره
  • داستانک های زیبا
  • دلنوشته
  • رهبر عزیزمان
  • زندگینامه شهدا
  • زیر باران خدا
  • زیر چتر خدا
  • سیر و سلوک
  • شعر
  • شناخت امام زمان عج
  • شهدای زن /زندگینامه، وصیتنامه
  • شهید رضا دهقانیان
  • عاشقانه هایم برای خدا
  • عرفان
  • ماه رمضان /اعمال، فضیلت....
  • مناسبت های روز
  • هشدار برای جوانان
  • وصیتنامه شهدا
  • پیامک های مناسبتی
  • کلام شهدا
  • کورش کبیر افتخار هر ایرانی
  • گام های عاشقی با شهدا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

آهنگ

خوش آمدید




  • تبلیغات اینترنتی
  • ساعت



    زیبا

    تصاویر زیباسازی نایت اسکین
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس